قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بى اعتمادى به توشه‏هاى دنيايى‏

در كلام امام صادق عليه السلام چند قسمت لازم به تذكر است:

1- دوستان  2- قوت و قدرت 3- طروات جوانى 4- ثروت و مال

در ادوار تاريخ بسيارى از مردم، اين چهار مرحله را براى خود تكيه گاه گرفتند و بر اثر تكيه كردن به اين چهار ناحيه از وجود مقدس حضرت غافل شده و چنان غرق در هوا و هوس گشتند، به طورى كه براى خود در عاقبت امر ساحل نجاتى نيافتند، در آلودگى هاى عملى و اخلاقى خود آن قدر دست و پا زدند تا دچار هلاكت ابدى شدند.

 دوستان

اگر رفيق شفيقى كه واجد شرايط الهى باشد و دوستى با او باعث ازدياد ايمان و هدايت گردد و دوستى و رفاقتش فقط و فقط براى خدا باشد، اعتماد بر او در حقيقت اعتماد بر خداست.

اين چنين دوست و دوستى با او لذت دنيا و آخرت است و اسلام سفارش به چنين دوستى را به انسان نموده و دوستى با او را كليد خوشبختى دنيا و آخرت مى داند.

اما دوستى كه دوست هوا و هوس و دوست شكم و سفره و دوست سياست غلط و رياست پوشالى است و دوستى او مايه اتلاف عمر و فساد عمل و اخلاق است، اعتماد بر او زندقه و فسق و تكيه بر او گناه و معصيت است و اين دوستى نه اين كه پايدار نيست، بلكه روزى فرا خواهد رسيد كه اين دوستى نقطه دشمنى و عامل هلاكت خواهد شد.

تاريخ آل برمك را بخوانيد تا بر شما معلوم شود كه دوستى هايى كه بر اساس مسائل الهى پايدار نيست چه اندازه سست و بى پايه است، آل برمك هارون و حكومت او را براى خويش قوى ترين تكيه گاه مى دانستند، ولى شمشير تيز هارون در چند شبانه روز به عمر آنان بى رحمانه خاتمه داد كه گويى چنين خاندانى اصلًا وجود خارجى نداشتند.

قائم مقام فراهانى آن مرد سياست و كياست، براى به سلطنت رساندن محمد شاه قاجار به اندازه يك عمر خون دل خورد، ولى پس از اين كه محمد شاه بر تخت سلطنت استقرار يافت، وزير دانشمند خود را در باغ نگارستان با كمال شقاوت خفه كرد و آن چراغ روشن سياست و درايت را از لباس هستى عريان نمود.

ميرزا تقى خان اميركبير براى به تخت نشاندن ناصر قاجار كمال زحمت و مشقت را بر خود هموار كرد، اما ناصر قاجار در همان اوائل صدارت امير در كمال ناجوانمردى آن مرد بزرگ را در حمام فين كاشان كشت.

اينگونه مسائل در تاريخ بشر آنقدر زياد است كه براى بازگو كردن آن ها دفاترى جداگانه و كتاب هايى مفصل لازم است.

 

قوت و قدرت

اگر با ديده تحقيق و با چشم بصيرت بر اوضاع هستى و به خصوص زندگى آدميان بنگريم به اين حقيقت واقف مى شويم كه در تمام جهان حول و قوه اى به جز حول و قوه حضرت حق نيست و آنچه قوه و قدرت در اختيار موجودات است از آن خداست.

ما بايد قوه و قدرت خود را امانتى الهى بدانيم و از اين سرمايه خدايى در راه خدا و خدمت به خلق خدا استفاده كنيم.

به قوه و قدرت خويش مغرور نشويم كه اگر ابر غرور نسبت به قوه و قدرت خويش بر زندگى ما سايه بيندازد، صاعقه آتش زايى از آن بيرون مى آيد و به خرمن هستى ما آتشى مى اندازد كه ذره اى از خاكستر ما براى تماشاى تماشاگران بر جاى نماند.

تمام ستمگران تاريخ بدون استثنا در آتش ستم خويش سوختند و قدرت و قوت آنان مهم ترين عامل هلاكت و نابودى آنان گشت.

قدرت كداميك از قلدران تاريخ به قوت حوادث روزگار رسيد و چه قدرتمندى توانست در برابر امراض غير قابل علاج، يا انقلاب ملل مظلوم يا مرگ، از خود دفاع كند؟

 

چهره و طراوت جوانى

زيبايى صورت در ادوار حيات مايه غرور و كبر و نخوت و روگردانى از حق براى بسيارى از فرزندان آدم بوده.

چهره زيبا براى كسى ماندنى نيست، خوشبخت آن انسان زيبا چهره اى كه، زيبايى خود را نعمت خدا و زمينه اى براى ابتلا و آزمايش خويش بداند.

در روايت هاى كتب عالى اسلامى آمده:

آن كس كه نشاط جوانى را صرف عبادت و بندگى كند، در قيامت در سايه رحمت حق قرار خواهد داشت «1».

به زيبايى صورت و طروات و نشاط جوانى، به عنوان بهره اى الهى نظر كنيد و مواظب باشيد، اين نعمت براى شما تبديل به نقمت و اين عنايت نسبت به شما تبديل به بلا و مصيبت نگردد. آنان كه با چهره زيباى خود، به فريب ديگران دست آلودند و به خاطر جذابيت خود، هزاران بستر گناه براى ديگران پهن كردند، پس از فرو ريختن كاخ جمال به خاك پشيمانى و حسرت دچار شدند و از آن حسرت و اندوه سودى نبردند.

جوانى را هم چون بهار طبيعى حساب كنيد كه بايد در فضاى آن با كمك هدايت الهى تمام استعدادهاى شما ظهور و بروز كند، نه قدرتى مستقل و فضايى از نخوت كه در آتش آن تمام قواى شما بسوزد و در ايام پيرى جز بدبختى و فلاكت و هزاران رنج و محنت و امراض مهلك براى شما به جاى گذارد و علاوه بر همه آن ها در دادگاه عدل الهى، دچار شديدترين پرسش نسبت به ايام جوانى شويد، ولى از پاسخ دادن به صاحب خلقت عاجز باشيد و در برابر حضرت او سر ننگ بزير بيندازيد.

اى به خدا پشت كرده رو به خدا كن

 

راه تو خطاست ترك خطا كن

روى زتسبيح ذوالجلال چه پوشى

 

پشت به درگاه لايزال دوتا كن

كعبه توحيد را به خلق نشان ده

 

در ره ارشاد كار قبله نما كن

     

در ره آن كآفريده هر دو سرا را

 

خاك شو و خاك بر سر دو سرا كن

چهره اخلاص را چو بنده مخلص

 

پاك زگرد و غبار چون و چرا كن

تا زر و مال تو ارث غير نگشته

 

خود همه را صرف جود و وقف سخا كن

     

 

ثروت و مال

تكيه بر مال و مغرور شدن بر ثروت، كار مردم نادان و بى خبر از حقايق است، ثروت امانتى است الهى كه از آن بايد به عنوان وسيله براى رسيدن به لقاى حق استفاده كرد.

از مال و ثروت اگر در راه خدا استفاده نكنيد، جز وزر و وبال براى شما نخواهد داشت، قرآن مجيد در آيات نورانى و سعادت بخشش براى مال و ثروت برنامه هاى بسيار مهم و مفيدى قرار داده كه اگر با ثروت و مال هماهنگ با آن آيات عمل شود، علت تأمين خير دنيا و آخرت مى گردد.

با خواست حضرت حق در باب سى ام «مصباح الشريعة» كه در ارتباط با حرص است، توضيح مفصلى در باب مال و ثروت خواهد آمد.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه