قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تجلی رحمت در دایره تشریع

 

هنگامی که رحمت در دایره تکوین تجلی می‌یابد خیمه هدایت به پا می‌شود و حقیقت «احسن کل شیء خلقه» نمودار می‌گردد. سپس همان رحمتی که در تکوین تجلی یافته، در دایره تشریع به صورت قرآن و روایات و حلال و حرام و امر و نهی تجلی پیدا می‌کند و این‌گونه می‌شود که «أقم الصلاة لذکری» هم‌وزن عرش می‌شود؛ یعنی همان گونه که عرش تجلی رحمت حق است، «أقم الصلاة لذکری» هم تجلی رحمت اوست.

 «کتب علیکم الصیام» نیز هم‌وزن عالم می‌شود و چون عالم، تجلی رحمت است، آن هم تجلی رحمت می‌گردد. اگر کسی نیز این تجلی را نپذیرد به خودش ضرر زده است و روز قیامت با ذلت و خواری او را به سوی جهنم می‌برند. در پاسخ بهشتی‌ها هم که از او می‌پرسند چرا این‌گونه شدی، می‌گوید: «قالوا لک نک من المصلین»[9] پس، نماز آنقدر مهم است که نخواندنش باعث می‌شود درب بهشت به روی انسان بسته گردد و درب‌های جهنم به روی او باز شود؟ بنابراین، امر به نماز وزنش مساوی با عرش است و هر‌دوی این‌ها رحمت، و هر‌دو تجلی یک ذات است.

 

«کتب علیکم القتال» نیز تجلی رحمت، و هم‌وزن عالم است و وقتی رزمنده‌ای به سوی جهاد حرکت می‌کند وزنش به اندازه وزن عالم می‌شود. اگر رحمت نبود که وجود مقدس پیامبر (ص) و علی (ع) به جهاد نمی‌رفتند و سیدالشهداء (ع) زن و بچه‌اش را به میدان جنگ نمی‌برد. به او می‌گفتند نبر و او پافشاری می‌کرد و می‌گفت: می‌برم تا این‌ها هم از رحمت حق نصیب ببرند. بنابراین، اوامر «کتب علکیم القتال»، «کتب علیکم الصیام»، «اقم الصلاه لذکری» و «وأمر بالعرف وانه عن المنکر» و امثال این‌ها همه رحمت خدا و تجلی رحمت اوست.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه