راههای درست مصرف نعمتها
بسم الله الرحمن الرحیم
اتمام حجت پیامبر خدا(ص)
راه صحیح مصرف کردن نعمتها در قرآن کریم به طور کامل بیان شده است. روایات و اخبار هم در این زمینه چیزی را فروگذار نکردهاند. رهبر عظیمالشان اسلام دو ماه مانده به پایان عمر شریفشان، در روز دهم ماه ذی الحجه، یعنی روز عید قربان در مسجد خیف در سرزمین مِنی در میان مردم ایستادند و به محضر مقدس پروردگار عزیز عالم عرضه داشتند که ای خدا، من برای این حرفی که به مردم میخواهم بزنم، وجود مقدس تو را شاهد میگیرم و آن این که در این بیست و سه سالی که در بین مردم بودم، آنچه که مردم را از عذاب تو دور میکرد برای آنان بیان کردم و آنچه که آنان را به بهشت تو نزدیک میکرد برایشان توضیح دادم.[1] معنای آیه شریفه )قُلْ فَلِلّٰهِ الْحـُجَّةُ الْبالِغَة( نیز همین است که همه چیز بیان شده و حجت بر مردم تمام شده است.[2]
سجده دائمی در برابر حق
اگر کسی بخواهد نسبت به نعمتهایی که در اختیارش هست به طور صحیح برخورد کند باید عقل، روح و همه اعضایش را تا روز خروج از دنیا دائما در برابر وجود مقدس حضرت حق به حال سجده نگه دارد، البته به حال سجده و تعظیم در برابر خدا، نه به معنای سجده اصطلاحی که بدن به شکل خاصی قرار میگیرد. سجده حقیقتی به معنای تسلیم و تواضع در برابر خواستههای پروردگار بزرگ عالم است که آن هم کار همه موجودات عالم است:
)وَ لِلهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمـَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِـرُونَ يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون ([3]
پس تمام موجودات عالم همواره در حال سجده هستند و کارشان توقف ندارد و هرگز سرشان را از سجده برنمیدارند؛ یعنی همواره در دایره تسلیم و خضوع و در مدار ترس از مقام حضرت حق هستند. از اینجا معلوم میشود که همه آنها شعور دارند و به هر چه امر بشوند، بلافاصله عمل میکنند. اگر اینطور نبود که دیگر آسمان و زمین و موجوداتِ آن دو، سرپا نبودند. سر پا بودن تمام موجودات و منفعت رساندن آنها معلول سجدة آنهاست و به همین جهت به انسانها هم امر میکند که همیشه در حال سجده باشید. در کار، اقتصاد، سیاست، اخلاق و در همه امور، باید فکر، روح و اعضا و جوارح شما در حال سجده باشد.
طلب مال حلال
مطابق روایاتی که بزرگان دین مثل شیخ طوسی، کلینی و فیض کاشانی نقل میکنند، وقتی مؤمنی به کاری اعم از کشاورزی، تجارت، صنعت و دیگر کارها اشتغال دارد و شب به خانهاش برمیگردد، این رفتن و برگشتن او شصت و نه برابر از عبادات بدنی نزد خدا ثوابش بیشتر است.[4] این کار کردن هم یک نوع سجده است. هیچ کس درباره عرق ریختن در عبادت حرفی نزده است اما همین بزرگواران فرمودهاند وقتی که عرق از پیشانی کارگر میریزد هر قطره عرق او با قطره خون شهید برابری دارد، البته با قید «فِي طَلَبِ الْحـَلَال »، چرا که به دست آوردن مال حلال گاهی از شمشیر زدن در میدان جنگ در مقابل دشمنان خدا نیز سختتر است.[5]
بنابراین از هفتاد جزء عبادت، شصت و نه قسمت از آن در طلب حلال است. چون نمازی که زمینش، لباس نمازگزارش، آب وضو و غسلش از حلال نباشد و یا آن حجی که گوسفندش و لباس احرامش از مال حلال نباشد و یا آن روزهای که روزهدارش با مال مردم افطار کند و با همان مال هم برای روزه گرفتن قدرت کسب کند، عبادت نیست و از همین رو اگر تمام مردم در طلب مال حلال باشند بسیاری از مشکلات آنان حل میشود.
میانهروی در زندگی
گذشته از موضوع حلال، یک مسأله دیگری هم هست و آن رعایت میانهروی و انصاف در خرید، خوراک، پوشاک و دیگر مسائل است. امیرمؤمنان(ع) در باره بندگان خدا میفرماید: اینان میانهروی در امور را رعایت میکنند: «مَلبَسُهُمُ الاِقتِصاد».[6]
نبیرۀ مرحوم حاج ملا هادی سبزواری برای بنده نقل کرد که عبایی که حاج ملا هادی میخرید اولا بافت خود مملکت و از پارچههای شال رشتی بود و گاهی این عبا ده سال برای حاجی کار میکرد و هر جای آن هم پاره میشد آن را وصله میکرد و دوباره میپوشید. وقتی هم که دیگر برای لباس مناسب نبود آن عبا و قبا را تبدیل به تشکچه میکرد و به بچههای مکتبی میداد که از آن استفاده کنند.
در احوالات پیامبر اکرم(ص) نوشته شده که تشک شب آن بزرگوار همان عبای روی دوششان بود که شبها پهن میکردند و میخوابیدند.[7] پس رفتار اولیای خدا، رفتار میانهروی و اقتصاد است.
اگر زنان و جوانان کشورمان در همین خرید لباس جانب میانهروی را نگه دارند، چقدر وابستگی ما نسبت به خارج کم میشود و چه مانعی دارد که پیراهنهای ما و پارچهی تن ما ایرانی باشد؟
پرهیز از اسراف
پس اولا مردم باید حلال به دست بیاورند و ثانیا در مصرف آن نیز مطابق حدود الهی رفتار کنند و از اسراف بپرهیزند. در مسأله حفاظت از شخصیتها هم نباید اسراف در محافظت شود که آن هم حرام است، چراکه آن نیز حق الناس است و اگر یک ماشین و یا یک محافظ برای یک شخصیت کافی است، او باید جوابگوی اضافه آن در روز قیامت باشد.
قدم برداشتن در راه حلال، خیلی مهم است. روز قیامت اصلا نمیپرسند چرا نمازت را با گریه نخواندی هرچند برای نماز با گریه مقام بیشتری به انسان میدهند، اما در مورد خلافهای مالی و عدم رعایت حلال سخت میگیرند.
استفاده برای دنیا و آخرت
بنابراین از این نعمتها باید درست استفاده کرد و اگر آدم بخواهد با پروردگار بزرگ عالم معامله کند همین دنیا را باید مسجد خود قرار دهد. علاء بن زیاد بصری بیمار شده بود و امیرمؤمنان(ع) به دیدن او آمدند. آن حضرت مشاهده کرد که عجب خانه بزرگ، ساختمان وسیع و اتاقهای اضافهتر از حق زن و بچهاش دارد. از او پرسید آیا خانهات ملکی است؟ عرض کرد: فدایت شوم، بله. فرمودند: خانه را فقط برای خودت ساختهای؟ گفت: قربانت بروم نه، من و زن و بچهام مگر چقدر جا میخواهیم؟! علی جان! من این خانه را ساختهام و میخواهم از آن در راه خدا و در راه دوستان خدا استفاده کنم، میخواهم مجلس بگیرم، برای ایتام برنامه داشته باشم، از مهمانان پذیرایی کنم و در آن کارهای خیر انجام دهم. حضرت فرمودند: خیلی مرد زرنگی هستی! هم دنیای آبادی داری و هم آخرت آبادی! بعد هم او را دعا کردند و بیرون آمدند.[8]
در روایتی که شب گذشته از پیامبر اکرم(ص) خواندم، ایشان «أَكْيَسُ الْكَيِّسِين » یعنی زرنگترین زرنگها را معرفی نمود و فرمود: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَه » و در ادامهاش فرمود: «عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمـَوْت » و برای بعد از مرگش کار کند.[9] یعنی اگر کار میکند برای هر دوی دنیا و آخرتش کار کند، نه این که به یکی بچسبد و دیگری را ترک کند. در روایتی امام سجاد(ع) میفرمایند:
لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاه لِآخِرَتِهِ.[10]
دوست ندارم کسی را که فقط گوشهای بنشیند برای عبادت و نیز دوست ندارم کسی که فقط غرق در دنیا بشود. دنبال کسب و کار بروید، خانه هم تهیه کنید، ازدواج هم بکنید و اگر میتوانید وسعت به زندگیتان هم بدهید، اما همه از راه حلال باشد و آخرتتان را هم آباد بکنید: «إِنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَیَـر الدُّنْيا وَ الْآخِرَة».[11]
[1]. الکافی: 2/74، بحار الانوار: 67/96، ح 3.
[2]. انعام (6): 149؛ بگو: دلیلِ رسا که شکی در آن راه ندارد در اختیار خداوند است.
[3]. نحل (16): 49 ـ 50؛ آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان و فرشتگان وجود دارد فقط برای خدا سجده میکنند، و سرکشی نمیورزند. از پروردگارشان که حاکم و قدرتمند بر فراز آنان است بیم دارند، و آنچه را به آن مأمور میشوند انجام میدهند.
[4]. الكافي:5/ 78 ح6 ؛بحارالأنوار: 100 / 9، باب1 ح36 «قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ »
[5]. عوالي اللئالي:3/ 194ح7؛بحارالأنوار: 100/ 17 باب1 ح 78 «عَنِ النَّبِيِّ(ص) قَالَ الشَّاخِصُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ الْحَلَالِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللهِ»
[6]. نهج البلاغه: خطبه 184 (خطبه متقین).
[7]. بحارالأنوار:16/252 ح 35 ؛ مكارم الأخلاق:38 «عَنْ عَلِيٍّ(ع): «كَانَ فِرَاشُ رَسُولِ اللهِ(ص) عَبَاءَةً وَ كَانَتْ مِرْفَقَتُهُ أَدَمٌ حَشْوُهَا لِيفٌ...»
[8]. بحارالأنوار:40 /336،باب98، ح19؛ نهج البلاغه: خطبه 200 (من كلام له7 بالبصـرة و قد دخل على العلاء بن زياد الحارثي و هو من أصحابه يعوده، فلما رأى سعة داره) قال:«مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ...»
[9]. بحار الأنوار: 67/ 69، باب 45، ح 16؛ تفسير الإمام العسكري: 38، ذيل آيه «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»؛ «قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه و آله أَلَاأُنَبِّئُكُمْ بِأَكْيَسِ الْكَيِّسِينَ وَ أَحْمَقِ الْحُمَقَاءِ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ أَكْيَسُ الْكَيِّسِينَ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَ أَحْمَقُ الْحُمَقَاءِ مَنِ اتَّبَعَ نَفْسُهُ هَوَاهُ وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الْأَمَانِيَّ...»
[10]. من لا يحضره الفقيه: 3/ 156، ح 3568؛ وسائل الشيعهٔ: 17/ 76، باب 28، حديث 22025.
[11]. الأمالى«شیخ طوسى»: 581، ح 1206؛ بحار الأنوار: 38/ 223، باب 65، ح 24؛ من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام.
منبع : پایگاه عرفان