در آیه 83 سوره نساء همین را میفرماید:اگر فضل و رحمت خدا نبود بیشک شما مرید شیطان بودید، حالا یا شیطان درونی خودتان که هوای نفس است یا شیطان بیرونی که شکلهای مختلفی دارد. رفیق بد، پدر و مادر بد، همسایه بد و دولت بد هرکدام یک نوع شیطان هستند. جلال الدین مولوی این حقیقتی را که در اشیاء است به صورت شعر درآورده است:
ذره ذره کاندر این ارض و سماست |
|
جنس خود را همچو کاه و کهرباست |
ناریان مر ناریان را جاذباند |
|
نوریان مر نوریان را طالباند |
بنابراین، نمیشود که فضل خدا و رحمت خدا نباشد و من مجذوب شیطان نشوم، بلکه در نبود فضل و رحمت خدا من به طور حتم نسبت به جاذبه شیطان محکوم هستم، حالا یا شیطان درون و یا شیطان برون. شیطان هم برای امثال ما نیاز به تلاش فراوان ندارد. به قول شیطان که به خواب یکی از اولیای خدا آمد و گفت: ما با کسانی که با خدا و رحمت و فضل او سروکار ندارند اشارهای بکنیم کافی است و او با همه هویت خودش میآید. فقط برای آن مرد بزرگ تاکنون دوبار قویترین زنجیر را بستهام، اما هنگامی که میخواهم او را به سمت خودم بکشم با یک حرکت آن را پاره میکند[4]
منبع : پایگاه عرفان