قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نفس الهى، عامل هماهنگى

 

عبادتى كه در آن، فريب و حيله و ريا باشد، انسان را به جهنم مى برد. نفس الهى عامل هماهنگى است. يوسف و زليخا كاملاً ناهماهنگ بودند. در تاريخ مى خوانيم كه وقتى عثمان را كشتند و مردم به سوى على  عليه السلام هجوم بردند و بيعت كردند. حضرت اولين كارى كه كرد، به همه استان ها استاندار جديد فرستاد و استاندارهاى پيش از خود را به علت ناصالح بودن و نه به علت حزب و دار و دسته خاصى بودن، عوض كرد. يك استاندار باسواد و باكرامت را براى يمن انتخاب كرد و نامه اى هم به او داد كه براى اداره امور، وضع مردم استان را گزارش دهند.

استاندار به يمن آمد و در مسجد، نامه حضرت را خواند. مردم گريه كردند و گفتند : آيا مى شود ما خط على  عليه السلام را ببينيم؟ نامه را به اولى داد كه كنار منبر بود. بعد يكى يكى آن را ديدند. بعد گفت : رأى گيرى كنيد. هفتصد نفر را انتخاب كردند و از ميان ايشان هفتاد نفر، از ميان آنان سى نفر را و سپس ده نفر را از ميان آنان انتخاب كردند. سرانجام از ميان ده نفر، يكى را انتخاب كردند كه رأى به نام ابن ملجم درآمد. ابن ملجم در مدينه، خدمت حضرت رسيد. حضرت به صورت او خيره شد و گفت : اسم تو چيست؟ گفت : عبدالرحمن بن ملجم مرادى. آن گاه به حضرت گفت: عجيب عاشق تو هستم!

 

 اگر در ارادت خود، راست گو بودى كه تا آخر عمر با على هماهنگ بودى. اى نمازخوان لقمه حرام خور و روزه گير بى كرامت و پست، تو عاشق على نيستى، بلكه تو و على يك ديگر را دفع مى كنيد. اين آدم، درماه رمضان، در شب قدر آمد و على  عليه السلام را به شهادت رساند.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه