مرحوم آیت الله العظمی خویی میگوید، وزن كلمۀ «رحمن»، وزن مبالغه است؛ یعنی پروردگاري که مهر و رحمتش بیاندازه است. حالا اگر میخواهیم مهر خداوند را با چشممان هم ببينیم، بايد همین عالم را تماشا بکنیم. همۀ اين عالم، آاثار محبت و آثار رحمت است. «آب» از آثار عنایت و رحمت است؛ «هوا» از آثار حمت است؛ کوهها از آثار رحمت است؛ یعنی هر چیزی را كه ما در این عالم میبینیم، میبینیم كه آن چيز، جلوة رحمت الله است؛ جلوة مهربانی پروردگار است. این سخن دربارۀ كلمۀ «رحمن» بود.
و اما كلمۀ «رحیم»، صفت مشبهه است. در ادبیات عرب، صفت مشبّهه واقعیتی است که دلیل بر ثبوت دارد. «رحیم» صفت مشبّهه است؛ یعنی وجود مقدّسي که مهر، محبت و رحمتش ثابت است و از بين نميرود و همیشگی و ابدي است.
قرآن صد و چهارده سوره دارد، و اول صد و سيزده سورۀ آن، با رحمانیت و رحمیت شروع شده است: }بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم{ . البته، یک بار هم يك بسم اللهِ كامل وسط سورة نمل آمده است، و با حساب آن، بسم الله موجود در قرآن، صد و چهل و چهارتا ميشود. یک سوره هم بدون بسم الله شروع شده است، و آن هم سورة توبه است. اين سوره با این آیه هم شروع شده:
} بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكينَ{[10]
این جا و در این سوره، خدا میخواسته با پیمانشکنان با تلخی برخورد بکند که من شما را نمیخواهم و من از شما نمکخورهای نمکدانشکن متنفّر و بیزار هستم؛ این جا دیگر جای بسم الله نبود؛ جای رحمت نبود؛ جای رحیم نبود؛ جای رحمان نبود؛ اما همين خدا، در دو و سه تا آیۀ پایینتر، یک مرتبه درگیریاش به طور کلي فروکش میکند و به همین نمک به حرامهای عهدشکن میگوید، اگر توبه کنید، من شما را قبولتان میکنم و گناهتان را میبخشم و شما را میآمرزم.
من این سخنان را دارم میگویم که اگر خدای نکرده جوانی که فريب فرهنگ غرب، و یا فريب ماهوارهها، و یا فريب رفیق بد را خورده و از پروردگار فاصله گرفته است، برگردد؛ چون تا ابد او در زندگی خود نمیتواند رفیقي مهربانتر و با محبتتر از خداوند پیدا کند. به خدا قسم، جوانان بايد توجّه كنند كه:
این دغلدوستان که میبینی مگسانند گرد شیرینی[11]
سعدي
جوانان بايد بدانند كه بهترین رفیق، آن کسی است که محبت و مهرش ثابت است و محبت و مهرش هم مُثبت ميباشد و در برابر هزینه کردن مهر و محبتش هم هیچ چیزي از شما نمیخواهد. فقط محبت میخواهد.
منبع : پایگاه عرفان