قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مهاجر مطيع‏

در روايتى آمده: زمانى كه رسول خدا آيات پرهيزدهنده از ترك هجرت را براى مسلمانان مكه فرستاد، جندب بن ضمره از طايفه بنى ليث در حالى كه عمر خود را در كهنسالى ميگذرانيد و تاب و توان سوارى بر مركب را نداشت، به فرزندانش گفت: شما مرا يارى داده بر تخت روانى به سوى مدينه حركت دهيد، زيرا من با توجه به اين آيات از مستضعفين نيستم، من راه را ميدانم و ثروت و دارائيام به اندازهاى هست كه مرا به مدينه و دورتر از آن برساند، به خدا سوگند من همين امشب را هم در مكه نميمانم!

فرزندانش او را بر تخت روانى قرار داده، به سوى مدينه حركت كردند، چون به منطقه تنعيم كه محلى نزديك به مكه است رسيد، خود را مشرف به مرگ ديد، دست راستش را روى دست چپ گذارد، سپس گفت: خدا يا اين دستم از تو و آن دستم از پيامبر فرستادهات، من با تو بيعت ميكنم بر همان امورى كه پيامبرت با تو بيعت كرد، اين بگفت با حالتى خوش از دنيا رفت، چو خبر اين حادثه به اصحاب پيامبر رسيد گفتند: اگر در مدينه مرده بود پاداشش كامل و تمام بود، و مشركان در حالى كه خنده مسخره ميكردند گفتند: آنچه كه درخواست داشت به آن نرسيد، پس خدا در پاسخ هر دو طايفه اين آيه شريفه را نازل كرد، به همين خاطر به اين معنا بزرگان اشاره كرده گفتند:

مؤمن چون قصد طاعتى كند، سپس عذر موجهى او را از اجراى طاعت باز دارد، و به اتمام آن موفق نگردد.

خداوند ثواب كامل و پاداش تمام به او عنايت ميفرمايد.

بايد اين حقيقت را دانست كه: «مضمون اين آيات همه وقت و همه جا دربار مسلمانان جارى است. گرچه سبب نزول اين آيات اوضاع و احوالى بود كه مسلمانان در عهد رسول اسلام از هنگام هجرت به مدينه تا فتح مكه داشتند، آن روز دو سرزمين وجود داشت: يكى سرزمين اسلام كه مدينه و حومه آن بود، شهرى كه گروهى مسلمان در آنجا زندگى ميكردند كه در دين خود و عمل به آن و تبليغ و رساندنش به ديگران آزادى داشتند و عدهاى هم مشرك و كسان ديگر ساكن مدينه بودند كه به واسطه پيمان ميانى خود و مسلمانان و امثال آن كارى به مسلمانان نداشتند، و مزاحم آنان نبودند.

ديگرى سرزمين شرك كه مكه و حومه آن بود، اين شهر زير سلطه مشركين بود، اينان هر آئين بتپرستى و فرهنگ شيطانى ثابتقدم بودند و در مسئله اسلام و پرستش حق و اجراى فرمانهاى خدا و پيامبر مزاحم مسلمانان بودند، تا جائى كه آنان را به شدت شكنجه ميكردند و فريب ميدادند تا از دينشان دست بردارند!

اين آيات با ملاك كلى كه دارد هميشه حاكم بر مسلمين است، به اين ترتيب كه مسلمان موظف است، يا در محلى اقامت كند كه بتواند معالم دين را بياموزد، و شعائر دين را اقامه كند و به احكام دين عمل نمايد، و يا اگر در سرزمينى است كه نه علم به معارف دين و نه راهى براى عمل كردن به احكام دين وجود دارد، بايد و الزاماً از آنجا هجرت نمايد

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه