قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بلای بی‌دردی

 

یک ذرّه رحم در دل این افراد غافل نیست و فقط می‌گویند: خوش باشیم و بخوریم، هر بلایی هم به سر مسلمانان بیاید توجه ندارند که مردم چه می‌کشند! باور کنید گاهی در همین تهران و در شهرهای بزرگ کسانی زندگی می‌کنند که اصلا از درد مردم هیچ خبری ندارند. کسی اگر بخواهد از درد مردم خبر داشته باشد باید بیاید در میان مردم، به گزارش تنها هم قناعت نکند، چون بیشتر گزارش‌ها صحیح نیست. در مملکت ما هم گزارش‌هایی به وزرا و وکلا می‌دهند که اگر خیلی خوش‌بین باشیم شصت درصد آنها درست است. پس به گزارش‌ها نباید قناعت کرد و باید از هر صنفی و در هر محلی از داغ‌دیده‌ها و از شکست خورده‌ها نظر و گزارش گرفت. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید که گزارشگرها عمدتا چاپلوس و خودشیرین‌اند.اگر کسی بخواهد درد را حس بکند یا باید خودش دردکشیده باشد یا به طور مستقیم با صاحبان درد روبرو شود.

بله یک مسأله هست که ما در محاصره شدید گرگان آدمخوار هستیم و دردهایی که از محاصره بر سر ما می‌آید، همه را به جان می‌خریم و جانمان را هم فدای اسلام و جنگ در راه آن می‌کنیم، اما هر مشکلی از مردم را هم نمی‌شود به زلف جنگ گره زد. مثلا فلان نانوایی در فلان محله تعطیل کرده است و مردم باید دو سه محله آن طرف‌تر بروند و نان تهیه کنند، این به جنگ مربوط نیست، یا فلان فرد، اجناس مورد نیاز مردم را احتکار کرده است و دارد خون مردم را می‌مکد، یا چهار نفر ثروتمند دور هم جمع می‌شوند و میوه و مواد مورد لزوم مردم را به محاصره می‌کشند تا یک دفعه یک تومان را بیست تومان کنند، این هم دیگر به جنگ مربوط نیست. پس دردهایی هم هست که به جنگ ارتباط ندارد و با گزارش نمی‌توان به آنها رسید بلکه باید با مردم در تماس بود تا درد آنها را فهمید. خداوند در باره گروه‌هایی می‌فرماید:

)وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُـرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى (

مثلا شخصی یک عمر در تهران است و اصلا از درد هیچ دردمندی خبر ندارد، پایش را روی پایش انداخته و زندگی کرده و فقط خودش را دیده و همسرش، عروسش، دامادش، ماشینش و ویلایش را و هیچ خبر دیگری ندارد که بر سر شهدا و مجروحین و یتیمان چه آمده است. روز قیامت می‌پرسد: من که در دنیا کور نبودم چرا اینجا کور آمده‌ام؟ در پاسخش می‌گویند:

)قالَ رَبِّ لِمَ حَشَـرْتَني أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصيـراً * قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها(

خداوند به او می‌فرماید: من در دنیا چقدر به وسیله انبیا به تو گفتم که علم پیدا کن که چه کسی هستی و علم پیدا کن به نعمت‌های من و به مسئولیت خود در برابر این نعمت‌ها، اما تو در دنیا هیچ فکر نکردی و یاد ما هم نبودی و در نتیجه ما هم امروز یاد تو نیستیم. چنین شخصی را که خدا با خشم و سخط رد کرده، آیا پیامبر6 و حضرت سیدالشهداء(ع) می‌توانند قبولش بکنند؟

یک آیه هم در سوره مجادله است:

)اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِـرُون (

آیه دیگری هم در سوره صافات است که خیلی عجیب است و من امروز که این آیه را می‌دیدم آن‌قدر نو و تازه است که گویا همین الان نازل شده است! جهل به نعمت‌ها و جهل به مسئولیت در مقابل نعمت‌ها، سرزمینی است که درخت وجود انسان در آن زمین کاشته می‌شود و این زمین جهل، زمین جهنم است:

)إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ في أَصْلِ الْجـَحيم ،

 

یعنی این آقای نادان و بی‌تفاوت، درخت وجود خودش را در زمینی می‌کارد که ریشه آن درخت در جهنم است و از آنجا تغذیه می‌شود.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه