قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

فاصله ما با اولیای حق

 

پس باید کار کرد تا فهمید. دل آدم می‌سوزد هنگامی که از یک سو این معارف الهیه و این رحمت واسعه در باب معنویت را می‌بیند که خدا چه چیزهایی را برای آدم در نظر گرفته و چه تهیه‌هایی برای او دیده و از سوی  دیگر می‌بیند که انسان بعد از پنجاه سال هنوز کجا گیر کرده است و هنوز دچار چه اخلاقیاتی است؟ هنوز زن و شوهر چندین ساله با همدیگر و همسایه با همسایه، رفیق با رفیق و پدر و مادر با فرزند خود بر سر مسائل جزئی با هم دعوا دارند. آیا از این سفره نباید استفاده کرد و از این مائده الهیه نباید بهره برد؟ تمام دعواها هم از همین کوتاه فکری در زندگی است. عده‌ای هم هنوز واقعاً درگیر شکم و شهوتند. البته نمی‌گویم که غذا نخورید، و مگر امیرمؤمنان (ع) با آن مقام خود غذا نمی‌خورد و مگر فرزند نداشت؟ و مگر کمیل که به مقام سرّ رسیده بود غذا نمی‌خورد؟ نمی‌خواهم بگویم که بروید و در گوشه‌ای بنشینید و با همه قطع رابطه کنید، نه، برای اولیای خدا همین دنیا خانه محبوبشان و مسجد و محراب بوده است. کمیل وقتی در کوفه راه می‌رفت زمین برای او مسجد بود. زمین برای امیرمؤمنان (ع) مسجد بود و قبله این مسجد هم خود حضرت حق بود. شما گمان می‌کنید وقتی علی (ع) نماز می‌خواند توجه به سنگ‌های مسجدالحرام داشت؟ همه عالم برای او مسجد بود و حق هم قبله‌اش بود. خداوند در قرآن می‌گوید: مالکیتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر‌کجا رو کنید آنجا به سوی خداست.

بس‌که از همه سو و از همه رو راه به تو


 

به تو برگردد اگر راهروی برگردد


 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه