قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

احترام پيامبر از امام حسن عليه‏السلام

 

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله چشمش به امام مجتبى عليه السلام افتاد، صدا زد:

 «اللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ»

  خدايا! تو هم عاشق او باش!

 «وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ»

 خدايا! عاشق كسى باش كه امام حسن را دوست دارد! اينها را پيغمبر گفت:

 «وَ ضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ»

 حسن را از زمين بلند كرد و به سينه اش چسبانيد! يعنى اى مردم! رهبران الهى تان را به سينه تان بگيريد! مگر رهبر بايد پيرمرد هشتاد ساله باشد؟! مگر امام جواد هفت سالگى رهبر نشد؟ مگر علامه حلى سيزده سالگى مجتهد جامع الشرايط نبود؟

 «ضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ»

«كَانَ النَّبِيُّ  صلى الله عليه و آله يُقَبِّلُ الْحَسَنَ»

 پيغمبر جلوى مردم داشت حسن را مى بوسيد، يك مردى به نام اقرع بن حابس به پيغمبر گفت كه:

 «إِنَّ لِي عَشَرَةً مِنَ الْوَلَدِ مَا قَبَّلْتُ أَحَداً مِنْهُمْ»

 تا حالا يك نفرشان را نبوسيده ام! رسول خدا فرمود:

 «مَنْ لاَ يَرْحَمْ لاَ يُرْحَمْ»

 

  خدا تو را قبول ندارد! خدا فقط آدم با رحم را قبول مى كند! بى رحم، تو ده تا بچه دارى، بچه ات را نبوسيده اى؟ به بچه هايت محبت نكردى؟


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه