قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آن سه کار چیست؟

 

كار اول تهجّد است. كلمه تهجّد به معناى نماز شب است که در مجموع يازده ركعت است و پيش از آن‌كه مؤذن اذان صبح را بگويد بايد تمام شود: پنج نماز دو ركعتی مانند نماز صبح و يك ركعت تنها شامل حمد و سوره و قنوت و ركوع و سجود و تشهد و سلام. البته، در روایات آمده است که سجده آخرش را آن قدر ادامه بدهيد كه شيطانفرياد بزند از این سجده كمرم شكست و راهم به روى او بسته شد. [9]

قنوت این نماز هم برنامه ها و دعاهاى مخصوصى دارد و انسان اگر بتواند باید در آن چهل مؤمن را - زنده يا مرده- دعا كند و دعا کردن به فارسى هم مانعى ندارد. خوب است انسان سيصد مرتبه هم در قنوت این نماز «العفو» بگويد و اگر كسى حوصله کافی ندارد، دعای «ربنا آتنا...» را بخواند و به ركوع برود.

پس از اين يازده ركعت، انسان آبرویی براى خود در آخرت ذخيره می‌کند و روزى دنيایش فراوان مى گردد. افزون بر اين، هنگامى كه او وارد ركعت اول نماز شد، پروردگار بزرگ عالم گناهانش را مى بخشد. ارزش این نماز در آخرت را نیز كسى نمى داند.

كار دوم استغفار و توبه است.

«وبالأسحار هم يستغفرون».[10]

و سحرگاهان از خدا درخواست آمرزش مى كنند.

كار سوم انديشه در عمرگذشته وجارى شدن اشك چشم است. امام ششم، عليه‌السلام، در اين باره مى فرمايد: اين اشك را با دستمال پاك نكنيد، اگر هم مى خواهيد پاك كنيد، با دستتان به صورتتان بماليد. بگذاريد اين اشك ها ذخيره شوند. در روز قيامت هنگامى كه بنده اى را به طرف جهنم مى كشند، خطاب مى رسد او را نبريد، او سرمايه عظيمى پيش من دارد كه شما نمى دانيد و آن اين است كه در تاريكى شب - گر چه در همه عمر فقط يك بار برای خدا برخاسته است- از گذشته اش پشيمان شد، رنجيد و غصه دار شد، و سپس اشكش جارى شد. همان اشك سبب نجاتش است. او را رها كنيد!

قرآن مجيد درباره اين اشك مى فرمايد:

«وإذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى أعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق يقولون ربنا آمنا فاكتبنا مع الشاهدين».[11]

و چون آنچه را كه بر پيامبر اسلام نازل شده بشنوند، ديدگانشان را مى بينى که به سبب آنچه از حق شناخته اند لبريز از اشك مى شود، مى گويند: پروردگارا، ايمان آورديم، پس ما را در زمره گواهان [به حقّانيّت پيامبر و قرآن] بنويس.

 

آری، آن صحابی گفت: من زندگى را براى شب مى خواهم و شب را براى آن ساعت سحر و ساعت سحر را هم براى استغفار و گريه و تهجّد. اما زندگى را براى روز مى خواهم؛ آن هم روزی طولانى و خيلى گرم كه در آن از آسمان آتش ببارد و من با كمال نشاط و شوق آن روز طولانى را روزه بگيرم و در خانه معبود و محبوبم لذّت ببرم. هم‌چنین، زندگى را براى مردم مى خواهم تا در میان مردم باشم و كار كسى را كه گرفتار است با نشاط رفع كنم.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه