قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

رفيق هم‏سفر

حضرت صادق (ع) مى فرمايد: روزى اميرمؤمنان با مردى يهودى رفيق راه شد، يهودى پرسيد شما اى بنده ى خدا به كجا مى رويد؟ حضرت فرمود: قصد كوفه دارم، هنگامى كه سر دو راهى رسيدند و يهودى جدا شده راه خويش را در پيش گرفت، ديد هم سفرش به دنبال او مى آيد، يهودى گفت: آيا شما قصد كوفه نداشتيد؟ فرمود چرا قصد كوفه داشتم، گفت راهى كه با من مى آئى راه كوفه نيست، فرمود: مى دانم گفت: با اين كه راه كوفه را مى دانى چرا از آن منحرف شده اى؟ حضرت فرمود: اين كار را به قصد تكميل حق رفاقت انجام دادم. كه مرد هنگامى كه رفيقش از او جدا مى شود، چند قدمى لازم است با وى رفته و او را بدرقه نمايد، اين برنامه اى است كه رسول خدا ما را به آن فرمان داده است، يهودى گفت فرمان رسول خدا است، حضرت فرمود: آرى يهودى گفت: آنان كه پيرو رسول خدا شدند به خاطر اين روش پسنديده است، اكنون من گواهى مى دهم كه بر دين تو هستم، و اسلام را قبول نمودم، و در اين گير و دار بود كه اميرمؤمنان را شناخت .


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه