قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تكبر ابليس از سجود در بيان قرآن‏

 

داستان تكبر ابليس از سجده بر آدم- كه امر حضرت حق به تمام ملائكه بود و در حقيقت انجام آن مأموريت، انجام خواسته امر بود و واقعيت آن سجده به فرموده حضرت صادق عليه السلام بر خدا بود «3»- در ده سوره قرآن ذكر شده:

بقره، نساء، اعراف، حجر، اسراء، كهف، طه، فصلت، فرقان، ص.

سوره اسراء

مفصل اين مسئله در سوره مباركه اسراء در آيات كريمه زير آمده:

[وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً* قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا* قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً* وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً* إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى بِرَبِّكَ وَكِيلًا] .

و [ياد كن ] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس همه سجده كردند مگر ابليس كه گفت: آيا براى كسى كه او را از گِل آفريدى، سجده كنم؟!* [سپس ] گفت: مرا خبر ده اين كسى كه او را بر من برترى دادى [سببش چه بود؟] اگر تا قيامت مهلتم بخشى، بى ترديد فرزندانش را جز اندكى لجام مى زنم [و به دنبال خود به عرصه هلاكت و نابودى مى كشم.]*

خدا فرمود: برو كه از آنان هر كس تو را پيروى كند، قطعاً دوزخ كيفرتان خواهد بود، كيفرى سخت و كامل.* از آنان هر كه را توانستى با آوازت [به سوى باطل ] برانگيز و [براى راندنشان به سوى طغيان و گناه ] با سواره ها و پياده هايت بر آنان بانگ زن و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام ] در اموال و [از طريق وسوسه كردنشان به زنا] در اولاد شريك شو و به آنان وعده [دروغ ] بده [كه از قيامت، حسابرسى، بهشت و دوزخ خبرى نيست ] و شيطان آنان را جز از روى باطل و دروغ وعده نمى دهد.* [ولى آگاه باش كه ] يقيناً تو را بر بندگانم هيچ تسلّطى نيست و كافى است كه پروردگارت نگهبان و كارساز [آنان ] باشد.

نتيجه اين آيات به شرح زير است:

1- سر تافتن ابليس از سجده بر آدم كه امر حضرت حق بود.

2- عجب و خودبينى شيطان نسبت به آدم كه حق او نبود.

3- اسائه ادب و جرأت و جسارت نسبت به حق درباره بنى آدم و مجادله با پروردگار.

4- بيرون شدن او از پيشگاه رحمت به خاطر اعراض از سجود.

5- حتميت به جهنم رفتن او و تمام پيروانش.

6- سرسختى او براى فريب انسان با تمام قوايش از طريق مال و اولاد و وعده هاى دروغ و فريبنده و غرورآور.

7- عدم توانايى او در حكومت بر بنى آدم و اين كه همه قدرت او فقط در وعده و نيرنگ و آرايش مال و اولاد است و اين كه خداوند بزرگ با قدرت نبوت، امامت، قرآن، عقل، فطرت، وجدان، توبه، انسان را مجهز فرموده و در قيامت نسبت به فريب خوردن از شيطان عذر موجهى در پيشگاه مقدس حضرت رب الارباب ندارند!!

سوره اعراف

و در سوره مباركه اعراف مى خوانيم:

[وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ* قالَ ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ* قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ* قالَ أَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ* قالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ* قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ* ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ* قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ ] .

و شما را آفريديم، سپس شما را صورت گرى كرديم، آن گاه به فرشتگان گفتيم:

بر آدم سجده كنيد؛ بى درنگ همه سجده كردند، جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود.* خدا فرمود: هنگامى كه تو را امر كردم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده نكردى؟ گفت: من از او بهترم، مرا از آتش پديد آورده اى و او را از گِل آفريدى.* خدا فرمود: از اين جايگاه و منزلتت [كه عرصه فروتنى و فرمانبردارى است ] فرود آى؛ زيرا تو را نرسد كه در اين جايگاه بلند، بزرگ منشى كنى پس بيرون شو كه قطعاً از خوارشدگانى.* گفت: مرا تا روزى كه [مردگان ] برانگيخته شوند، مهلت ده.* خدا فرمود: البته تو از مهلت يافتگانى.* گفت: به سبب اين كه مرا به بيراهه و گمراهى انداختى، يقيناً بر سر راه راست تو [كه رهروانش را به سعادت ابدى مى رساند] در كمين آنان خواهم نشست.* سپس از پيش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان مى تازم و [تا جايى آنان را دچار وسوسه و اغواگرى مى كنم كه ] بيشترشان را سپاس گزار نخواهى يافت.* خدا فرمود: از اين جايگاه و منزلتت نكوهيده و مطرود بيرون شو كه قطعاً هر كه از آنان از تو پيروى كند، بى ترديد جهنم را از همه شما لبريز خواهم كرد.

نتايجى كه از اين آيات به دست مى آيد:

1- آفرينش انسان از نظر قواى ظاهرى و باطنى كامل است، بنابراين با اين قدرت كامل محكوم ضد خدا نيست، مگر خودش بخواهد محكوم باشد.

2- به خاطر كمالش به ملائكه امر به سجده و خضوع شد، ملائكه همه فرمان حق را اطاعت كردند، ولى ابليس از حكم خدا به خاطر كبر و عجب خوددارى كرد.

3- عجب و كبر ابليس علت محروميت او از دربار رحمت حضرت رب الارباب شد.

4- به خاطر مزد عبادات گذشته اش تا قيامت از خدا مهلت گرفت، تا از طول اين زمان جهت گمراهى فرزندان آدم استفاده كند.

5- مذهب فاسد و خطرناك جبر را پايه گذارى كرد، به اين صورت كه فرود آمدنش را از عزت و شخصيت به حضرت حق نسبت داد، در حاليكه خداوند بزرگ جز عزت موجودات چيزى نخواسته و از گمراهى و بدبختى آنان متنفر است.

6- تهديد كرد كه تمام قواى بنى آدم، اعم از عقل، فطرت، وجدان، علم، شهوت، مشاعر، غرايز و احساسات آنان را به راه باطل مى كشم و اين گونه آيات هشدارى از جانب حضرت دوست به انسان است كه با كمال دقت و با تكيه بر قواعد الهى و ايمان به خدا و روز جزا، از خويشتن در برابر اين دشمن خطرناك محافظت كند.

7- ابليس در حاليكه در معرض مذمّت و شماتت و خوارى و سرافكندگى قرار گرفت از پيشگاه رحمت رانده شد.

8- به او وعده حتمى داده شد كه خود و پيروانش به خاطر سرپيچى از فرمان خدا اهل جهنم خواهند بود.

سوره ص

و در سوره مباركه ص اين داستان شگفت انگيز را با عنوان هاى شديدتر مى خوانيم:

 [إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ* فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ* فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ* إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ* قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ* قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ* قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ* وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلى يَوْمِ الدِّينِ* قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ* قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ* إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ* قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ* قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ* لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ] .

[ياد كن ] هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشرى از گل خواهم آفريد.* پس زمانى كه اندامش را درست و نيكو نمودم و از روح خود در او دميدم، براى او سجده كنيد.* پس فرشتگان همه با هم سجده كردند؛* مگر ابليس كه تكبّر ورزيد و از كافران شد.* [خدا] فرمود: اى ابليس! تو را چه چيزى از سجده كردن بر آنچه كه با دستان قدرت خود آفريدم، بازداشت؟

آيا تكبّر كردى يا از بلند مرتبه گانى؟* گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريدى و او را از گل ساختى.* خدا] گفت: از آن [جايگاه ] بيرون رو كه بى ترديد تو رانده شده اى؛* و حتماً لعنت من تا روز قيامت بر تو باد.* گفت:

پروردگارا! مرا تا روزى كه مردم برانگيخته مى شوند، مهلت ده.* خدا] گفت: تو از مهلت يافتگانى،* تا زمانى معين و معلوم.* گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مى كنم،* مگر بندگان خالص شده ات را* [خدا] گفت: سوگند به حق و فقط حق را مى گويم* كه بى ترديد دوزخ را از تو و آنان كه از تو پيروى كنند، از همگى پر خواهم كرد.

آيات بالا ما را به اين مسائل آگاه مى كند:

1- عظمت و شخصيت آدم به خاطر نفخه الهى در اوست، كه از آن تعبير به روح الهى شده و همان روح است كه علت قرار گرفتن عقل و فطرت و قواى انسانى در انسان شد و آدمى به مقام علم الاسمايى و خلافة اللهى مشرف گشت.

2- اين عظمت و شخصيت اقتضا كرد كه ملائكه به امر حضرت رب العزه در برابر او سر تواضع و سجده فرود آرند.

3- اين عظمت و كرامت، سبب حسد ابليس به آدم و ظهور غرور و سر پيچى از فرمان حضرت حق شد.

4- عدم سجده او باعث رجم و طرد او از پيشگاه عزت ربوبى گرديد.

5- عدم سجده او باعث گرفتار شدنش به لعنت و سخط حق گشت.

6- تكبرش باعث ادامه نافرمانيش شد تا جائيكه قسم خورد و تهديد كرد تا روز قيامت، دست از گمراه كردن انسان برندارد!

7- با تمام شدت به او خطاب شد كه جهنم را از تو و پيروانت پر خواهم كرد.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه