قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اثر گذارى پيامبر و اهل بيت عليهم السلام‏

انسان اگر با تكيه بر معرفت در فضاى دوستى و معاشرت با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله قرار گيرد و آگاهانه محبّ آن حضرت گردد، وجود مبارك آن حضرت از ناحيه كمالات و ارزش هايش آن چنان در انسان اثر مى گذارد كه انسان از وجود اوليه خود و به قول روانشناسان از من طبيعى خويش عارى مى گردد و در حد گنجايشى كه دارد وجود دوم پيامبر صلى الله عليه و آله مى شود، چونان حقيقتى كه در اميرالمؤمنين على عليه السلام تحقق كامل يافت تا جايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در حق او فرمود:

«لَحْمُكَ لَحمِى، وَدَمُكَ دَمِى، وَسِلْمُكَ سِلْمِى، وَحَرْبُكَ حَربِى» .

گوشتت گوشت من و خونت خون من و صلح با تو صلح با من است و جنگ با تو جنگ با من.

اويس شترچران تا با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در عالم معنى آشنا و دوست نشده بود، اويس شترچران بود. از زمانى كه در وادى معرفت با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله آشنا شد و در عالم باطن به رفاقت و همنشينى با آن حضرت نائل گشت و با محبوب مثبتش مأنوس شد، اثرگذارى پيامبر صلى الله عليه و آله بر وجود اويس، اويس را به جايى رسانيد كه گل خوشبوى گلستان توحيد شد و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در مدينه بوى خدا را از اويس از ناحيه يمن استشمام نمود،

گفت احمد زيمن بوى خدا مى شنوم

سلمان از طريق اين دوستى و معاشرت و عشق و محبت به جايى رسيد كه پيامبر صلى الله عليه و آله ارزش هاى وجودى اش را از افق حيات سلمان طلوع داد و سلمان به مقام والاى،«سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ» رسيد.

انسان هنگامى كه در كشور محبت به اهل بيت و امامان معصوم عليهم السلام قرار مى گيرد ارزش ها و كمالات آن بزرگواران از خيمه حيات آدمى طلوع مى كند و وجود دوم آنان مى شود.

در هر صورت اين معشوق است كه از طريق رابطه استوارى چون عشق سر از وجود عاشق در مى آورد و وجود ظاهرى و من طبيعى عاشق را فانى نموده، وجود ديگرى چون وجود معشوق براى او مى سازد.

محبّ واقعى در حقيقت همان محبوب است ولى در قالبى ديگر و عاشق واقعى همان معشوق است در چهره اى ديگر.

محبوبان مثبت نه تنها در دنيا آثار وجودى، و كمالات و ارزش هايشان را به انسان منتقل مى نمايند و در آدمى آثار عجيبى از خود به جاى مى گذارند بلكه در آخرت هم با جاذبه قوى و كشش شديدى كه نسبت به محبان خود دارند، محبان را از هول و هراس قيامت نجات مى دهند و با خود به بهشت عنبر سرشت مى برند و در آنجا در فضاى رفاقت و همنشينى نشاطآورى كنار يكديگر جاودانه و ابدى به سر خواهند برد، [وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً] .

و اينان نيكو رفيقانى هستند.

جلوه معشوق مثبت در عاشق، روح عاشق را با معشوق متحد مى كند و جان و قلبش را با جان و قلب معشوق يكى مى نمايد تا جايى كه عاشق در طوفان هيچ بلايى و در آتش هيچ حادثه اى در عين نياز شديدش به امور و ابزار زندگى كه در دست غير معشوق است و مى تواند او را از بلا و حادثه نجات دهد، از معشوق جدا نمى شود و نمى تواند جدا شود.

 

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه