قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مراحل قيامت‏

 

نوشته : حضرت استاد حسین انصاریان

 

1- مرگ

مرگ، آخرين روز از دنيا و اوّلين روز از روزهاى آخرت براى انسان است. با مرگ قيامت آدمى برپا مى شود و آخرت او روشن مى شود. مرگ، حق و يقين و پلى براى انتقال از دنياى فانى به سوى حيات جاودان است. مرگ براى مؤمن راحتى و آرامش و مانند بوئيدن عطرهاى دل انگيز و شاداب است. و براى كافر از نيش مار و عقرب دردناك تر و تلخ تر است.

انسان مؤمن و كافر در هنگام جان دادن، صحنه هاى عجيب و تازه اى مى بينند كه سرنوشت او را مشخص مى كند، با اين حال بر انسان است كه به رحمت گسترده خداوند و محبّت اهل بيت عليهم السلام اميدوار باشد و از وسوسه هاى شيطانى و نفسانى به خدا پناه ببرد.

 

2- برزخ

برزخ، عالمى بين دار دنيا و آخرت است. اعتقاد به امور برزخى از يقينيّات دين اسلام است. كالبد آدمى در عنصر خاك باقى مى ماند، ولى روح، زنده و حسّاس و بيدار است و لذّت و درد را حس مى كند. ارواح مؤمنان و كافران در برزخ داراى هوشيارى و درك پاداش و كيفر هستند و از اوضاع و احوال دنيا آگاهى دارند. البته روح مؤمن از منافع و آثار اعمال خويش در دنيا سود مى برد و پرونده عمل او به خاطر كارهاى نيك و خيرات و فرزندان صالح و ... باز مى ماند. اما كافر پرونده عمل او بسته شده و دست او از دنيا و امور مادّى و معنوى كوتاه مى گردد.

 

3- قبر

قبر، خانه برزخى آدم است. جسم او از حوادث روزگار و اذّيت حيوانات مصون مى ماند. مسئله قبر، حق و اعتقادى است كه هر كس بپذيرد؛ روح و ريحان او به سوى رستگارى و بهشت راهى مى گردد و دريچه اى گلستان، از درون قبر به سوى باغ هاى بهشت برايش باز مى گردد. و هر كه نپذيرد دريچه اى از آتش و سوزش به درون قبر او باز مى شود و تا كيفر ابدى در رنج و عذاب خواهد بود. از امور مهم در قبر مسئله تلقين ميّت، حضور فرشتگان نكير و منكر براى بررسى اعتقادات انسان، حضور شيطان در كنار پيكر او براى القاى شك و شبهه در قلب و فكر او؛ و فشار قبر و ... مى باشد.

 

4- أشراط الساعة

ساعت، در قرآن مجيد به معناى روز قيامت كه به خاطر ناگهانى يا گستردگى آن نزد خداوند است. در آيات و روايات معتبر دينى از نشانه هاى روز قيامت و رستاخيز به أشراط الساعة تعبير نموده اند. و أشراط الساعة همان علامت هاى نزديك شدن روز قيامت است كه بايد به آنها ايمان و باور داشت كه در روايات نشانه هاى ظهور قيامت را ده نشانه برشمرده اند كه برخى از آنها در آخرالزّمان اتفاق مى افتد.

 

5- نفخ صور و فناى دنيا

نفخ صور، دميدن در شيپور كه حقيقتش براى ما روشن نيست براى برچيدن دنيا و برانگيختن آدميان براى زندگى جاودانه، از زمينه هاى قيامت است. حضرت اسرافيل به اذن الهى در مرحله اوّل به شيپور خود مى دمد و همه موجودات مى ميرند و سپس در مرحله ديگر با دميدن در صور، قيامت كبراى همگان در محشر برپا مى شود. اين مرتبه حياتى، براى قدرت نمايى حق تعالى است كه همه موجودات نابود شده اند. اينك پروردگار مى فرمايد:

يَوْمَ هُم برِزُونَ لَايَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَىْ ءٌ لّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَ حِدِ الْقَهَّارِ» «1»

روزى كه همه آنان آشكار مى شوند، [و] چيزى از آنان بر خدا پوشيده نمى ماند. [و ندا آيد:] امروز فرمانروايى ويژه كيست؟ ويژه خداى يكتاى قهّار است.

سپس همه خلايق براى حساب و كتاب به محشر برمى خيزند.

 

6- محشر

محشر، گرد هم آمدن اجسام و اجساد مخلوقات در محلّى بزرگ و بازگشت روح و جان به آنهاست. بدون شك اين گردهمايى آفرينش و آفريدگار براى خداوند قادر و حكيم امكان وقوعى دارد و حضرت حق همه اجزاى كامل و ناقص موجودات- از ذرّه و ماده اصلى آنها- را در كنار هم قرار مى دهد و به بررسى دقيق و عادلانه امور دنيوى از نيك و شر مى پردازد.

 

7- ميزان

ميزان، ترازوى عدالت و حساب براى حسابرسى حقوق و حدود موجودات است.

بررسى اعمال و صفات انسان با ترازوى معنوى و نظارت انبيا و اوصياى الهى عليهم السلام به ويژه رسول اللّه صلى الله عليه و آله سنجيده مى شود. در برخى روايات معتبر معصومان عليهم السلام، نفس اميرمؤمنان على عليه السلام و همه ائمه اطهار عليهم السلام و اعمال عبادى مانند نماز و روزه و حج و ولايت، از معيارهاى پذيرش هستند.

 

8- محاسبه

حساب، برابرى بين اعمال و جزاى آنهاست. پاداش يا كيفر بر عمل نيك يا ناپسند و توبيخ بر مكروهات و مباحات و استحقاق سپاس و احترام بر رعايت حقوق الهى و ترك محرّمات و گناهان، در اين امور، به حال بندگان رسيدگى مى شود.

در اين محاسبات از عمر و جوانى و مال و مصرف آن و كتاب خدا و محبّت اهل بيت و اعضا و جوارح بدن و حقوق مردم؛ پرسش و پاسخ صورت مى گيرد.

البته برخى اعمال مانند: زيارت قبر امام حسين عليه السلام و امام رضا عليه السلام، خواندن سوره هايى مانند اعراف و هود و شفاعت پيامبران و معصومان عليهم السلام و اولياى الهى در تخفيف و خلاصى از محكمه محاسبه اعمال تأثير بسزايى دارد.

 

9- اعمال

همه كردار و رفتار و گفتار و افكار آدميان در نزد گنجينه حافظه الهى ذخيره است.

و ذرّه اى از آفرينش در آسمان و زمين پنهان نمى ماند. و علاوه همه افعال و اثرات آن در نزد پروردگار حاضر و گواه است و نيز همه شاهدان از پيامبران و معصومان و فرشتگان و زمين و زمان و اعضا و جوارح هم، با ثبت و ضبط نسخه تك تك عمل ها در بايگانى قيامت، به محضر الهى آورده مى شوند. در اين حال تمامى شاهدان گواهى مى دهند و دهان مجرمان مهر زده مى شود و دست و پايشان شهادت مى دهند.

پس از بررسى اعمال، نامه هاى عمل نيكان به دست راست آنان هديه مى شود و نامه هاى عمل بدكاران از پشت سرشان انداخته مى شود. مؤمنان و نيكان با حسابى سبك و با سرور و نشاط به اهل خود باز مى گردند و كافران و بدكاران با حسابى سخت و تلخى و نااميدى به درون آتش هدايت مى گردند.

 

10- وسيله

توسّل و تقرّب پيدا كردن به مركز غيب و شهود و ذات بارى تعالى از بهترين پيوندهاست. رسول اللّه صلى الله عليه و آله و اهل بيت ايشان وسيله اى براى عفو و غفران از درگاه الهى هستند. خداوند وسيله را در آخرت، بالاترين درجه بهشت؛ يعنى مقام محمود قرار داده است كه مخصوص نبىّ اكرم اسلام صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه السلام و انبيا و اولياى خود اوست و مرتبه شفاعت و رضايت آنان، در پرتو ملكوت و جلوه هاى حق، بر سراسر عالمِ آخرت، گسترده است.

 

11- حوض

حوض يا نهر كوثر در قيامت از مقامات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و وصى و اهل بيت عليهم السلام ايشان و ميعادگاه شيعيان و محبّان است. آنان از آن نهر مى نوشند و هرگز درد و مرض و تشنگى و عيبى احساس نمى كنند. سرچشمه حوض كوثر از زير عرش الهى جارى مى شود و آب آن از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر و از كَرِه نرمتر است.

ريگ هاى آن از زبرجد و ياقوت و مرواريد و علف زار آن زعفران و خاك آن از مشك ناب است. «2» بر اساس روايت ثقلين پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سفارش فرمود:

همانا من دو چيز گرانبها در ميان شما مى گذارم؛ اگر شما بر آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نخواهيد شد، كتاب خدا و عترتم؛ اهل بيت من، اين دو از هم جدا نشوند تا اينكه در كنار حوض بر من وارد شوند. «3» و هر كه توفيق پيدا كند كه از آب حوض كوثر بنوشد از هول قيامت در امان بماند.

 

12- شفاعت

از مقامات بلند مرتبه و درجات عاليه در شأن نبى اكرم صلى الله عليه و آله و اهل بيت ايشان در روز قيامت؛ مقام شفاعت آنان نزد خداوند سبحان است.

شفاعت، بر پايه كرامت اهل بيت و تكريم خداوند از آنان به خاطر حق ناشناخته و مقام محمود و اعطاى افتخار و سرافرازى به آنان است. شفاعت بر مبناى عفو و گذشت پروردگار است؛ زيرا حق خداوند مجازات و تنبيه بندگان خطاكار است؛ از حق خود چشم پوشى مى كند و فرصت لطف و بزرگوارى درباره بندگان را به انسان هاى اهل كرامت و ايمان و مكارم اخلاقى، واگذار مى فرمايد.

شفاعت از عقائد حقّه و اعتقادات صحيح بدون شك و عيب است و به ادلّه قطعى اثبات شده است، خداوند متعال شفاعت را براى همه گناهان كبيره و صغيره قرار داده است مگر شرك، كه تنها در محاسبه الهى به آن رسيدگى مى شود.

 

13- صراط

صراط، يگانه راهى كه به شكل پل بر جهنّم و به سوى بهشت برقرار شده است و همگان از اوّلين و آخرين، از روى آن عبور مى كنند. اعتقاد به آن حق و از ضروريات دين است.

مفضّل بن عمر از امام صادق عليه السلام درباره صراط پرسيد. حضرت فرمود:

آن راهى به سوى معرفت خداوند است و آن دو صراط است؛ صراط دنيا و صراط آخرت. اما صراط در دنيا؛ امام واجب الاطاعة است. هر كه او را در دنيا بشناسد و به هدايت او رهنمون شود بر پل صراط قيامت به آسانى بگذرد و هر كه او را در دنيا نشناسد، قدم هايش بر پل صراط آخرت بلغزد و در جهنّم سقوط كند. «4»

 

14- بهشت و جهنّم

نهايت مقصود و پايان جاودانه براى مؤمنان، بهشت و نعمت هاى آن است و خوارى پيوسته و عذاب هميشگى براى كافران كه آتش و گداخته هاى سوزان جهنّم است.

بر اساس آيات و روايات و منابع قطعى، از اعتقادات ما اين است كه: بهشت خانه جاودانه و سلامت است؛ و مرگ و پيرى و مرض و آفت و نابودى و زمان و اندوه و نگرانى و نياز و ... در آن راه ندارد و جهنّم خانه خوارى و انتقام از اهل كفر و عصيان است. و اهل كفر و شرك در آن پايدار هستند و گناهكاران از اهل توحيد از آن به رحمت پروردگار و شفاعت اهل كرامت خارج مى شوند.

شنيدن اوصاف جايگاه بهشت و جهنّم و وضعيّت بهشتيان و دوزخيان در آنها، اعتقاد انسان را به مبدأ و معاد و مراحل سفر به آخرت تقويت مى سازد.

مرحوم شيخ عباس قمى در كتابى به نام «منازل الآخرة» سرگذشت ارواح در عالم آخرت را از مرحله مرگ تا جهنّم با حكايات و اشعار و احاديث معتبر به طور شايسته تشريح نموده است.

بنابراين هيچ كفر و فسادى در درون انسان بالاتر از احساس خودبينى و خود محورى نيست و همه كشمكش ها و عصيانگرى ها از اين نقطه سرچشمه مى گيرد. تا انسان وجود خود را در حق فانى نسازد هرگز وجود ربّانى و حقّانى نمى يابد و رنگ و بوى يگانگى و صلح و صفا و آرامش را به خود نمى بيند و لقاى شيرين حق را حس نمى كند.

پس انسان هنگامى شايسته لقاى دوست حقيقى مى گردد كه به مقامات بالا بينديشد.

رسد آدمى به جايى كه به جز خدا نبيند

 

بنگر كه تا چه حد است مكان آدميّت

     

(سعدى شيرازى)

 

 

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

 

(1)- غافر (40): 16.

(2)- بحار الأنوار: 8/ 21، باب 20، حديث 14؛ الأمالى، شيخ طوسى: 228، حديث 400.

(3)- بحار الأنوار: 23/ 140، باب 7، حديث 91؛ وسائل الشيعة: 27/ 34، باب 5، حديث 33144؛ بصائر الدّرجات: 413؛ مسند احمد بن حنبل: 3/ 26؛ كنز العمال: 1/ 187، حديث 952 و 953؛ التفسير الكبير، فخر رازى: 8/ 173.

(4)- بحار الأنوار: 8/ 66، باب 22، حديث 3؛ معانى الأخبار: 32.

 

 

مطالب فوق برگرفته شده از 

کتاب:تفسير و شرح صحيفه سجاديه، جلد دوازدهم  

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه