قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

موج فتنه ها در روزگار پرآشوب

 

سید بن طاووس روایتی را از امام هادی نقل می کند که سند آن به رسول خدا می رسد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می‌فرماید: «سَتَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ مُظْلِمَةٌ »، به زودی بعد از من فتنه عظیم و تاریکی به وقوع خواهد پیوست. فتنه بدون الف و لام دلالت بر عظمت فتنه دارد. فتنه مظلمه، فتنه‌ای است که انسان را از دیدن و شنیدن حق کور وکر می‌کند، قلب را از درک حق منحرف می‌سازد و فکر مردم را مثل فضای دوزخ تاریک می‌کند.

از این جهت خداوند متعال خبرداده است که به یقین فتنه هایی برپا شود و بعد از پیامبر فتنه های بزرگ در جریان است. در قرآن کریم هم به پیامبر اشاره فرمود که بعد از تو منبر و محراب به دست بنی امیه و بنی عباس می‌افتد و بعد دولت ‌های ظالم به نام پیامبر سخنان فتنه انگیز می‌زنند.

اما درفتنه تاریک تا روز قیامت همه فتنه‌گران و رهروان آن اهل دوزخ هستند. تنها یک گروه از این فتنه نجات پیدا می‌کنند، «النَّاجِي مِنْهَا مَنْ تَمَسَّكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»، کسی نجات پیدا می‌کند که به دستگیره محکم خدا چنگ بزند. حضرت نفرمود: عروة الوثقی بلکه فرمود: بالعروة الله الوثقی. کسی اهل نجات است که به دستگیره بسیار مطمئن خدا چنگ بزند، یک نوع چنگ زدنی که اهل نجات است، وقتی حضرت می‌فرماید: بالعروة الله الوثقی یعنی دستگیره الهی که نشانگر جمیع کمالات بی‌نهایت پروردگار است.

چون جمله مبهم بود بعضی از مردم پرسیدند: این دستگیره بسیار محکم الهی، یعنی دستگیره‌ای که از کمالات بی ‌نهایت خدا ظهور کرده است، چیست؟

حضرت فرمود: بعد من به یقین یک فتنه تاریک که چشم و گوش و دل و روح همه را کور می‌کند، آشکار می‌شود. درطوفان فتنه تاریک راه نجات فقط برای آنانی است که به دستگیره بسیار مطمئن الهی خدا محکم چنگ بزنند. دستگیره بسیار مطمئن‌تر خیلی سخن عظیمی است، چون حضرت با این بیان می‌فرماید بعد از من به هر دستگیره‌ای چنگ بزنید هم دستگیره رها می‌شود و هم خودتان با دستگیره به جهنم می‌روید، چون دستگیره محکمی وجود ندارد، این حکمت ها را با یقین به سند روایت باور کنید.

«وَلَايَةُ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ »، آن دستگیره که بسیار مطمئن است، قبول ولایت و امامت و سرپرستی سرور تمام جانشینان انبیاء الهی است. مردم پرسیدند سید وصیین کیست؟ از این روایت معلوم می‌شود که واقعه غدیر اتفاق نیفتاده است. حکایت برای سال های چهارم و پنجم و ششم هجری است. حضرت فرمود: امیرالمؤمنین، باز مردم نمی‌دانند امیرالمؤمنین کیست، چون هنوز لقب امیرالمؤمنین اعلام نشده بود. پرسیدند: یا رسول الله امیرالمؤمنین کیست؟ فرمود: سرپرست و راهنما و امام تمام امت من تا قیامت امیرالمؤمنین است، باز مردم پرسیدند او کیست؟ تصور نکنید که همه نمی دانستند. خدا بسیار بندگان عاشق و روشن‌ بین و نورانی دارد.

اسحاق بن عمار به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد: چرا ما هنوز سخن را تمام نکرده ایم بعضی ‌ها تا آخر مطلب را می‌فهمند؟ امام فرمود: زیرا وقتی که نطفه بندگان روشن ضمیر، در رحم مادر قرار گرفت، خداوند عقل را با نطفه‌ آنان عجین کرده است.

 

حضرت اشاره فرمود: مولای مسلمانان برادرم علی بن ابی طالب است. این عروة الوثقی متجلی از الوهیت الله و طلوع‌کننده از همه کمالات الهی درحد بشریت، امیر المؤمنین است. اگر انسان دررفتار، اعتقادات، اخلاق، اقتصاد، سیاست و اداره خانه وصل به ولایت امیر المؤمنین علیه السلام باشد، وصل به الله می شود، یعنی به چشمه همه کمالات متصل شده و مانند علی عین الله و ید الله می گردد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه