يك اقرار هم از نفس خود زليخا بشنويد. اين وقتى است كه مى خواهند يوسف را از زندان آزاد كنند. وقتى است كه شهوت آتشين فرو نشسته است و نزديك هجده ـ نوزده سال از آن قضايا گذشته است. در پايان عمر، به ويژه گناه كاران حرفه اى، وضع بدى پيدا مى كنند :
« فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَـآءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
همه نديدنى ها را درباره خود خواهى ديد. اين لحظه اوج پشيمانى است :
« وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّـٔاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّى تُبْتُ الآنَ ... »
بسيارى در لحظه مرگ، پشيمان شده، سخنان عجيبى مى گويند ، ولى ديگر به درد نمى خورد. در برزخ، بيدارى به اوج مى رسد ودر قيامت، اوج بيش ترى مى گيرد.
منبع : پایگاه عرفان