ای فاطمه! گریه مکن من با مردن از تو جدا میشوم، فاطمه محزون شد و گفت: شما را کجا میبینم؟ فرمود: زیر لوای حمد در آنجا امت مرا شفاعت کن.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ مسئله مهر ورزی و هزینه کردن عشق و محبت نسبت به آنان که باید مورد مهر و محبت انسان قرار گیرند، از مسایل مهم اسلامی و اخلاقی است که نقش شگفت انگیزی در حیات انسانی و گرما بخشی کانون زندگی دارد.
عباس عموی پیامبر، نقل میکند: من و رسول خدا در کنار در ایستاده بودیم، فاطمه زهرا در حالی که حضرت امام حسین (ع) در آغوشاش بود، رسید. رسول خدا پیش رفت و حسین را گرفت و پرسید فاطمه من چرا گریه میکنی؟
عرضه داشت: زنان به من زخم زبان می زنند و سرزنشام میکنند که همسر تو فقیر و تهیدست است، پدرت پیامبر تو را به مسکین و فقیر شوهر داده است!
حضرت فرمود: دخترم! من تو را شوهر ندادم بلکه خدا عقد تو را با علی در عرش بست و جبرییل هم شاهد عقد بود.
خدا به جهان نگریست، پدرت را به پیامبری برگزید و دیگر بار نگریست، علی را انتخاب کرد، آنگاه به من وحی فرمود تو را با علی تزویج کنم و او را وصی خود گردانم، او قلبا از همه مردم شجاعتر است و از همه بردبارتر است و از نظر آراستهبودن به اسلام از همه مقدمتر است و از تمام مردم سخیتر و از نظر اخلاق بهتر است.
فاطمه من! قیامت لوای حمد و کلیدهای بهشت را به من میسپارند و من در اختیار علی قرار میدهم، آدم و همه فرزنداناش زیر آن لوایند، سپس علی را کنار حوض قرار میدهم تا هر که را از امت من میداند آن دهد.
امام حسن (ع) و امام حسین (ع) فرزندان تواند. چون لوای حمد را به دست علی دهم، منادی فریاد میکند، جدت ابراهیم عالی است و برادرت علی عالی است، هنگامی که من دست به شفاعت بزنم علی هم در شفاعت به من کمک دهد، ای فاطمه! گریه مکن من با مردن از تو جدا میشوم، فاطمه محزون شد و گفت: شما را کجا میبینم؟ فرمود: زیر لوای حمد در آنجا امت مرا شفاعت کن.
فاطمه مرا در صراط میبینی که جبرئیل از جانب راست من و میکائیل از جانب چپ من و اسرافیل پیش روی من و همه فرشتگان پشت سر من هستند و من فریاد میزنم: پروردگارا! امتام، امتام.
حساب را بر آنان آسان کن، سپس از راست و چپ به امتام مینگرم. در آن روز هر پیامبری سرگرم وضع خود است. میگوید: پروردگارا! خودم، خودم و من میگویم پروردگارا امتام، امتام.
اول کسی که از امتام در قیامت به من میپیوندد تو و علی و حسن و حسین هستید. پس خداوند میفرماید: ای محمد! اگر امتات گناهانی چون کوهها بیاورند هر آینه آنان را مورد آمرزش قرار میدهم در صورتی که به من شرک نورزیده باشند و با دشمنانم دوستی نکرده باشند.
مهرورزی پیامبر (ص) به کودکان
عالم بزرگ، اخلاقی کمنظیر، فقیه جامع، مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب پرنکته و ظریف طاقدیس خود روایت میکند که روزی کودکانی چند در مدینه میان کوچه راه را بر پیامبر عزیز اسلام بستند و از حضرت خواستند آنان را نیز مانند حسن و حسین بر دوش خود سوار کند و بگرداند و بر پشت خود بنشاند و سواری دهد، حضرت به درخواست کودکان پاسخ مثبت داد و آنان را چون دو جگرگوشهاش مورد مهر و محبت بیشائبهاش قرار داد.
مسجدیان به انتظار پیامبر (ص) بودند تا نماز جماعت ظهر را با حضرت بخوانند ولی از آمدن حضرت خبری نشد، حضرت علی (ع) از صف جماعت بیرون آمد و به جستوجوی پیامبر (ص) از مسجد خارج شد، پیامبر (ص) را در میان کوچه در محاصره کودکان دید که حضرت را رها نمیکردند، پیامبر به علی فرمود: از خانه تعدادی گردو بیاور و مرا از کودکان بخر، علی (ع) با پرداخت چند گردو پیامبر (ع) را از کودکان خرید، پیامبر (ص) در مسیر رفتن به مسجد به علی (ع) فرمود: برادرم یوسف را به ثمنبخس که چند درهم کمارزش بود به فروش رساندند ولی امت من مرا از یوسف ارزانتر فروختند!!
کتاب "فرهنگ مهرورزی از دیدگاه قرآن و اهل بیت (ع)/ استاد حسین انصاریان
منبع : سرویس دینی جام نیوز