مرحوم فیض کلامی دارد که محصول هفتاد سال عمر علمی شریف اوست. چون ایشان هشتاد و چهار سال در دنیا زندگی کرد. در نوشتههایش میگوید:
هفتاد سال با برنامههای متعددی در این دورهها رو به رو بودهام و محصول عمرم این است که آنچه را یافتهام از قرآن و ائمه طاهرین: است و شما دست از دامان قرآن و ائمه طاهرین نکشید.
مرحوم فیض دویست جلد کتاب نوشته و تمام کتابهایش گلستانی از معارف الهی است. در ضمن، وی آنقدر متخلق به اخلاق الهی بوده که حساب ندارد و به آنچه خوانده بوده متخلق شده است.
مرجع تقلید زمانش، ملا طاهر قمی که متخصص در برخی از علوم نبوده و به نظرش برخی حرفهای فیض اشتباه بوده، چند سال علیه او سخن میگفته است. البته ملا طاهر در کارش عمد نداشته و بعد از ده سال فهمیده که اشتباه میکرده است. وی به محض این که میفهمد اشتباه کرده از شهر قم به تنهایی به سمت کاشان حرکت میکند و شانزده فرسخ پا برهنه راه را میپیماید! درِ خانه فیض را میکوبد و فیض خودش پشت در میآید و میپرسد که کیست؟ ملا طاهر میگوید: «یا محسن قد اتاک المسیئ و انت المحسن و انا المسیئ» فیض در را باز میکند و میبیند که ملا طاهر قمی است، همدیگر را بغل میگیرند و نوشتهاند که هر دو بلند بلند گریه میکنند. ملا طاهر میگوید که من اشتباه کردم و فیض هم میگوید که من نیز گذشت کردم. بعد هم به ملا طاهر تعارف منزل میکند که به منزلش بیاید اما وی میگوید که من با پای برهنه از قم فقط برای عذرخواهی آمدهام که شما مرا ببخشی که قیامت گرفتار نباشم و کار دیگری ندارم. الان هم که شما را دیدم و طلب بخشش کردم میخواهم که برگردم و برمیگردد.
اما ما برای این که نعمتهای پروردگار عزیز عالم را صحیح و به جا مصرف کنیم به چند عامل نیازمندیم که باید از آنها کمک بگیریم. این چند عامل در قرآن مجید ذکر شده است و بدون آنها هم نمیتوان حرکت کرد. مَثَل کسی که این چند عامل را در اختیار نداشته باشد، مَثَل حیوانی است که برای زندگی آب و علف ندارد.
منبع : پایگاه عرفان