قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ثمره عشق الهى

 

عشق الهى انسانى را از عمق چاه، بر تخت عزيزى مصر وجود مى رساند و او را 
به اسوه اى تبديل مى كند كه براى هر جمعيت و دل و جانى و هر پير و جوان و مرد و زنى الگو مى شود. اين سعه عشق الهى در دنيا است ، اما تماشاى جمال واقعى او بايد در قيامت صورت بگيرد. سعه وجودى اين عاشق، در دنيا نمى گنجد و خداوند بايد جهان بى نهايتى را برپا كند تا بتوان در آن بى نهايت ها را ديد. در اين سوره مباركه، عشق در اين دو سو مطرح شده است. نماد عشق حيوانى، يك خانم جوان است به نام زليخا و نماد عشق الهى، جوانى است در اوج زيبايى، به نام يوسف. اين دو عشق، با هم، در يك جنگ شديد، از سوى زليخا و جهاد جانانه از سوى يوسف قرار گرفته اند. عشق الهى، عشق حيوانى را سركوب كرد و پستى اين عشق و كمال آن عشق را تجلّى و ظهور داد.

 هر كه كند روى طلب سوى او

 قبله ذرات شود كوى او

زيباترين مطلبى كه در توضيح اين يك بيت مى توانم بگويم، اين است كه صاحب دعاى ابو حمزه ثمالى، حضرت زين العابدين  عليه السلام، روى منبر مسجد شام، به مردم گفت كه مى دانيد چه كسى را كشته ايد؟ كسى را كه همه ماهيان دريا و پرندگان هوا و فرشتگان خدا براى او گريه كردند، همه جنيان و درختان و انبيا و على و زهرا و امام مجتبى  عليهم السلام، براى او گريه كردند. شما شاميان كر بوديد و ناله همه موجودات را كه براى او بلند بود، نشنيديد وگرنه، مى شنيديد كه همه ذرات عالم، در عصر عاشورا مى گفتند :

 «بأبى أنت و أمى يا أبا عبد اللّه !»

 

عشق كه بازار بُتان جاى اوست

 سلسله بر سلسله سوداى اوست


گرمى عشاق خراب است عشق

 آتش دل هاى كباب است عشق


عشق نه وسواس بود نِى غرض

 عشق نه سودا بود و نِى مرض


گفت به مجنون صنمى در دمشق

 كاى شده مستغرق درياى عشق


عشق چه و مرحله عشق چيست؟

 عاشق و معشوق در اين پرده كيست؟


عاشق يك رنگ حقيقت شناس

 گفت كه اى محو اميد و هراس


نيست در اين پرده به جز عشق كس

 اول و آخر همه عشق است و بس


عشق مجازى به حقيقت روى است

 

 كوشش عاشق كشش معنوى است


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه