قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ویژگی های سیره ی شریف نبوی:ویژگی های فردی

 

نویسنده: شیخ طالب حسین الخزرجی

رئیس مرکز اسلامی برزیل

 

رهبری و مدیریت اجتماعی، سیاسی، نظامی و دیپلماتیک

 

زندگی جوامع، ارتباط مستقیمی با رهبران آن دارد. از برخی از ایشان که الگوی والای رهبری بشمار می روند، درس ها و پندها و آموزه های بسیاری را می توان گرفت لذاست که علمای جامعه شناسی بر ضرورت وجود رهبر برای امت، انگشت می گذارند؛ اوست که امور جاری امت را می گرداند و مراقب حال آنهاست و پیاده کردن قوانین و اجرای احکام عام را بر عهده دارد. رهبر، نقش فعالی در پیشرفت و شکوفایی یا عقب ماندگی و انحراف و ناکامی های امت دارد لذا رهبری یکی از مهمترین عناصر و شالوده های اساسی در ساختار اجتماعی، فکری، سیاسی و اقتصادی امت بشمار می رود و دارای تأثیر عمیقی در حوادث تاریخی و روند تمدن بشریت و روی آوردن به خداوند متعال یا دور شدن از اوست.

خداوند متعال در قرآن کریم می گوید: «یوم ندعو کل اناس بامامهم فمن اوتی کتابه بیمینه فاولئک یقروون کتابهم و لا یظلمون فتیلا * و من کان فی هذه اعمی فهو فی الآخره اعمی و اضل سبیلا» (سوره اسراء: 72 71) (روزی که هر دسته ای را با پیشوایشان فرا می خوانیم، آنگاه هر کس کارنامه اش به دست راست وی داده شود کارنامه ی خود را می خواند و به چنین کسان سر مویی ستم نخواهد شد * و هر که در این جهان کور (دل) باشد همو در جهان واپسین نیز کوردل و گمراه تر خواهد بود.)

لذاست که می بینیم خدای متعال، پیامبر و فرستادگان را برای انجام این مأموریت برگزید و آنان را رهبران بشریت قرار داد و دانش و معرفت به آنان بخشید و با وحی و معجزه آنان را مورد حمایت قرار داد و از هر گونه خطا و لغزشی مصونیت بخشید تا الگوی شایسته ای برای همه ی مردم باشند و آنان را در رهروی بر راه الهی در سامان بخشیدن به کارهای خود و سعادت دنیا و آخرتشان دست گیر باشند.

بشریت پس از حضرت عیسی (ع)، در یک فاصله ی زمانی شاهد خلاء رهبری بزرگ بود که طی آن چشم انتظار کسی بود تا او را به ساحل امنیت و امان برساند و به سوی صلح و آرامش رهنمون گردد. به همین دلیل خداوند متعال آخرین پیامبر خود حضرت محمد (ص) را رسالت اسلام بخشید و او را برای جهانیان برگزید تا پیامبر و راهبر و پیشوای امت باشد و او نیز رهبری خود در همه ی عرصه های تشریعی، عبادی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و اخلاقی و... را اعمال کرد و در زندگی مبارک آن حضرت، همه ی ابعاد رهبری شایسته تجلی یافت و پیامبر گرامی اسلام (ص)، الگوی برتر و نمونه ی کامل رهبری طی تاریخ گردید.

پیامبر راهبر: وقتی در سیره ی شریف نبوی (ص) تأملی داشته باشیم، متوجه می شویم که نشانه های رهبری در شخصیت مبارک ایشان کاملاً هویداست. دانش و شناخت و هوش و شجاعت و اراده ی آهنین و بردباری و شکیبایی و قاطعیت در مواضع و اخلاق والا از جمله فروتنی و عشق و محبت به دیگران و یاری رساندن به آنان و غمگساری دیگران و سوق امت به سوی هدفهای والا و بهره برداری از توان و امکانات امت در خدمت به اصول حق و نیز دیگر صفاتی که پیامبر اکرم (ص) توانست با یاری گرفتن از آنها، موفقیت و پیشرفت جامعه ی بشری آن روز را تحقق بخشد و از قبایل پراکنده و متخاصم آن روز، امت واحد و متحد و نیرومند و همبسته ای را ایجاد کند وزیر پرچم پیامبر و با الهام از رسالت اسلام و آیین قرآن کریم حضور خود را اعلام کند و بزرگترین جامعه ی آن روز با حاکمیت ارزش های والا را به ثبت برساند و پرشکوهترین اسطوره ها و قهرمانی های تاریخی را رقم زند و نهال فضیلت و رشاد غرس کند و ریشه ی رذیلت و فساد را بر کند. بنابراین رهبری در اسلام، سوق امت به سوی هدفهای والا و طبق آیین الهی و از طریق ابزارهای گوناگونی است تا انسان بتواند نقش سازنده ی خود را در زندگی ایفا نماید و زمین را با عدالت و اصلاح، سامان بخشد.

رهبری، خود ملکه و توانمندی ذاتی برای رهنمونی امت به سوی اهداف و آماجهای مطلوب در زندگی برای تحقق پیشرفت و موفقیت است.

ما در تاریخ اسلام هرگز رهبری مانند شخصیت پر عظمت پیامبر اکرم (ص) ندیده ایم که چون او بر نسل های پیاپی اثر گذارده و این تأثیر همچنان به تربیت علما و مصلحان و دعوتگران به خدا ادامه می دهد که شریعت را احیا می کنند و در جهت تحقق عدالت و گسترش فضیلت می کوشند.

از آنجا که اسلام، رسالت پایانی برای بشریت است، ناگزیر باید حرکت پیامبر (ص) را راهبر مشابهی در صفات و توانایی ها و در مسیر واحد و آیین مکملی دنبال کند که نیازهای بشریت را در طول تاریخ برآورده سازد؛ هم از این روست که خداوند متعال ائمه اهل بیت (علیهم السلام) را برگزید و آنان را به عنوان وارثان خط رهبری پیامبر اکرم (ص) و ادامه ی طبیعی راه او در رسالت و تبلیغ آن و پس از ایشان نیز علمای مجتهد و آگاه را برای پیگیری این راه، در نظر گرفت. اینک برخی ویژگی های رهبری پیامبر گرامی اسلام (ص) را بر می شماریم:

1- پیوند با خداوند متعال

نمودهای پیوند با خدا در شخصیت پیامبر اعظم (ص) از همان سنین کودکی و به شیوه ای ابراهیمی، کاملاً روشن بود چنانکه او را دارای نفسی مطمئن و روحی سرشار از ایمان به خدا و با احساس وجود الهی و ارزش انسانی که تنها خدای را باید پرستش کند، ساخته بود و با چنین ویژگی هایی بار رسالت را بر دوش کشید و روند تغییرات بزرگ جامعه را آغاز کرد و همه گونه رنج و آزار و اذیت و ناراحتی را تحمل نمود و اطمینان داشت که خداوند متعال با اوست و یاریش می کند و به رغم فراوانی دشمنان و کین توزان و معاندان، از وی حمایت می کند، او جز بیان و اظهار دین حق و تبلیغ رسالت الهی و تحقق عدالت، چیزی نمی خواست. مأموریت رهبری امت در این مرحله، وظیفه ی دشوار و طاقت فرسایی بود و رهبران، ناگزیر باید با خداوند متعال پیوند نیرومند و تنگاتنگی داشته باشند تا همواره از او قدرت و ثبات و اطمینان و ایمان و یقین الهام گیرند و طلب یاری و حمایت نمایند.

2- تأمل و تفکر

پیامبر گرامی (ص) در زندگی خود از اندیشیدن به آفرینش آسمانها و زمین و عظمت و بزرگی و نیروهایی آغاز کرد که آنرا به اهداف والای خود رهنمون می شوند. پیامبر اکرم (ص) از پرستش خدا در غار حرا آغاز کرد و خدای را به زبانهای گوناگون فراخواند و با او بهترین گفت و گوها و مناجات ها را داشت و در برابر بندگی و طاعتش سر تعظیم فرود آورد. تأمل و تفکر در امر خدا به مثابه ی خشوع و خضوع به درگاه الهی و نزدیکی معنوی به خدای متعال بود و آنچنان در این راه گام برداشت و پیش رفت که جانش سرشار از نور و محبت و بصیرت الهی گردید و روح مبارکش، منزلگاه وحی و رحمت الهی و پذیرنده ی امانت ربانی شد و خداوند متعال او را نعمت پیامبری بخشید و جبراییل (ع) را بر وی فرود آورد و فرمان بعثت از سوی خدا را به ارمغانش برد و بدین گونه نجات دهده بشریت با رسالت اسلام گردید.

آموزه های وحی الهی همچنان بر پیامبر اکرم (ص) فرود می آمد تا پیوندش را با خدای متعال تحکیم بخشد و او را با سوره های قرآنی و تعالیم ربانی و عقیده الهی و در بردارنده ی توحید خالص و ایمان به خدای یگانه، دانش و آگاهی و بصیرت و هدایت بیافزاید؛ پیامبر خدا (ص) پیوند بسیار نیرومندی با خدای عزوجل داشت و همواره او را سپاس و ستایش می گفت و از وی طلب آمرزش می کرد و به حضرت حق نزدیکتر می شد و با احساس ترس از خدا، رضا و ثواب او را مسئلت می کرد و در این راه از نیروی معنویت الهی، توان ادامه راه می اندوخت و در کارزار نبرد با جاهلیت و اصول آن و برای تبدیل آنها به گستره ای پرشکوه و مبارک و جایگزینی آن با زندگی ناب اسلامی و بنای پایه های حق و فضیلت و اصول خیر و رحمت، از آنها الهام می گرفت.

رهبران و مصلحان باید روح پرستش و عبودیت و [تأمل و تفکر] را در خویش تقویت کنند و آمادگی معنوی خود برای تحمل بار مسئولیت را که شالوده ی هرگونه تغییر اساسی است بالا برند و راه تحقق اصول رسالت خود را هموار سازند و آماده ی فداکاری در راه خدا شوند و مطمئن باشند که به همان اندازه که انسان به خدای متعال نزدیک می شود و طاعت و اخلاص او را می جوید، خداوند نیز برکات و رحمت و خیرات و دانش و آگاهی اش را بر وی نازل می گرداند.

خداوند متعال در کتاب خود می گوید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین» (سوره ی عنکبوت - 69) (و راه های خویش را به آنان که در راه ما بکوشند می نماییم و بی گمان خداوند با نیکوکاران است.)

3- گنجایش علمی

خداوند متعال منحصر پیامبر گرامی خود (ص) را دانش و معرفت بخشید و او را بر رازهای خود آگاهانید و برای حمل رسالت و بازگویی دین خود به جهانیان، او را برگزید. سخن از گنجایش علمی آن حضرت (ص) به معنای سخن گفتن از رسالت اسلام و اندیشه ها و ارزش ها و مفاهیم و احکامی است که در این آیین جای گرفته و در زندگی و کردار و رفتار و گفتار و اقدامات آن حضرت تجلی یافته است؛

و هم از این روست که سنت آن حضرت به عنوان دومین منبع تشریع اسلام پس از کتاب خدا (قرآن) در نظر گرفته شده و در واقع سنت نبوی، در توضیح آنچه در قرآن وارد شده مطرح می شود.

بنابراین پیامبر اکرم (ص) همان انسان اندیشمند و آگاه و رهبری است که همه جنبه های زندگی را در برگرفته و خداوند رسالت اسلام را بر او فرود آورده است و آن را آیین و اصول اعتقادی قرار داده و همه ی عبادات و احکام و قوانین دینی را با تمامی جزئیات و با دربرگیری همه ی جنبه ها و شاخه های آن و اخلاق والا و آداب زندگی را در آن گنجانده است. پیامبر خدا (ص)، تجسم بخش کل رسالت با تمامی ابعاد آنست و او خود راهبر مسیر بشریت و پایه ی اساسی آگاهی دینی و سیاسی و اجتماعی و تربیتی و انقلابی اوست.

همه ی رهبران و مصلحان باید زندگی پیامبر خدا (ص) و پیشوایان پس از او را به دقت مورد مطالعه قرار دهند و بررسی عمیقی از آن داشته باشند تا بر علوم و مواضع و زندگی آنان بدرستی وقوف یابند و با بهره گیری از آنها و از رسالت اسلام، گامهای عملی برای حرکت و رویارویی های خود را فراگیرند و پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) او را سرمشق و الگوی خویش قرار دهند.

وظیفه ی رهبری در این مرحله، دستیابی به دانش و آگاهی و بصیرت و چیرگی کامل و همه جانبه بر بخش های گوناگون مسایل به منظور رساندن امت به ساحل امان و عدم سوق آن به تباهی و فتنه ها و گرفتاری ها است؛ آنها باید از متخصصان و مخلصان و آشنایان به دانش و افراد صاحب شناخت و با تجربه بهره گیری کنند تا دید علمی و درستی از قضایا به دست آورند و بتوانند جامعه را به زندگی شرافتمندانه سوق دهند و نیز اهداف والای مکتبی خود را تحقق بخشند.

4- نیرو و ثبات شخصیت

از جمله ویژگی های برجسته رهبری در شخصیت پیامبر اکرم (ص) و نیروی تأثیر آن بر جانها، برخورداری از توانایی های سترگ شخصی و اراده ی آهنین و بلند نظری و قدرت ارزیابی بالا و تعهد و مسئولیت پذیری و توان تحمل و شکیبایی در راه خدا و نیروی رویارویی است؛ پیامبر اکرم (ص) منبع و سرچشمه ی پرتو افشانی معنوی در اشاعه روح شکیبایی و حضور و پایداری و استواری در راه است. رهبری به همان اندازه که در چیرگی بر دشواری ها موفق و پیروزمند است، می تواند در تداوم مسئولیت های خود نیرومند و مؤثر و توانا باقی بماند و به رغم تمامی ابزارهایی که مشرکان صدر اسلام برای آزار و اذیت پیامبر و توهین به شخصیت وی و تضعیف او بکار گرفتند و او را ساحر و دروغگو و مجنون و غیره نامیدند، هیچ کدام از این شگردها، عزم او را سست نساخت و کمترین خلل یا فتوی در اراده ی وی ایجاد نکرد. او از شجاعت رهبری و قدرت اراده و اطمینان کامل به خداوند متعال و حسن ظن و اعتماد به یاوری ها و وعده هایش برخوردار بود و ایمان و باور کامل به این وعده الهی داشت: «ولینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز» (سوره حج - 40) (... و بی گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند، یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است.) و: «یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» (سوره محمد - 7) (ای مؤمنان، اگر دین خداوند را یاری کنید، او نیز شما را یاری می کند و گام هایتان را استوار می دارد.)

5- مجمع فضیلت ها و سرچشمه ی آنها

پیامبر اکرم (ص) به دلیل فضایل والا و اخلاق گرانقدری که از اوان جوانی از آنها برخوردار بود، سرچشمه ی اعتماد امت بود و مورد ستایش و تمجید همگان قرار داشت؛ پیش از بعثت مبارک خود، از جایگاه رهبری اجتماعی امت برخوردار گشته بود و به همین دلیل، او را برای حفظ امانت ها و انبان رازها و حل مشکلات خود برگزیده بودند به طوری که لقب صادق الامین (راستگوی امانت دار) به خود گرفت و شخصیتش ویژگی پایداری، اعتدال و پختگی و درایت گرفت و منش بزرگوارانه آن حضرت (ص) در جامعه متجلی گردید و برای کوچک و بزرگ، عظمت و والایی شخصیت ایشان و حکمت و خردمندی آن حضرت در مواضع فراوان و حوادث متعدد از جمله حادثه ی بنای کعبه در پی ویرانی آن و نیز مشارکت ایشان در "حلف الفضول" - که پس از جنگ "الفجار" میان زعما و بزرگان قبایل بسته شده بود و سالهای متعدد ادامه داشت و آن حضرت در آن هنگام تنها بیست سال از عمر شریفش می گذشت - کاملاً عیان گشته بود؛ پس از بعثت نیز و در جریان روابط گوناگون اجتماعی، اخلاق والا و صفات و ویژگی های پسندیده ای در آن حضرت کاملاً آشکار شد و به حسن اخلاق و والایی ادب و فروتنی و بردباری و خویشتنداری و محبت به ضعفا و یاری آنان و گسترش مهر و دوستی میان مردم و آشتی آنان و بخشش نسبت به بدکاران و پاداش نیکوکاران و دیگر صفات پسندیده و ارزش های برتر، شهره ی خاص و عام گردید و در عین حال از صفات بد و ناپسند و منحرفی که جامعه را به سقوط و تباهی و هلاک می کشاند، نهی می فرمود.

با اندک تأملی در سیره ی مبارک ایشان (ص)، خواهیم دید که رسالت اسلام را به بهترین صورت، تجسم بخشیده بودند. از جمله گفته های ایشان به نقل از ابن عباس اینست که فرمودند: «من پرورده ی ادب خدایم و پروردگارم مرا به گشاده دستی و نیکی فرمان داده و از امساک و تنگدستی و خشک دستی نهی فرموده و نزد خداوند، صفتی بدتر از بخل و بداخلاقی وجود ندارد زیرا این صفات ناپسند، کار آدمی را به تباهی می کشانند همچنانکه سرکه، عسل را.»

ایشان (ص) همواره جز به نام خداوند متعال، نشست و برخاست نمی کرد و وقتی بر گروهی وارد می گردید در انتهای مجلس می نشست و به تمامی همنشینان خود بهره خود را می داد تا هیچ کس احساس نکند کسی نزد وی نزدیکتر و گرامی تر است و اگر کسی با وی همنشین می گردید آنقدر پایداری می کرد تا او ترکش گوید و هرگاه کسی از وی چیزی می خواست حتمی نیازش را حتی اگر به جمله ای و گفتاری بود، می داد؛ او برای مردم، پدری مهربان بود و همگان در نظرش یکسان و برابر بودند و مجلس وی، مجلس بردباری و شکیبایی و امانت بود و در آن هیچ صدایی، بلندی نمی گرفت و حرمتی مورد اهانت واقع نمی شد؛ با همه ی همنشینان، فروتن بودند و به بزرگترها حرمت می گذاردند و بر کودکان رحمت داشتند و نیازمندان را بر خود ترجیح می دادند و غریبان را ارج می نهادند. تاریخ در سیره و زندگی پیامبر اکرم (ص) ثبت کرده که آن حضرت همواره گشاده رو و خوش اخلاق و نرمخو و خوش گفتار و نرم زبان بود و عیب کسی نمی گفت و بیهوده از کسی ستایش نمی کرد، هیچ کس را مذمت نمی فرمود و نکوهش نمی کرد و از کسی نمی خواست رازش را برملا سازد و جز برای کسب ثواب الهی، سخن نمی گفت و هنگامی که به سخن گفتن آغاز می کرد، شنوندگان آنچنان مبهوت و ساکت و آرام، مات و مبهوت سخنانش می گشتند که تو گویی بر سرشان پرنده ای نشسته که نمی خواهند پروازش دهند و هرگاه سکوت اختیار کرد، دیگران به سخن در می آمدند و نزد آن حضرت (ص) هرگز به بگو مگو نمی پرداختند و اگر کسی به سخن می ایستاد به وی گوش می سپردند تا سخنش پایان یابد.

6- عمل انقلابی

پیامبر اکرم (ص) در جامعه ای زیست که در آن اندیشه های جاهلی بدور از حق و فضیلت، حکمفرما بود. آن حضرت (ص) در پی تغییر این انحراف و غمگساری با محرومان و ستمدیدگان بود و همواره در اندیشه ی نجات و یاری آنان بود و در این راه کوشش های فراوانی و جدی بعمل می آورد تا سرانجام خداوند متعال او را به عنوان پیامبر و فرستاده ی خود برگزید. او در این مقام نیز از هیچ کوششی در راه تغییر اوضاع جاهلی و رساندن نور هدایت و آموزه های آسمانی به مردم و با یاری گرفتن از برترین ابزارها و بهترین شیوه ها، فرو گذاری نکرد. در این میان خود به میان مردم می رفت و با آنان با سخنی نیکو و رفتاری برتر و با هر آنچه که آنان را به خداوند متعال نزدیکتر می ساخت برخورد و معاشرت می کرد و در این راه هرگونه آزار و اذیت و مشقتی را به جان می خرید و از هر فرصتی برای پرورش مردم به ترتیب ایمانی که خداوند متعال برای مردمان در نظر گرفته، بهره جویی می کرد. او به یاران خود نیز این روح جهادی و انقلابی را با عناوین مختلف آموخت تا از ایشان رهبرانی پیشرو بسازد تا بتوانند مسئولیت های خود را در برقراری رسالت حق و بندگی مردم نسبت به خداوند متعال، بر دوش کشند. رهبری حتمی باید دارای ابتکاراتی در تغییر ریشه ای و انقلاب داشته باشد و اقدام به اصلاح واقعیت های فاسد کند و از هر مناسبتی برای آموزش مردم در حرکت طبق آموزه های قرآن کریم، بهره جویی نماید و در این راستا هر گونه تردید، بی اقدامی و کوتاهی و عدم جرئت و شهامت در مواضع، فرصت های زیادی را بر باد می دهد و کوشش های فراوانی را بیهوده می گذارد که هرگز تکرار شدنی نیستند، بنابراین همه ی فرصت ها باید مورد بهره برداری قرار گیرد و ارزیابی درستی از مواضع و شرایط، وجود داشته باشد.

7- خردمندی در شیوه های فراخوانی

پیامبراکرم (ص) نماینده ی برنامه تمدنی اسلام در برابر برنامه ی جاهلی ریشه دار در میان مردم آن روز بود. حرکت ایشان افراد را هدف قرار نداده بلکه جاهلیت آن روزگار با تمامی ابعاد و گونه های متنوع آن را آماج خود گرفته بود، لذاست که می بینیم آن حضرت (ص)، شیوه های مختلف و راههای هر دم تازه ای را برای ایجاد تغییرات بزرگ و براساس شرایط عینی و در سطحی که ارزش های اسلامی اجازه اش می داد، در پیش می گرفت؛ در اوایل دعوت خود، پنهان کاری پیشه کرد و خانه ای را برای گروه پیشتاز تازه مسلمانان در نظر گرفت که در آن (پنهانی) گرد هم می آمدند، سپس نزدیکان و خویشان خود را در جریان رسالت خویش قرار داد و پس از آن دعوت فراگیر مردم به اسلام را در پیش گرفت و همه ی مردم را مورد خطاب رسالت خود قرار داد. به دنبال آن، دیدارهایی با قبایل خارج از مکه بعمل آورد و به زیارت طائف می رفت و اسلام را با مردم آن سامان در میان می گذاشت و آنان را به ایمان به آن، فرا می خواند و سپس با حجاج "یثرب" دیدار کرد و به اسلامشان دعوت کرد و آنان این دعوت پیامبر اکرم (ص) را پذیرفتند و در پی آن بود که هجرت مبارک خود را انجام داد و سپس اولین حکومت اسلامی در یثرب (مدینه) شکل گرفت؛ این حکومت از قدرت های فراوان و امکانات گسترده ای برای مسلمانان به رهبری شخصیت پیامبر اکرم (ص) و در رویارویی با دشمنان و پاسخ به مشرکان، برخوردار بود. پس از آن پیامبر اکرم از سیاست نظامی به عنوان یکی از شیوه های کار و فعالیت اسلامی و برای رساندن صدای حق به تمامی مردم [جهان] بهره گرفت و در این راستا، فرستادگان و نامه های گوناگونی برای رهبران و حاکمان و پادشاهان سرزمین های مجاور و ارایه اصول اسلام و دعوت آنان به توحید، ارسال کرد و بدین ترتیب آن حضرت (ص) شیوه های گوناگونی برای کار انقلابی خود و بسته به شرایط پیرامون در پیش گرفت. بنابراین همه ی دعوتگران به خدا و مصلحان باید از سیره و زندگی پیامبر اکرم (ص) و شیوه های گوناگون آن حضرت در کار تلاش اسلامی، درسهای لازم و عبرتهای مورد نیاز برای رساندن حق و ارزش های والا به تمامی مردم را فرا گیرند؛ هدف، تثبیت مفاهیم اسلام در دلها و تبدیل و آنها به واقعیت های ملموس در زندگی طی شیوه ها و روش ها مؤثر و پسندیده از نظر مردم و مؤثر در دل و جان آدمیان البته در چارچوب موازین شرع بود.

8- شجاعت تصمیم گیری

پیامبر اکرم (ص) در کارزار تغییرات اجتماعی و برای بیرون بردن مردم از پرستش بندگان و رساندن آنان به پرستش خدای یگانه، از شجاعت فوق العاده ای برخوردار بود؛ آن حضرت (ص) تصمیمات خود را بی هیچ تردید یا هراسی می گرفت و این خود پیروزی اسلام و مصلحت عالیه امت اسلامی را تأمین می کرد؛ تصمیمات او نه با انگیزه انفعال یا شکست یا اضطراب روانی بلکه برخاسته از تعادل روحی بسیار بالا و شناخت کامل حوادث و با احاطه کامل به شرایط پیرامونی و با توکل به خدای متعال و یاری گرفتن از حمایت ها و یاوری های الهی گرفته می شد.

در نخستین روزهای دعوت، آن حضرت (ص) در اوج شجاعت قرار داشت و با اقیانوسی از انحرافات روبرو بود و با این حال در سخت ترین شرایط و بدترین اوضاع، تصمیم به رویارویی گرفت و مسئولیت دگرگون سازی واقعیت آن روزگاری جاهلیت را بنابر اراده الهی و طبق آیین او، بر دوش گرفت و سپس توانست با شیوه های نظامی هجومی و دفاعی، با دشمنان درگیر شود تا نیروی آنان را تضعیف و هیبت و ابهت آنان را در هم شکند؛ تاریخ اسلام برایمان باز می گوید که چگونه پیامبر خدا (ص) فرمان تعرض به کاروانهای تجاری قریش را صادر می فرمود؛ چون این کاروانها، سرچشمه و علت ثروت مادی آنها و طغیانشان علیه دیگران بود. پس از آن نبرد بزرگ بدر صورت گرفت که طی آن پیامبر گرامی اسلام (ص) با لشکریان اندک (به لحاظ عده و عدد) ولی قدرتمند خود، نقشه ای طراحی کرد که این نبرد را با انگیزه های ایمانی، اداره کرد و پیروزی را از آن خود ساخت. این پیروزی تأثیر بسزایی در تحکیم اعتماد به نفس مسلمانان و مستضعفان برجای گذاشت و روحیه آنان را بسی بالا برد و باعث گردید با دلی مطمئن و قلبی آرام و روحیه ای فوق العاده عالی، با حوادث آینده روبرو گردند و قدرت و رفعت و پیروزی و عزت برای اسلام و مسلمانان به ارمغان آورند. همه رهبران و مصلحان نیز باید از خداوند متعال یاری بخواهند و اعتماد و پیروزی را تنها از وی مسئلت دارند و در اتخاذ تصمیمات درست و مناسب درباره اسلام و مسلمانان، از عنصر جرئت و تصمیم و شجاعت و توکل بر خدا برخوردار باشند و مسئولیتهای گوناگون دینی خود را با امانت کامل و اخلاص و بدون کمترین تردید یا تزلزلی بر دوش کشند و در این راه از سرزنش یا نکوهش کسی بیم به خود راه ندهند. از نبرد "اُحد" نیز درس های مقاومت و پایداری می گیریم. پیامبر اکرم (ص) در آن نبرد و در پی شکست یاران و پیروانش تنها به اتفاق امام علی (ع) و تنی چند از یاران نزدیک، صحنه نبرد را با جرئت و شجاعت کامل اداره کرد. در نبرد "احزاب" نیز پیامبر اکرم (ص) را می بینیم که با لشکریان اندک خود و در حالی که یهودیان نیز پیمان خود را نقض کرده و به دشمن پیوسته بودند، با لشکری بزرگ (ده هزار نفری) مواجه می شوند و این در حالی است که جبهه داخلی اش بر اثر توطئه های منافقان علیه رسول خدا (ص) و مسلمانان، بشدت آسیب دیده بود.

در سوره احزاب این وضع به خوبی به تصویر کشیده شده است: «اذ جاؤوکم من فوقکم و من اسفل منکم و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا * هنا لک ابتلی المومنون و زلزلوا زلزالا شدیدا * و اذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا» (سوره احزاب آیات 11 - 10) (هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشمها خیره شد و دلها به گلوها رسید و به خداوند گمان های نادرست بردید × در آنجا مومنان را آزمودند و سخت لرزاندند × و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده اند.)

در نبرد "حنین" نیز مسلمانان شکست سختی خوردند و در صحنه کارزار، جز پیامبر (ص) و امام علی (ع) و "عباس" و شمار اندکی از مؤمنان باقی نماندند و مسلمانان پیروز نگشتند مگر در پی پاسخگویی به ندای بزرگ پیامبر اکرم (ص) که همگان را روحیه می بخشد و آنانرا به نبرد و ادامه جنگ و رویارویی، تشویق و ترغیب می فرمود.

حضرت علی (علیه السلام) که خود قهرمان جاودانه اسلام بود، شجاعت پیامبر خدا (ص) را این گونه توصیف کرده است: "وقتی درگیری ها آغاز می شد و دو طرف، نبرد آغاز می کردند، رسول خدا (ص) را می توانستیم بیابیم چون او از همه به دشمن نزدیکتر بود."

و نیز در جای دیگری و در سخن از شجاعت رسول خدا (ص) می فرماید: «روز بدر مرا دیدی که جملگی به پیامبر پناه برده بودیم و او از همه ما به دشمن نزدیکتر و در آن روز از همه پرخروش تر بود». علاوه بر این، پیامبر خدا (ص) در همه حرکت های نظامی خود، دورنگر بود و بدترین احتمالات را در نظر می گرفت. از فنون جنگی و درگیری و رویارویی های رزمی و برنامه ریزی های دقیق، شناخت بسیار بالایی داشت و همواره دشمن را غافلگیر و او را مستأصل می کرد و کوشش داشت که نقشه های جنگی اش پنهان بماند چون از وجود یهودیان و منافقان و کسانی که در دل مرض داشتند در صفوف خود، بخوبی آگاه بود.

9- تعادل روانی در شکست و پیروزی

پیامبر خدا (ص) از تعادل شخصیتی بالایی برخوردار بود. او در همه حالات و در تمامی عرصه ها شخصیت متعالی داشت، نه تحت تأثیر سرمستی پیروزی قرار می گرفت و اعتدال و ثبات خود را از دست می داد و نه شکست و زیانها و ضربه های دشمن، به روحیه اش آسیب می رساند و دچار شکست معنوی اش می ساخت. او در همه حال متوازن و متعادل بود و مراقب همه چیز بود و عناصر قدرت و نیرومندیش را به درستی می شناخت و سعی می کرد آنها را تقویت کند همچنانکه با نقاط ضعف خود نیز آشنایی داشت و به بررسی و تجزیه و تحلیل آنها می پرداخت و آنها را تبدیل به نقط قوت می کرد و از آنها کمال عبرت و پند را می گرفت و با یارانش در میان می گذاشت تا تجربه های تلخ را تکرار نکنند و آسیب دیگری به مسلمانان وارد نشود.

بدین ترتیب، رهبری داهیانه ی آن حضرت (ص) شکست ها را تبدیل به درس و عبرت می کرد و به یارانش می آموخت که چگونه بر خطاهای خود واقف شوند و با روحیه سازنده، آنها را کشف کنند.

در جریان فتح مکه، نقل شده که آن حضرت (ص)، وقتی پیروزمندانه و به عنوان فاتح، وارد مکه شدند آنچنان فروتنانه و در حال شکر خدای بزرگ وارد شد و سر به زیر داشت که ریش مبارک ایشان به پشت مرکب می رسید و بدین ترتیب این درس را به ما می دهد که نباید سرمست پیروزی ها شویم؛ زیرا شیطان در چنین مواقعی است که مترصد می ماند تا به درون انسان راه یابد. همچنان که رهبران و مصلحان و مسلمانان از آن حضرت (ص) فرا می گیرند که به هنگام شکست، دچار سرخوردگی و تزلزل نشوند و روحیه خود را نبازند. ما باید در هر حالت و بویژه در حالتهای پیروزی و شکست، از پیامبر خدا (ص) درس بگیریم و تعادل و توازن در شخصیت خود و اخلاق رهبری و ارتباط با خداوند متعال را با شکر و سپاس او در حالت پیروزی و با شکیبایی و تحمل و ثبات در حالت شکست، حفظ کنیم.

10- تربیت کادرهای رهبری

پیامبر اکرم (ص) همواره به ترتیب و پرورش کادرهایی که بتوانند مسئولیت پذیر باشند توجه می کرد و به آن اهمیت می داد. ایشان علاوه بر آماده ساختن امام علی (علیه السلام) برای بر عهده گرفتن رهبری امت پس از پیامبر اکرم (ص) و جانشینی آن حضرت نسبت به تربیت عناصر فعالی که بتوانند رهبری امت را به لحاظ آموزش قرآن کریم و احکام شریعت و مفاهیم رسالت به افراد آن بر عهده گیرند، توجه جدی مبذول می کرد و تمام سعی آن حضرت (ص) آن بود که در آنان روحیه مسئولیت [پذیری] و بردباری و شکیبایی را پرورش دهد و از آنان هسته فعالیت اسلامی و حرکت و پویایی بخشیدن به جامعه و گستراندن ارزش های والا و تبدیل امت به امتی نیرومند و مؤمن و سزاوار و با حضور مؤثر و با در برگیرندگی توده های مسلمان از هر کجای این کره خاکی، بسازد.

تاریخ اسلام خاطر نشانمان می سازد که پیامبر گرامی اسلام (ص)، "مصعب ابن عمیر" را در پی ایمان آوردن اهالی یثرب به دعوت پیامبر (ص) نزدشان فرستاد تا به ایشان مسایل دین را بیاموزد؛ بسیاری از افراد قبایل اوس و خزرج به دست او اسلام آوردند، یثرب همان شهری بود که افتخار استقبال از پیامبر اکرم (ص) پس از هجرت ایشان را پیدا کرد و این شهر [مدینه منوره] با وجود و حضور پیامبر اکرم (ص) بود و این یکی از درس هایی است که باید از رهبر و پیامبر گرامی خود بگیریم و آن اینکه رهبران و مصلحان در هر جا و هر زمان باید اقدام به تربیت کادرهای شایسته و مکتبی و کشف استعدادهای مناسب برای اینکار در جامعه اسلامی کنند و مسئولیت پذیری را به آنان آموزش دهند تا جامعه ی اسلامی هرگز گرفتار خلأ رهبری و ایستایی حرکت و از آنجا ضعف و فروپاشی نگردد. بنابراین برای تداوم حرکت اسلامی، رهبران و مصلحان جامعه اسلامی هرگز نباید گرفتار خودخواهی و انحصار پست های رهبری به خود گردند، آنها همواره باید در اندیشه بنای شخصیت های اسلامی کارآمد و توانمندی باشند که بتوانند زمان رهبری جامعه را بر عهده گیرند تا حرکت اسلامی دچار ضعف و سستی نگردد.

با توجه به ویژگی هایی که بر شمردیم و با تأمل در آنچه که بخش اندکی از زندگی پیامبر اکرم (ص) را برایمان به تصویر کشید، متوجه می شویم که ایشان جامعه فراگیر و کامل و معتدل اسلامی و همه آموزه ها و مفاهیم و ارزش های اسلام را نمایندگی می فرمود و بر امت است که در همه ی آموزه ها و کارهای خود از آن حضرت (ص) الهام گیرد و این بهترین شیوه بیان عشق و محبت و دوستی خود به پیامبر اکرم (ص) است؛ درود بر او روزی که زاده شد و روزی که به رسالت الهی مبعوث گردید و روزی که به رفیق اعلی پیوست و روزی که زندگی دوباره و بعثت تازه ای خواهد یافت و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.ه ذکر شد گفته اند. تولستوی نویسنده مشهور روسی می گوید: شخص شخیص پیامبر اسلام، سزاوار همه گونه احترام و اکرام می باشد. شریعت پیامبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالم گیر خواهد شد (388). گوستاولوبون نیز گوید:... این که مردم مسیحی از دین خود دست بر می داشتند و به دین اسلام می گرویدند و زبان عربی را بر زبان مادری خود بر می گزیدند، بدان جهت بود که عدل و دادی که از آن عربهای فاتح می دیدند مانندش را از زمامداران پیشین خود ندیده بودند (389). ما اگر بخواهیم ارزش اشخاص را به کردار و آثار نیکشان بسنجیم به طور مسلم حضرت محمد (ص)، بزرگترین مرد تاریخ است. (390) باید چنین باشد چرا که «نام احمد نام جمله انبیاست».

 

منبع: جمعی از اندیشمندان؛ (1386)، ویژگی های سیره ی پیامبر اعظم «ص»: مجموعه مقالات بیستمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی- معاونت فرهنگی


منبع : راسخون
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه