قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

پاک‌بازی، نه خاک‌بازی

 

 

)وَ داعِياً إِلَى اللهِ( یعنی بندگان مرا دعوت کن و بگو که نزد خودم بیایند و خاک‌باز نباشند؛ چون هیچ خاک‌بازی در این عالم بُرد نمی‌کند. بنی‌‌اسرائیل سردسته خاک‌بازان عالم بودند، چون تمام فلزات از خاک‌اند و آنها هم به عشق فلزات زندگی می‌کردند؛ یعنی به عشق فلزات حرکت می‌کردند و وقتی فلزات بی‌قاعده و قانون دست آدم بیاید محرک شهوات است. تمام مفاسد هم از همین دو ناحیه در دنیا پخش می‌‌شود؛ یکی ازثروت و دیگری از شهوت. به بندگانم بگو خاک‌باز نباشند، پاكباز باشند. کسی تاکنون ازخاک‌بازی به جایی نرسیده است و این خاک‌بازی کم باشد یا زیاد، تفاوتی ندارد؛ یعنی حد مطرح نیست، بلکه کار و فعالیت مطرح است؛ میدانش هرچه می‌خواهد، باشد، به اندازه یک خانه باشد یا به اندازه یک استان یا یک مملکت و یا به قدر یک دنیا باشد، فرقی نمی‌کند؛ نه‌آن‌که به اندازه دنیا خاک‌بازی می‌کند ارزش دارد نه‌آن‌‌که به اندازه یک خانه. پس به مردم بگو به طرف من بیایند و سیر الی الله داشته باشند. این علم، هرخاک‌بازی را نجات می‌دهد و به پاک‌بازی می‌رساند، وگرنه هر بالارونده‌ایی به محض این که این علم را ترک بکند سرنگون می‌‌شود. ممکن است آدم قدری بالا برود ولی اگر وسط یا آخر راه، این علم را ترک کند، باز سرنگون می‌‌شود.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه