زندگی انسان باید بهگونهای باشد که شرش به کسی نرسد و چه بهتر که علاوه بر اینکه شرش به کسی نمیرسد، وسیله امان دیگران از شرِها هم بشود.
مردی به نام زکریا بن آدم در گذشته در قم میزیسته و الآن هم مقبرهاش در قبرستان شیخان همان شهر است. بیشتر اهل قم او را میشناسند و وقتی اهل دل به قم میروند او را زیارت میکنند. این بزرگوار، زمان موسی بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد (ع) را درک کرده و مورد محبت فراوان ایشان بوده است.
زکریا بن آدم از آن دسته آدمها بود که هیچ کس از او شری نمیدید. بیداران راه خدا در همه چیز مواظبت میکردند و مراقب بودند که شرشان به کسی نرسد. البته آن کسی که شر ندارد میتواند شر داشته باشد، ولی خودش را نگه میدارد تا همه از شر او در امان باشند، نه اینکه اصلاً شر در وجودش نباشد. همه ما تا زنده هستیم شر داریم، ولی نباید بگذاریم این شر ما پخش بشود و دیگران را اذیت کند. جناب زکریا بن آدم وکیل همهجانبه امام رضا (ع) در شهر قم بود. عدّهای از وکلای اهل بیت (ع) وکیل تام بودند مانند مفضل بن عمر از طرف حضرت صادق (ع) در کوفه و وجود مقدس مسلم بن عقیل از طرف حضرت سید الشهدا (ع) در همان شهر و وجود مقدس زرارة ابن اعین در مدینه، که با بودن حضرت صادق (ع)، او وکیل تام آن حضرت در دین و دنیای مردم بود. حضرت صادق (ع) صریحاً به زراره میفرمود که برو در مسجد پیامبر بنشین و برای مردم فتوا بده.
زکریا بن آدم نامهای به حضرت رضا (ع) نوشت و گفت که میخواهم با زن و بچه و با اثاث زندگیام از قم به طوس بیایم و در خدمت شما باشم. علت آن را هم اینطور نوشت که من بر دینم و بر دین زن و بچهام در این شهر قم میترسم. وی درباره علت ترسش نیز میگوید: با چشم خود دیدهام که صبحها که مردم میخواهند گاو و گوسفند را از آغلها در بیاورند و به صحرا ببرند به خودشان زحمت نمیدهند که بروند در آنجا و گوسفندها را جمع کنند و بیرون بیاورند، بلکه علف سبز صبحچین در دستشان میگیرند و نشان گاو و گوسفندها میدهند تا اینها به هوس این علفها بیرون بیایند و اینها را اینطور فریب میدهند. مردمی که سر حیوانات خدا کلاه میگذارند اگر انسان میان اینها زندگی کند بیدین میشود و من نمیخواهم در بین آنان بمانم. البته الان جایش خالی است که بیاید و زندگی در دوران ما را ببیند. حضرت جواب داد که شما از قم بیرون نیا و در آنجا باش. موقعیتت شما در شهر قم در پیشگاه پروردگار به مانند موقعیت پدرم موسی بن جعفر (ع) در بغداد است و همان گونه که خدا به احترام پدرم بلاها را از آن مردم دفع میکند امروز هم به احترام تو بلاها را از شهر قم دفع میکند.
بنابراین، مؤمن باید اینگونه باشد و اصلاً شر و گناه و انحراف نداشته باشد و اصلاً ما دلیلی برای اشتباه زندگی کردن نداریم. انسان گناهکار، به فرموده حضرت امیر (ع) در دعای کمیل هیچ حجتی ندارد که بگوید من به این دلیل خطا و گناه کردم.
منبع : پایگاه عرفان