نوشته : حضرت استاد حسین انصاریان
آنان كه گمان مى كنند ايمان حقيقتى بسيط، و يك واقعيت خالص قلبى است گمانشان بى پايه، و اساس تصورشان از ايمان تصورى باطل، و گفتارشان در اين زمينه گفتارى بى دليل و برهان است.
ايمان- چنان كه از صريح آيات قرآن و روايات استفاده مى شود- حقيقتى مركّب از سه بخش است:
1- اعتقاد و باور كه جنبه ى ريشه و پايه دارد.
2- حقايق عملى.
3- حسنات اخلاقى.
مؤمن حقيقى كسى است كه قلبش بر باور و يقين و اعتقاد صحيح مى تپد، و اعضايش سرسبز به عمل صالح، و باطنش آراسته به زيبايى هاى اخلاق است.
آيات و روايات گاهى ايمان و مؤمن را يك جا توضيح داده اند، و به جلوه هاى باطنى و ظاهرى ايمان در وجود مؤمن اشاره كرده اند.
ايمان در قرآن و روايات
قرآن مجيد ايمان را مركّب از: «باور داشتن خدا و قيامت و فرشتگان و قرآن و پيامبران، و پرداخت مال- در عين عشق ورزى به آن- به خويشاوندان و يتيمان و از كار افتادگان و در راه ماندگان و سائلان و در راه آزادى بردگان، و برپا داشتن نماز، و هزينه كردن زكات، و وفاى به پيمان، و استقامت و صبر در كارزار، و هنگام مصيبت و رنج و بلا و درد و تهيدستى و فقر» «1» مى داند.
قرآن مجيد مؤمنان را چه در حال قيام، چه در حال نشستن، چه در حال خفتن، غرق ياد خدا، و در مقام انديشه ى صحيح در مورد آفرينش آسمان ها و زمين و درك اين حقيقت كه مجموعه ى آفرينش بر اساس حق و درستى است معرفى مى كند، و مى گويد: «مؤمنان درخواستشان از مولايشان اين است كه آنان را از آتش دوزخ حفظ كند. به پروردگارشان مى گويند: هركس را تو در آتش اندازى او را به خفت و خوارى دچار كرده اى و براى ستمكاران به آيات تو هيچ يار و ياورى نخواهد بود.
و نيز به پروردگارشان مى گويند: «صداى نداكننده اى كه انسان ها را به ايمان آوردنشان به پروردگارشان دعوت مى كرد شنيديم، پس ما ايمان آورديم، در نتيجه گناهانمان را بيامرز و بدى هايمان را بپوشان و ما را در زمره ى نيكان قبض روح كن» «2».
قرآن مجيد مؤمنان را «خاشع در نماز، روى گردان از كارها و سخنان بيهوده، و پرداخت كننده ى زكات، و حافظ عفت و پاكدامنى، و امين و وفادار به پيمان، و محافظت كننده ى بر نمازهاى واجب» «3» معرفى مى كند.
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
المُؤمِنُ وَقورٌ عِنْدَ الهَزَاهِزِ، ثَبوتٌ عِنْدَ المَكَارِهِ، صَبُورٌ عِنْدَ البَلاءِ، شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ، قَانِعٌ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ، لَايَظْلِمُ الأعداءَ وَلَا يَتَحامَلُ لِلأصدِقاءَ، النَّاسُ مِنْهُ فِى راحةٍ، وَنَفْسُهُ فِى تَعَبٍ «4»
. مؤمن در برابر حوادث و مصايب و فتنه ها و آشوب ها بردبار و باوقار است، و در برابر امور ناخوشايند پابرجا و شجاع است، شكيبايى در بلا، و سپاسگزار در فراخى و گشايش و قانع به روزى خداست، به دشمنان ستم نمى ورزد، و بار سنگينى بر دوستان نيست، مردم از او در راحتند، و خود او براى راحت مردم در سختى و مشقت است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
المُؤمِنُ مَنْفَعةٌ، انْ ماشَيْتَهُ نَفَعَكَ، وَانْ شَاوَرْتَهُ نَفَعَكَ، وَانْ شَارَكْتَهُ نَفَعَكَ، وَكُلُّ شَى ءٍ مِن أمْرِهِ مَنْفَعَةٌ «5»
. مؤمن سود محض است، اگر به سوى او قدم بردارى تو را سود رساند، و اگر با او مشورت كنى تو را سود دهد، و اگر با او مشاركت نمايى تو را سود بخشد، و هر چيزى از كار مؤمن سود محض است.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در توصيف مؤمن فرموده است:
حركاتش لطيف و نرم و محضرش شيرين است، از ميان امور، برترينش را مى طلبد، و از اخلاق رفيع ترينش را مى جويد، بر كسى كه با او دشمن است ستم نمى ورزد، و به خاطر كسى كه به او عشق دارد گناه نمى كند، هزينه ى زندگيش اندك، و ياريش به مردم بسيار است، عملش را نيكو انجام مى دهد چنان كه گويى ناظرى بر او نظارت دارد، از حرام چشم فرو مى پوشد، داراى جود و سخاوت است، سائلى را محروم نمى كند، كلامش را سنجيده مى گويد، زبانش از باطل گويى لال است، باطل را از دوستش نمى پذيرد، و حق را بر ضد دشمنش برنمى گرداند، جز براى دانا شدن نمى آموزد، وجز براى عمل كردن دانا نمى شود، اگر با اهل دنيا قرار گيرد، زيرك ترين آنان است و اگر با اهل آخرت سلوك كند پرهيزكارترين آنان است «6».
امام صادق عليه السلام در وصف مؤمن فرمود:
المُؤمِنُ حَليمٌ لَايَجْهَلُ، وَان جُهِلَ عَلَيْهِ يَحْلُمُ وَلَا يَظْلِمُ، وَانْ ظُلِمَ غَفَرَ وَلَا يَبْخَلُ، وَانْ بُخِلَ عَلَيْهِ صَبَرَ «7»
. مؤمن بردبارى است كه جهل نمى ورزد، و اگر بر او جهل ورزند بردبارى نشان مى دهد و ستم نمى كند، و اگر بر او ستم شود گذشت مى كند و بخل نمى ورزد، و اگر بر او بخل ورزند شكيبايى پيشه مى كند.
با توجه به اين گونه آيات و رواياتى كه گفته شد ترديدى نمى ماند كه ايمان حقيقتى مركّب از عقيده، عمل و اخلاق است؛ و مؤمن كسى است كه از اين سه حقيقت به اندازه ى طاقت و وسعش برخوردار باشد.
اين سه حقيقت به طور واضح در آيات و روايات تفسير شده است و مردم را به دقايق و لطايفش آگاهى داده اند، تا جايى كه براى تحصيل سعادت و خوشبختى چيزى را فروگذار نكرده اند، و اسلامى كامل و دينى جامع و مكتبى انسان ساز و قوانينى فراگير نسبت به تمام شؤون زندگى ارائه نموده اند.
انسان با آراسته شدن به حقايق دينى، موجودى برتر از همه ى موجودات «8»،وخليفة اللَّه «9»، و مظهر اسما و صفات حق «10»، و امين اللَّه «11» مى شود، و لايق بزم ملكوت و همنشينى با فرشتگان و رفاقت و دوستى با پيامبران و صديقان و شهيدان و شايستگان است «12».
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- «وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ» بقره (2): 177.
(2)- «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ» آل عمران (3): 193.
(3)- «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ* وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ* وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ* وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ* إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ* فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ* وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ* وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ» مؤمنون (23): 1- 9.
(4)- بحار الانوار: 75/ 27، تتمه باب 15، حديث 94؛ ميزان الحكمه: 1/ 392، الايمان، حديث 1408.
(5)- كنز العمال: 692؛ ميزان الحكمه: 1/ 396، الايمان، حديث 1434.
(6)- التمحيص: 74، باب فى اخلاق المؤمنين، حديث 171؛ بحار الانوار: 64/ 310، باب 14، حديث 45؛ ميزان الحكمه: 1/ 398، الايمان، حديث 1458.
(7)- كافى: 2/ 235، باب المؤمن و علاماته، حديث 17؛ ميزان الحكمه: 1/ 394، الايمان، حديث 1422.
(8)- «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» مؤمنون (23): 14.
(9)- «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» بقره (2): 30.
(10)- «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» بقره (2): 31.
(11)- «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ» احزاب (33): 72.
(12)- «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً» نساء (4): 69.
مطالب فوق برگرفته شده از
کتاب : زيبائى هاى اخلاق
منبع : پایگاه عرفان