جلسه اول: نقش سختی ها در ساختن انسان
(مسجد امیرالمومنین علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ،ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
انسان در مسیر رنج و بلا
آیات قرآن، روایات رسول خدا واهل بیت علیهم السلام ، دعاهای صحیح و متینی که در مهم ترین کتابهای دعا نقل شده، به انضمام تجربه انسان از زمان به وجود آمدن تا الان، نشان میدهد که تمام انسانها درطول عمرشان، درمعرض انواع سختی ها بلاها، مشقت ها و رنج ها هستند.
درحدیث قدسی خداوند متعال میفرماید: «مردم دنبال چند چیز هستند که من آنها را خلق نکردم، ازآنها آسایش ورفاه وراحتی کامل دراین دنیا است.»[1]
اگر کسی دنبال آسایش مطلق، رفاه کامل و راحتی بگردد، پیدا نمیکند؛ چون من خلق نکردم و زمینهاش را در این دنیا فراهم نکردم. این آرامش و آسایش دردنیا نسبی است و مطلق وهمیشگی نیست،اما سختیها و بلاها و رنجها و مشقت هایی که تمام انسانها گرفتارش بودند و هستند و خواهند بود هرکدام به تناسب خود صبرواستقامت و تحمل نیازدارد.
آثار ارزشمند صبر دربرابر سختی ها
درآیات قرآن مجید است که اگر مردم در مقابل هر بلایی، سختی و مشقتی، و در برابر هر رنج و زحمتی، صبر و استقامت لازم را از خود نشان بدهند و به میدان زندگی بیاورند این صبر و استقامت چنان که پروردگار عالم نه تنها درقرآن، در همه کتب آسمانی وعده داده است ، نتایج بسیار با ارزشی هم در دنیا و هم در آخرت برای ایشان خواهد داشت.
اما اگر تحمل و صبر نکنند، استقامت نورزند،از همه آن آثار و نتایجی که در بلاها، سختیها، رنجها، بر صبر و تحملش مترتب است محروم خواهند شد، و روزی به خاطر این محرومیت، حسرت سختی میخورند که جبران ندارد، افسوس و غصه میخورند که درمان ندارد.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «این گونه غصهها،افسوسها وحسرتها،علاجی برای آنها به ویژه در روز قیامت نیست.»[2]
روزه درگرما نمونه ای ازسختی و تکلیف
ازجمله مشقتها، سختیها ورنجها،تکالیف شرعیه است. عباداتی که با طبع مادی انسان ملایمت و هماهنگی ندارد. ازجمله این عبادتها که رنج و مشقت و سختی دارد، روزه ماه مبارک رمضان است. به ویژه در ایامی که ماه رمضان طبق روایات درفصل گرما و روزهای طولانی قرار میگیرد که درفصل گرما و روزهای طولانی مشقت و سختی ورنج آن، بیشتر ازایام زمستان یا ایام بهار است.
آیا رنج های روزه ومشقتها، سختیهاو ابتلائات آن قابل تحمل است؟ قطعا قابل تحمل است که پروردگار عالم دستور داده است که در برابر مشکلات و سختیها صبرکنید، می فرماید:«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ »[3] که من با اهل تحمل و صبر واستقامت همراهی دارم، درکنارو همراه اهل صبر و استقامت هستم.
درد گرسنگی وتشنگی، بلا است. حفظ زبان مخصوصا درماه مبارک رمضان یک تکلیف پرمشقتی است، عصبانی نشدن کار با زحمتی است مخصوصاگرسنگی و تشنگی، درگرمای شدید مشقت و زحمت دارد، وهمین طور در روز ماه مبارک رمضان، به خصوص اگر مرد و زنی جوان باشند خود را از غریزه جنسی حفظ کنند بسیار مشقت و زحمت دارد. چون طبع انسان خوراکی و آشامیدنی و اعمال غریزه جنسی میخواهد، آزادی زبان میخواهد، شنا کردن در استخر در تابستان دوست دارد. ولی امر پروردگار براین است که تمام این محدودیتهایی که در ماه مبارک رمضان برای شما قرار دادم تحمل کنید و خلاف طبع خود استقامت بورزید.
پاداش پروردگار به صابران
امری را که پروردگار فرمود، از دل آن این همه مشقت ایجاد میشود، در مقابل هم فرمود حوصله کنید، تحمل وصبرکنید. پروردگار متعال در برابر تحمل مشکلات روزه یعنی درد گرسنگی، تشنگی، تحمل درمقابل فشار غریزه جنسی، تحمل دربرابر سختیهای روزه فرموده است درقیامت دوپاداش میدهم؛«إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ»[4] البته پاداش پروردگار به صابران قابل درک وفهم نیست، یعنی قدرت عقلی ما واقعا به قدر آن پاداش و اجر نمیرسد.
روزه عبادت ویژه
اما روایتی که از پروردگار حکیم نقل شده است:« الصَّوْمُ لِي»[5] روزه متعلق به من است، برای من است، بقیه عبادات برای خودتان است، شما هرعبادتی انجام میدهید برای خودتان است،اما روزه در ماه مبارک رمضان مال من است که در وجود شما قرار میگیرد. اجر این روزه در دل خود روزه نیست، مثل اجر نماز، حج، زکات و انفاق؛ بلکه پاداش روزه با خود من است، از من ظهور میکند؛ زیرا که روزه ملک من در شماست، هر کسی سی شبانه روز ملک من را نگه دارد، و با خوردن وآشامیدن و سر زیر آب فرو بردن و غریزه جنسی خراب نکند، ثروت من را در وجود خود حفظ کند؛ « انَا اجْزى بِهِ » من پاداش این روزه را میدهم، یعنی پاداش عبادات دیگر از دل خود آن بیرون میآید ولی پاداش روزه فقط بستگی به عنایت ویژه پروردگار مهربان عالم دارد.
مردم مومن چون یقین به وعده خدا دارند، یقینی که همه انبیاء(علیهم السلام) به وعده خدا داشتند، یقینی که همه ائمه علیهم السلام و اولیاء به وعده خدا داشتند، این یقین یار وکمک کاری است که به انسان در برابرمشقتها وسختیهای روزه تحمل میدهد، این صبر و تحمل کمک آن یقین به وعدههای پروردگار است، عیب روزه خوار این است که در برابر امر پروردگار که فرموده است :«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ » [6]امررا اطاعت نمیکند، تکبر میکند و تکبر خود آتشزا است.
ریشه های گناه روزه خواری
خداوند درقرآن مجید میفرماید: «أَ لَيْسَ في جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرينَ »[7] جهنم جایگاه اهل تکبر است، البته این متکبر آن متکبری نیست که جواب سلام را دیر میدهد یا توقع سلام از دیگران دارد، یا توقع دارد که دیگران او را از خودشان بالاتر بدانند. این تکبراخلاقی است،اما تکبر دربرابر امر پروردگار تکبر ابلیسی است،که پروردگار عالم امر به سجده کرد و او سجده نکرد،« أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ » [8]
خدا میخواهد عنایات و الطاف واحسان های ویژهای به بندهاش برساند، راه آن روزه گرفتن است، وقتی کسی عمدی و بدون عذر شرعی روزه نمیگیرد؛ یعنی به خدا میگوید من امرتو را نمیپذیرم، و انجام نمیدهم، این تکبر دربرابر خدا با تکبر در برابر مردم خیلی فرق میکند. تکبر در برابر مردم یک رذالت جزئی است، اما تکبر در برابر پروردگار یک پستی عمیق و ریشه ای است.
1.تکبر کردن دربرابرخداوند
یک عیب آنان این است که دچار بیماری کبر درمقابل حق هستند، وباید آنان که روزه نمیگیرند را با این مسئله بیدار کرد که شما قدم جای قدم ابلیس گذاشتید، چه فرقی با ابلیس میکنید؟ البته اگر هیچ کسی را گمراه نکنید فقط خودتان گمراه بمانید این فرق را با ابلیس دارید که دیگران را گمراه نکردید، ولی عملتان عمل ابلیسی است. اما اگردیگران را هم به روزه خواری وادارکنید، همسر، فرزند،رفیق و شریک خود را کاملا با ابلیس هماهنگ شدید، یعنی هم تکبردرمقابل خدا کردید و هم قدم درگمراه کردن دیگران گذاشتید. این یک عیب آنان که تکبر دارند.
البته این تکبر را میشود درمان کرد، شما اگر روزهخواری را در خانواده یا دوستانتان میشناسید، اگر با محبت و عاطفه، با مهربانی، تکبر در برابر خدا را برای آنان توضیح دهید احتمال درمان وجود دارد.
2. بی صبری و تخریب شخصیت انسانی
یک عیب دیگر روزه خواران این است که بی صبر وتحمل هستند، یعنی وجود با عظمتی را درمقابل خوردن قربانی میکنند، انسانیت باارزش را درمقابل آشامیدن یا غریزه جنسی قربانی میکنند. یعنی به دست خود قتل شخصیت ایجاد میکنند .آنان درقیامت قاتل شناخته میشوند، قاتل روح ونفس و قلب خود هستند.
بسیاری روز قیامت وقتی پرونده را به دست آنان میدهند. -حالا پرونده به هر کیفیتی که هست- میبینند قتل هم درآن نوشته شده، میگویند: خدایا ما کسی را نکشتیم، دردادگاه قیامت به آنان میگویند بالاترین کسی را که کشتید خودتان هستید، قاتل شخصیت خود بودید.« يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ » [9]خانه شخصیت خود را با دست خود تخریب کردند،حالا قیامت یک چنین قاتلی بخواهد توبه کند، راهی دارد؟ ابدا راهی ندارد، چون توبه مشروط به جبران گناه است.
قیامت جای و زمان جبران گناه ومعصیت نیست، اگر روز قیامت کسی یک سجده هزار ساله کند و به پروردگار بگوید این عوض نمازهایی که نخواندم، فایدهای ندارد، علاوه بر این که قرآن میگوید قدرت سجده درقیامت از آنها گرفته شده ونمیتوانند سجده کنند، پس روزه خوار قاتل خود است.
3. یقین نداشتن به وعده پروردگار
عیب دیگر روزه خواران هم این است که یقین به وعدههای پروردگار عالم ندارند. به وعدههای دیگران که گاهی دروغ است و عملی نمیشود، یقین واطمینان دارند ولی به وعدههای راست وعملی پروردگار عالم یقین ندارند، این یقین نداشتن به وعده خدا یکی از بدترین گناهان قلب است.
اما روزه داران مؤمن در کشور ودرکشورهای دیگر، یک حسن و زیبایی باطن آنان این است که به وعدههای پروردگار یقین دارند و به امر خدا هم تواضع دارند، هم به خاطر تواضع روزه میگیرند وهم به خاطر وعده خدا همه رنجها ومشکلات وسختیهای روزه را تحمل میکنند .این ثروت بینهایت خدا را سی روز در وجود حفظ میکنند که جزای این حفظ ثروت از خود پروردگار ظهور میکند نه ازعمل، این معنای روزه از من است که درباره سایرعبادات پروردگار عالم چنین مطلبی را ندارد.
سی روز تحمل سختی با تحمل سختیهایی که تمام انبیاء عظام برای اجرای فرمان خدا و هدایت مردم داشتند، قابل مقایسه نیست. سختیها و مشکلاتی که برای ما پیش میآید دائمی نیست، قطعهای از زمان است. ما سی روز در هر سال مقدار کمی دچار درد و رنج گرسنگی و تشنگی و فشار غریزه جنسی هستیم، شما برای اینکه شوق بیشتری برای روزه گرفتن وتحمل بالاتری پیدا کنید، بهترین راه این است سختیهای دوره عمر انبیاء خدا را ببینید .تحمل انبیاء درمقابل سختیها و پاداشی که خدا به انبیاء وعده داده بود که همه آنان به آن وعدهها رسیدند.
پیامبر اکرم الگوی استقامت و هدایت
یکی از الگوهای استقامت وجود مبارک رسول خداست، درسیزده سال حضورایشان درمکه ، مردمی که قرنها بت پرست بودند، مردمی که خانه توحید را تبدیل به خانه شرک کرده بودند، خانهای که اول آدم بنا کرد، در طوفان نوح از بین رفت، بعد به امر خدا ابراهیم و اسماعیل، پیامبر اولوالعزم پدر همه انبیاء وپیامبر مرسل زحمت کشیدند، خانه را بنا کردند.
خانهای که قرآن میگوید: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ »[10] هدایتگر جهانیان خانه را تبدیل به خانه تاریک صددرصد کردند، یعنی رشته هدایت را از کعبه بریدند، کعبه جای سیصد وشصت بت برای سیصد و شصت قبیله شد و متولیان بت پرستی قرنها یک فرهنگ هم برای عبادت بتان ساختند و به مردم باوراندند که راه همین است.بتپرستی، نذر ونیاز وقربانی وتعظیم وسجده درمقابل بت ها، شفیع قرار دادن بتان، مسائلی است که در قرآن و روایات مطرح است.
تحمل سختی هابرای مقابله با فرهنگ جاهلیت
حالا یک فرهنگ برآداب مردم قرنها حاکم است. خداوند یک نفر را مأموریت داد که این فرهنگ را از وجود مردم بیرون بیاورد و تمام عادات و رسوم بتپرستی را تعطیل کند، نذر و نیازها و سجده بر بتان وقربانی کردنها و فرهنگ شرک را باطل اعلام کند، یاری هم ندارد فقط خود او تنهاست، دربرابرکسانی که سیصد و شصت بت را باور واقعی دارند، او مأموریت دارد که این دل را عوض کند، یعنی سیصد و شصت بت را بیرون بریزد وفقط معبود یگانه را در این قلب طلوع بدهد ، آثار بت پرستی را تعطیل کند وآثار خدایی را به جایش قرار بدهد، یار هم ندارد.
به تنهایی مأمور شده، به این راحتی او را باور کردند؟ او وقتی که توحید و اسلام را ارائه کرد از همان روز اول تا آخرین شبی که درمکه بود در معرض انواع بلاها قرار گرفت، بلای تهمت ساحر، کذاب، مجنون، بلای کشتن دوستان او، بلای تبعید شدن یارانش به حبشه آفریقا، بلای حبس شدن او در هزار شبانه روز دردره روبروی مسجد الحرام، سه سال تمام درآن گرمای سوزان عربستان و بلای تحریم اقتصادی، به تمام مغازه داران اعلام شد نان ومیوه و لباس و نخود و لوبیا به آنان نفروشید.
ما سی روز میخواهیم یک گرسنگی و تشنگی و یک حفظ غریزه شهوت را تحمل کنیم، بعد هم در گرمای تابستان تهران روز یا در مغازه یا در اداره کولر آبی یا گازی داریم ، مسجد هم که میآییم زیر سقف هستیم و هوای خنک داریم و همدیگر را میبینیم و دور هم مینشینیم و با هم حرف میزنیم و یک بلای فردی در شکم و تشنگی وحفظ غریزه جنسی داریم ، اما پیامبر روز و شب، وقت و بیوقت در معرض انواع سختیهاست ولی به وعدههای خدا یقین دارد و این سختیهای طاقت فرسا را تحمل میکند، درس وپند وموعظه برای امت است.
صلابت دربرابر دشمنان دین
به پیامبر اکرم خطاب شد: « فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ »[11] حبیب من دین و رسالت من را،پیام آیات قرآن من را، تکالیف الهی را آشکار واظهارکن، ازخانه بیرون برو، درکوچهها وخیابان و کنارکوه بگو، درمسجد الحرام بگو وتوجهی هم به مشرکین نکن که چه میکنند، اصلا نگاهی به اعمال آنان نکن، شما دین من را آشکار کن، شما روزه را آشکار کنید توجهی به بدکاران وخلافکاران نداشته باشید که حالا شما را در فشار قرار بدهند، هرکاری میخواهند بکنند «إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتهَْزِءِينَ»[12] به محض اینکه دین من را آشکار کنی، حرام و حلال من را اعلام کنی، بطلان بتپرستی را اعلام کنی مسخره کردن شروع میشود، چرا روزه گرفتی؟ روزه که برای عربهای هزار و پانصد سال پیش در بیابان حجاز بوده، چه ربطی به ایرانیان دارد، برای چه گرسنگی میکشی؟ اما خدا به پیامبر میگوید مسخره کردن ها که شروع شد من ضرر تمام مسخرههای مسخرهکنندگان را از تو بازمیدارم، چنان تو را در آغوش رحمت خود حفظ میکنم که کسل نشوی، از کار هدایت مردم بازنمانی، عمل تبلیغ را تعطیل نکنی، آنان هیچ ضرری برای تو ایجاد نخواهند کرد.
ماهیت مسخرهکنندگان روزه
مسخرهکنندگان چه کسانی هستند؟«الَّذِينَ يجَْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ»[13] چه انسانهای عجیبی بودند، آنانی که کنار خدا معبود باطل قرار دادند، به جای اینکه از خدا اطاعت کنند از بتها و فرهنگ بت اطاعت میکنند.
چه جابجایی خطرناکی را ایجاد کردند، بت به جای خدا، اوامر بتپرستی به جای اوامر خدا، فرهنگ بت پرستی به جای فرهنگ خالق انسانها،یعنی ماهوارهها میگویند روزه نگیرید، ماهوارهها دینتان را مسخره میکنند، خود شما را مسخره میکنند، به این تشنگی و گرسنگی شما میخندند که امر خداست و تحمل این امر دو پاداش دارد و از صبر در مقابل این امر دو اجر دارد، و وعدههای پروردگار به روزهداران وعده قطعی است. تمام را مسخره میکنند،«إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتهَْزِءِينَ الَّذِينَ يجَْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَاهًا ءَاخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ »[14] حبیب من به زودی درک خواهند کرد که اطاعت نکردن از خدا و پذیرش فرهنگ بتپرستی چه عذابی برای آنها ایجاد می کند. روزه خوارهای مسخرهکننده هم به این زودی وقتی دچار عذاب الهی شدند میفهمند چه باختی دادند، وچه شخصیتی را از خود کشتند و به چه عذابی گرفتار شدند.
تسبیح و سجده شکردربرابر مسخره کنندگان
خداوند میفرماید: ای حبیب من که این از عوارض انسانی است،«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ»[15]
برای من خدا مشخص است که حرفها، تهمتها، مسخره کردن های آنان، همه بلا و مشقتی که برای تو ایجاد میکنند تو را دلتنگ ورنجیده خاطر میکند، دلتنگ میشوی از اینکه چرا به حرف تو گوش نمیدهند، چرا آنان را میخواهی ببری بهشت حاضر نمیشوند، دلتنگ میشوی اینها را میخواهی از جهنم نجات بدهی چرا نمیآیند، نجات پیدا کنند، هر وقت دلتنگ شدی من داروی دلتنگی برایت گذاشتم که خیالت آسوده شود، قلبت گشایش پیدا کند وآن این است،«فَسَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّكَ وَ كُن مِّنَ السَّاجِدِينَ»[16]
حبیب من هر وقت دلتنگ شدی تسبیح خدا بگو، سبحان الله یعنی پروردگار من تو از هر عیب و نقصی منزه هستی، دینی را که به من دادی، قرآنی را که به من دادی از هرعیب و نقصی منزه است، من همه پاکیهای تو را و پاکیهای دینت را دارم به مردم اعلام میکنم. من وظیفهام را انجام میدهم، وبعد هم به سجده، برو که بهترین حالت عبادت است.
تأثیر سجده درآرامش قلب
ائمه علیهم السلام میفرمایند: هرکسی سجدهاش طولانی میشود شیطان جنی و انسی میگوید وای که این عبد خدا کمر من را شکست.[17] آدم وقتی سجده میکند، صورت روی خاک میگذارد، مخصوصا یک سجده باحال، مخصوصا سجدهای که درآن سجده آدم با صدای محزون یارب یارب میگوید وزار زار گریه میکند و این زمزمه را وقتی هم انجام میدهد که به گوش زن و بچهاش که درخواب هستند برسد،این سجده با زمزمهاش در مشاعرآنها اثر الهی میگذارد، سر را که از سجده برمیدارد واقعا حس میکند چقدر راحت دلتنگی برطرف شد.
یعنی درسجده، خدا نظر ویژه به انسان میکند، « فَسَبِّحْ بحَِمْدِ رَبِّكَ وَ كُن مِّنَ السَّاجِدِينَ وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتىَ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ»[18] تا زمان مرگ بنده من باش، چون کسی که بنده من بماند من هم تمام درهای فیوضات دنیا وآخرت را به روی او باز میکنم.آدم زندگی پیامبر را ببیند، بلاها وسختیهایی که کشید، و صبر وتحملی که کرد، روزه و صبر را بر انسان آسان میکند.
پی نوشت ها:
1- عدة الدّاعي:179؛ بحارالأنوار:75 /453 ،باب33 ،حديث21؛ «أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع يَا دَاوُدُ إِنِّي وَضَعْتُ خَمْسَةً فِي خَمْسَةٍ. وَ النَّاسُ يَطْلُبُونَهَا فِي خَمْسَةٍ غَيْرِهَا فَلَا يَجِدُونَهَا وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِي الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ وَ هُمْ يَطْلُبُونَهُ فِي الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا يَجِدُونَهُ وَضَعْتُ الْعِزَّ فِي طَاعَتِي وَ هُمْ يَطْلُبُونَهُ فِي خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا يَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِي الْقَنَاعَةِ وَ هُمْ يَطْلُبُونَهُ فِي كَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا يَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ رِضَايَ فِي سَخَطِ النَّفْسِ وَ هُمْ يَطْلُبُونَهُ فِي رِضَا النَّفْسِ فَلَا يَجِدُونَهُ وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِي الْجَنَّةِ وَ هُمْ يَطْلُبُونَهَا فِي الدُّنْيَا فَلَا يَجِدُونَهَا.»
2 - «وَ قَالَ ع إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ 429 نهج البلاغة: حكمت، فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ.»
3- بقرة (2): 153
4- زمر(39): 10
5- بحارالأنوار :93 / 254، باب30، حديث 28 ؛من لايحضره الفقيه: 2/ 75، باب74 ،حدیث1773؛ «قَالَ النَّبِيُّ صلی الله علیه وآله : قَال اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي [أُجْزَى ] بِهِ.»
6- بقرة (2): 183.
7- زمر(39):60
8- بقرة (2):34
9- حشر(59): 2
10- آل عمران (3): 96
11.حجر(15): 94
12.حجر(15): 95
13.حجر(15): 96
14.حجر(15):95-96
15.حجر(15):97
16.حجر(15): 98
17. الكافي:4/ 62 ،حديث2 ؛ بحارالأنوار: 60/ 261 ،باب 3 حديث140 ؛«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِشَيْ ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ الشَّيْطَانُ مِنْكُمْ كَمَا تَبَاعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ قَالُوا بَلَى قَالَ الصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْمُوَازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعُ دَابِرَهُ وَ الِاسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ وَ لِكُلِّ شَيْ ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَامُ.»
18.حجر(15): 98- 99
منبع : پایگاه عرفان