قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

جائى كه پشيمانى سودى ندارد

 

يك اقرار هم از نفس خود زليخا بشنويد. اين وقتى است كه مى خواهند يوسف را از زندان آزاد كنند. وقتى است كه شهوت آتشين فرو نشسته است و نزديك هجده ـ نوزده سال از آن قضايا گذشته است. در پايان عمر، به ويژه گناه كاران حرفه اى، وضع بدى پيدا مى كنند :

 « فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَـآءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ 

 همه نديدنى ها را درباره خود خواهى ديد. اين لحظه اوج پشيمانى است :

 « وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّـٔاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّى تُبْتُ الآنَ ... »

 بسيارى در لحظه مرگ، پشيمان شده، سخنان عجيبى مى گويند ، ولى ديگر به درد نمى خورد. در برزخ، بيدارى به اوج مى رسد ودر قيامت، اوج بيش ترى مى گيرد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه