قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

روايات درباره‏ى فحشاء

از حضرت صادق (ع) در كتاب شريف كافى روايت شده:

«حرمة الدبر اعظم من حرمة الفرج، ان الله اهلك امة بحرمة الدبر و لم يهلك احداً بحرمة الفرج:»

حرمت لواط از حرمت زنا سنگين تر است، خداوند امتى را به لواط هلاك كرد و احدى را به زنا نابود نكرد.

امام صادق (ع) از رسول خدا روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:

«من جامع غلاما جاء جنبا يوم القيامة لا ينقيه ماء الدنيا و غضب الله عليه و لعنه و اعد له جهنم و ساءت مصيرا ثم قال ان الذكر ليركب الذكر فيهتز العرش لذلك و ان الرجل ليؤتى فى حقبه فيحسبه الله على جسر جهنم حتى يفرغ من حساب الخلائق ثم يؤمر به الى جهنم فيعذب بطبقاتها طبقة طبقة حتى يرد الى اسفلها و لا يخرج منها:»

كسى كه با نوجوانى، يا جوانى لواط كند، روز قيامت جنب وارد مى شود، چرا كه آب دنيا او را پاك نمى كند، خداوند بر او غضب مى كند و وى را لعنت مى نمايد، و دوزخ را براى او آماده مى سازد، و دوزخ بد جايگاهى است، سپس فرمود: چون مردى با مردى لواط كند عرش به علت اين كار به لرزه مى آيد، و مردى كه حاضر شود با او لواط كنند، خدا او را روى پل دوزخ حبس مى كند تا از حساب خلايق فارغ شود، آنگاه فرمان مى رسد او را به دوزخ در اندازند، پس در طبقه طبقه جهنم عذاب شود تا به پائين ترين مكان دوزخ واردش كنند و از آنجا نجات پيدا نكند.

ميمون البان مى گويد نزد حضرت صادق (ع) بودم آياتى از سوره ى هود درباره ى قوم لوط قرائت شد تا به اين جمله رسيد «وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ» حضرت فرمود: كسى كه در حال پافشارى بر لواط بميرد، نمى ميرد مگر اين كه خداوند او را به سنگى از همان سنگ ها هدف قرار مى دهد كه مرگش با آن خواهد بود، و احدى مرگ او را به اين صورت نمى بيند.

از حضرت صادق درباره ى حدّ مساحقه يعنى اكتفا زن به زن سؤال شد، حضرت فرمود: حدّش حدّ زناست، سپس فرمود:

«انه اذا كان يوم القيامة يؤتى بهن قد البسن مقطعات من نار و قنعنّ بمقانع من نار و سرولن من النار و ادخل فى اجوا فهن الى رؤوسهن اعمدة من نار و قذف بهن فى النار، ايتها المرءة ان اول من عمل هذا العمل قوم لوط فاستغنى الرجال بالرجال فبقى النساء بغير رجال ففعلن كما فعل رجالهن:»

چون روز قيامت شود، زنان مساحقه كننده را مى آورند در حالى كه لباس هائى كوتاه از آتش بر آنان مى پوشانند، و مقنعه هائى از آتش بر سرشان مى كنند، و شلوارهائى از آتش بر آنان قرار مى دهند، و ستون هائى از آتش در شكم تا سرشان فرو مى نمايند و آنان را به آتش در مى اندازند، اى زن سؤال كننده بر تو معلوم باد اول كسانى كه به عمل مساحقه روى آوردند قوم لوط بودند، چرا كه در آن قوم مردان به مردان اكتفا كردند، و زنان از شوهران محروم شدند، آنان هم چون مردانشان كه روى به لواط آوردند به مساحقه روى كردند!!

از حضرت صادق (ع) روايت شده كه آن حضرت فرمود:

«ان اشد الناس عذاباً يوم القيامة رجل اقر نطفته فى رحم يحرم عليه.»

سخت ترين عذاب در قيامت عذاب مردى است كه با زن نامحرم زنا كرده است.

حضرت صادق (ع) از پدر بزرگوارش امام باقر (ع) روايت مى كند كه آن حضرت فرمود:

«للزانى ست خصال ثلاث فى الدنيا و ثلاث فى الآخرة اما التى فى الدنيا فيذهب بنور الوجه و يورث الفقر و يعجل الفناء و اما التى فى الآخرة فسخط الرب و سوء الحساب و الخلود فى النار.»

شش پى آمد براى زناكار مسلّم است سه پى آمد در دنيا و سه پى آمد در آخرت، اما سه پى آمد دنيا عبارت است از بر باد رفتن آبرو، و تهيدست شدن، و شتاب شدن در مرگ وى، و اما سه پى آمد آخرت خشم پروردگار، سختى در حساب رسى، جاويد شدن در آتش دوزخ.

زنديقى از حضرت صادق (ع) پرسيد علت حرمت زنا چيست؟ فرمود:

«لما فيه من الفساد، و ذهاب المواريث و انقطاع الانساب لا تعلم المرءة فى الزنا من احبلها و لا المولود يعلم من ابوه، و لا ارحام موصولة و لا قرابة معروفة:»

زنا علت و مايه ى فساد و از ميان رفتن ارث و ميراث و قطع نسل است، زن زناكار در زنا نمى داند چه كسى او را حامله كرده، و فرزند نمى داند پدرش كيست، در زنا رحمى وجود ندارد تا صله ى ارحام بجا آورده شود، در زنا خويشاوندى معلوم و روشن نيست.

از حضرت رضا (ع) روايت شده:

«حرم الزنا لما فيه من الفساد من قتل الانفس و ذهاب الانساب و ترك التربية للاطفال و فساد المواريث و ما اشبه ذلك من وجوه الفساد:»

زنا به علت اين مفاسد حرام شده است: قتل نفس، نابودى اصل و نسب، ترك تربيت اطفال، تباه شدن ارث و ميراث و مانند اين مفاسد!

از حضرت باقر (ع) روايت شده كه آن حضرت فرمود در كتاب رسول خدا يافتم:

«اذا ظهر الزنا من بعدى كثر موت الفجأة:»

چون پس از من زنا آشكار شود، مرگ ناگهانى زياد گردد.

از رسول خدا روايت شده:

«من فجر بأمرءة و لها بعل انفجر من فرجهما من صديد واد مسيرة خمسمأة عام يتأذى اهل النار من نتن ريحهما و كانا من اشد الناس عذاباً:»

هر كس با زن شوهردارى زنا كند، رودى از چركابه به طول پانصد سال راه از شرمگاه هر دو جارى گردد، به طورى كه دوزخيان از بوى بد آن دو آزار بكشند و عذاب آنان از همه دوزخيان سخت تر باشد.

4- براى اثبات فحشا نزد قاضى بايد چهار مرد مسلمان به دلخواه خودشان زمان ارتكاب فحشاء و ساعت آن و چگونگى عمل را كه با چشم خود مشاهده كرده اند شهادت دهند تا حدّ ثابت گردد و در اين زمينه قاضى حق ندارد به علم خود عمل كند.

اينجا بايد پرسيد كدام مرد و زن مسلمان حاضرند زنا را در برابر چشم چهار مرد مسلمان انجام دهند، يا كدام دو زن حاضرند عمل زشت مساحقه را در برابر تماشاى چهار مرد مرتكب شوند، يا كدام دو مرد حاضرند عمل بسيار زشت لواط را در برابر مردم عملى سازند؟ تا شاهدانى به وجود آيند و نزد قاضى به اين اعمال شهادت دهند، راستى اسلام براى آبروى مردم چقدر ارزش قائل است كه اثبات فحشا را تعليق به امر نشدنى كرده است، معمولًا گناهكاران مسلمان تا جائى كه بتوانند گناه خود را پنهان انجام مى دهند و از بيان آن خوددارى مى كنند، مگر اين كه خود گناهكاران با شرايطى خاص نزد قاضى بر ضد خود شهادت دهند كه آن هم الزامى بر شهادت ضد خود ندارند، بهتر است مردم دنبال گناهى نروند و اگر خداى ناخواسته دچار معصيت شوند به توبه جدّى و حقيقى روى آورند كه اگر توبه كنند و به گناه بازنگردند يقيناً خداوند مهربان توبه آنان را مى پذيرد و عفو و مغفرتش را شامل حال آنان مى نمايد، و اگر اصرار بر گناه ورزند و معصيت و زشتى را تا زمانى كه مرگ را ببينند و آثار آن را لمس نمايند، و حقايق عالم بعد براى آنان آشكار گردد بدانند كه توبه در آن لحظه مقبول نخواهد بود، و با مرگ در آن حال به عذاب ابد دچار خواهند شد.

در آيه ى مربوط به توبه حضرت آدم يعنى آيه ى 37 سوره ى بقره به طور مشروح درباره ى توبه و شئون آن بحث شد.

5- نگاه داشتن زنى كه مرتكب زنا شده تا وقت مرگ حكمى موقت بوده، پس از اين حكم آيه بيانكننده حدّ زنا كه صد تازيانه است نازل شد و حكم حبس از ميان رفت، البته حبس براى اين بوده كه زن را به زشتى عملش توجه دهند و او را بيدار نمايند، و به صلاح و تربيت آراسته كنند و به پاكى اخلاق و عمل بازگردانند.

6- اگر چهار مرد مسلمان فحشاى مرد و زنى را ديدند، يا شاهد مساحقه و لواط بودند، شهادت دادن بر آنان واجب شرعى نيست، آنان مى توانند از شهادت استنكاف ورزند و آبروى گناهكار را حفظ كنند و او را از حدّ بيان شده براى گناه نجات دهند، اين كه شهادت چهار مرد واجب و الزامى نيست از جمله فان شهدوا استفاده مى شود.

7- چنانچه اينگونه گناهكاران به زشت ترين گناه يعنى زنا، مساحقه، لواط دچار شده اند و گناهشان از روى جهل و ندانستن حكم بوده، يا در هيجان مقدمات كار خدا و زشتى گناه و عذاب را از ياد برده و بى توجه شده اند و پس از فرو نشستن هيجان و برطرف شدن پرده ى جهل توبه كردند و آن چنان به اصلاح خويش پرداختند كه راه ارتكاب دوباره را به روى خود بستند احدى نبايد متعرض آنان شود زيرا توبه آنان مقبول و مورد رحمت خداوند مى باشند، مگر اين كه توبه نكنند و گناه را تا پايان عمر ادامه دهند كه در اين حال توبه اى براى آنان نيست و مستحق عذاب اليم هستند در اين زمينه به دو آيه ى بعد به دقت بنگريد.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه