قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نقش اولياى خدا در عالم

 

وقتى يك كاسب، به حضرت رضا  عليه السلام عرض مى كند كه يابن رسول اللّه ! اجازه بفرماييد كه من از شهر خودمان بيايم و در خراسان خدمت شما زندگى كنم. علت آن هم اين است كه در شهر ما عده اى سبك مغز پيدا شده اند كه حاضر به پذيرش حقايق نيستند و من زجر مى كشم. ائمه، در اين شهر حتّى بدن ما را نمى خواهند ؛ رنج افتادن بدن ما را مى خواهند و به ما فرموده اند :

 «المُؤمِنُ مِن نَفسِهِ فِي شُغُلٍ و الناسُ مِنهُ فِى رَاحَةٍ»

 مؤمن رنج ها را تحمل مى كند كه مردم از دست او در راحتى باشند.

 

كدام پيامبر و نبى و امام، راحت بود؟ رسول اسلام  صلى الله عليه و آله مى فرمود : هيچ پيامبرى در ميان پيامبران، مانند من رنج نديده است. ائمه  عليهم السلام بدن راحت نمى خواهند، بلكه دل و مغز و نفس راحت مى خواهند. ايشان با بدنى كه براى دنيا و آخرت خود در تلاش است، موافق اند ؛ ولى با كسى كه خدعه گر و حيله گر است و عقل خود را صرف مكارى مى كند و با روح آلوده و دل نجس زندگى مى كند، مخالف هستند، امام رضا  عليه السلام به آن شخص فرمود : هرگز اجازه نمى دهم از شهر خود هجرت كنى. وقتى علت را پرسيد حضرت فرمودند: زيرا خداوند به خاطر تو يك نفر، همه عذاب ها را بر مردم آن شهر حرام كرده است. اگر تو بيرون بيايى، يا طوفان مى شود يا صاعقه مى زند و همه را به عذاب دچار مى كند. راحت مردم به خاطر تو است، گرچه آنان با تو دشمن باشند.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه