قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آزادی حقیقی از اسارت‌ها

 

 

)فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ * فَكُّ رَقَبَةٍ چرا عده‌ای تکالیف و مسئولیت‌های الهی را قبول نمی‌‌کنند و چرا نمی‌‌آیند خودشان و دیگران را از اسارت آزاد کنند؟ در حالی که اگر آزاد بشوند فضای بسیار وسیعی پیدا می‌‌کنند. در اسارت که کاری از دست آدم برنمی‌آید و هیچ کسی هم به او توجه نمی‌‌کند. مخصوصا کسی که در اسارت زندان هوای نفس و غرائز و اسیر شهوت، ثروت، مقام و شهرت باشد، خود او هم نمی‌‌تواند برای خودش کاری بکند. حرکت‌ها در آزادی است. آدمی که آزاد است زندگی عجیبی دارد، همه جا راه دارد و به همه جا پرواز می‌‌کند. الان شما به اندازه آزادیتان به عالم ملکوت راه دارید و هر کس به مقدار آزادی خودش کرامت دارد. شما تا به حال چقدرگره از کارتان باز شده که تصور هم نمی‌‌کردید که باز شود و این به واسطه آزادیتان بوده است. آزادی از هوا هرچه بیشتر باشد آدم قدرت بیشتری دارد.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه