آفرینش انسان بر فطرت
1ـ خدای سبحان انسان را با ویژگی فطرت آفریده است، فطرتی که اساس آن عشق به کمال مطلق و خیر و سعادت و تنفر از نقص و انزجار از شر و شقاوت است، ویژگی که همگانی و تغییرناپذیر است. یعنی اصل این فطرت در همه انسان ها وجود دارد. گرچه ممکن است در تشخیص مصداق کمال مطلق یا نقص گرفتار خطا و اشتباه شوند. به همین منظور خدای سبحان دین را که همگام و هماهنگ با فطرت است در اختیار آدمی قرار داده و از او خواسته است تا تمام توجهش را متوجّه دین هماهنگ با فطرت کند و با استفاده از آن در علم و عمل خود را به کمال مطلق نائل و از نقص مصون بدارد «فاقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت اللّه التی فطر النّاس علیها لاتبدیل لخلق اللّه ذلک الدین القیم ولکنّ اکثر الناس لایعلمون؛(1) پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خدای سبحان انسان ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش الهی نیست، این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی دانند.»
خدا کمال مطلق و طاغوت نقص و شر
2ـ برای این که انسان ها در مسیر فطرت گام بردارند و از خطا در تشخیص مصداق کمال مطلق و نقص و شقاوت مصونیّت پیدا کنند خدای سبحان در میان هر امّتی پیامبر برانگیخته تا حجت بر آن ها تمام شود و مصداق واقعی کمال مطلق را شناخته و راه رسیدن به آن را بیابند و همچنین مصداق نقص را شناخته و راه مصونیت از آن را بیابند.
«ولقد بعثنا فی کلّ امّة رسولا ان اعبدواللّه و اجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی اللّه و منهم من حقّت علیه الضلالة فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذّبین؛(2) ما در هر امّتی رسول فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید، خدای متعال گروهی را هدایت کرد و گروهی ضلالت و گمراهی دامنشان را گرفت، پس در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود.»
اساس دعوت همه انبیاء دعوت به توحید و پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت و مبارزه با اوست. زیرا اگر پایه های توحید محکم نشود و طاغوت ها از جوامع انسانی و محیط افکار طرد نگردد هیچ برنامه اصلاحی قابل پیاده شدن نخواهد بود. اگر آدمیان بدانند کمال مطلق خداست و راه رسیدن به کمال مطلق عبادت و سر سپردگی و تسلیم شدن در برابر خداست و نقص، طاغوت است و راه مصونیت از آن اجتناب از طاغوت و مبارزه با اوست و با این آگاهی این رهنمود انبیاء را انتخاب کنند به طور طبیعی عشق به کمال در او شکوفا می شود ولی اگر از این نعمت استفاده نکنند دچار گمراهی می گردد. زیرا دسته اول از مقدّمات هدایت را که همانا عبارت از عقل و فطرت و فرستادن انبیاء و ارائه آیات تکوینی و تشریعی خداست تا تصمیم گیری آزادانه، پذیرفته و به سر مقصود رسیده اند و دسته دوم با لجاجت و خیره سری و استکبار و غرور از پذیرش مقدّمات هدایت سرباز زده و خود را به طاغوت و باطل نزدیک کرده و در نتیجه گرفتار ضلالت و گمراهی شده و از مقصود دورمانده اند.
در پایان آیه نیز برای بیدار کردن گمراهان و تقویت روحیه هدایت یافتگان این دستور عمومی را صادر کرده که در روی زمین سیر کنند و آثار گذشتگان را که بر روی زمین و در دل خاک نهفته است بررسی کنند و بیابند، سرانجام کار کسانی که آیات خدا را تکذیب کردند به کجا کشیده است.
انسانی که به منظور آموختن درس و عبرت گیری از گذشتگان در زمین سیر می کند هم با ظالمان و ستمگران و اهل باطل و آثار آن ها روبرو می شود و هم با پاکان و نیکان و اهل توحید و آثار آنان مواجه می گردد به طور طبیعی انسان بیدار با مشاهده نتایج اعمال ظالمان و اهل باطل، از باطل و ستم و انحراف اجتناب می کند و با دیدار آثار نیکان و پاکان، خود را به نیکی و پاکی می آراید.
نکوداشت نیکان به مقتضای فطرت
3ـ گرامی داشت انسان های شایسته و فرهیخته و تأثیر گذار و نقش آفرین و مصلحان تاریخ و زنده نگهداشتن نام و یاد آنان در تمام جوامع بشری رواج دارد. جوامع با تعظیم صاحبان کمال و علم و دانش و بزرگداشت مقام آنان از آن ها تجلیل به عمل می آورند. باید توجه داشت که تجلیل و تعظیم بزرگان و صاحبان کمال ریشه در کمال دوستی انسان و گرایش فطری او به کمال دارد و چون هر کسی با سائقه فطری الهی به مال عشق می ورزد در برابر انسانهای کامل و صالح ستایش کرده و در ساحت او کرنش می کند و این ستایش و کرنش در برابر انسان های کامل چه زنده و مرده تفاوتی نمی کند.
چنان چه آدمیان در برابر فرهیختگان و صاحبان کمال ستایش و کرنش می کنند نسبت به انسان های طالح و آلوده و ستمگر حالت نکوهش داشته و او را مذمّت کرده و طرد می کنند.
زیارت مصداقی از بزرگداشت افتخار آفرینان
4ـ زیارت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت آن حضرت که در روایات فراوانی تأکید شده است علاوه بر پیوند وثیق بین زائر و مزور نکوداشت عظمت و مقام آن ها و به انگیزه عشق به کمال و کمال خواهی است که در این جا به بیان دو روایت اکتفا می شود.
امام حسن مجتبی(ع) فرمود: من به پیامبر خدا عرض کردم پاداش کسی که به زیارت تو اقدام کند چه خواهد بود؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود:«من زارنی او زاراباک اوزارک اوزار اخاک کان حقاً علیّ ان ازوره یوم القیامة حتّی اخلّصه من ذنوبه؛(3) کسی که مرا یا پدرت را یا تو را یا برادرت را زیارت کند بر من لازم است که در روز قیامت با او دیدار کرده و او را از گناهانش رها سازم.»
امام حسین(ع) نیز خطاب به پیامبر عرض می کند، کسی که به زیارت ما می پردازد چه پاداشی برای اوست؟ فرمود:«یابنیّ من زارنی حیّا او میتاً و من زار اباک حیّاً او میتاً و من زار اخاک حیّاً و میتاً و من زارک حیّا و میتاً کان علیّ ان ازوره یوم القیامه و اخلصه من ذنوبه و ادخله الجنّه؛(4) فرزندم، کسی که در حال حیات و زندگی یا مرگ مرا و پدرت و برادرت و خودت را زیارت کند بر من است که او را در روز قیامت زیارت کنم و او را از گناهان نجاتش دهم و وارد بهشتش سازم.»
5 ـ یکی از امامانی که به زیارت او تأکید شده زیارت امام حسین(ع) است که در برخی روایات گفته شده اگر کسی قبر حسین(ع) را در کنار فرات زیارت کند مانند کسی است که خدا را فوق عرشش زیارت کرده باشد و یا اگر کسی آن حضرت را با معرفت و شناخت حقش زیارت کند خدای سبحان او را در اعلی علیین قرار دهد و اگر کسی قبر حسین(ع) را در حالی که به حقش معرفت دارد زیارت کند خدای سبحان گناهان گذشته و آینده اش را می بخشد.(5)
و یکی از زیاراتی که بر خواندن آن و مداومت بر آن تأکید شده زیارت روز عاشورای امام حسین(ع) است.
امام باقر(ع) فرمود: اگر کسی در روز عاشورا از نزدیک امام حسین را با چشم گریان زیارت کند خدای سبحان به او پاداش دو هزار حج و دو هزار عمره و دوهزار شرکت در جهاد که در رکاب پیامبر خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) باشد اعطا می کند. از آن حضرت سؤال شد اگر کسی امکان حضور در کربلا و حرم مطهر آن حضرت را در روز عاشورا نداشته باشد و از راه دور بخواهد آن حضرت را زیارت کند تکلیف چیست؟ حضرت فرمود: پیش از ظهر در جای بلندی بایست و پس از اشاره به سوی مرقد آن حضرت بر او سلام کن و بر ستمگران و کشندگان او لعن و نفرین بفرست، آنگاه دو رکعت نماز زیارت بخوان و هرچه می توانی بر مصیبت او گریه کن و خاندانت را نیز بر این عمل وادار ساز، و در خانه مصیبت آن حضرت را اقامه کن سپس فرمود: هر که این کار را انجام دهد من ضمانت می کنم که خدای سبحان پاداش یاد شده را به او بدهد. پس از بیان مطالب به بیان اصل زیارت می پردازد.(6)
این زیارت با سلام و درود بر امام حسین(ع) به عنوان فرزند پیامبر خدا و امیرالمؤمنین و سرور اوصیاء و فاطمه زهراء سرور زنان عالم و سلام و درود بر او به عنوان خون خدا و فرزند خون خدا و یگانه روزگار و سلام بر کسانی که در آستانه او عاشقانه ایثار و فداکاری کردند آغاز می شود. و با بیان مصائب او و عظمت آن مصائب مطالب ادامه پیدا می کند پس از آن به لعن و نفرین ظالمان می پردازد و مطالب فراوانی در آن بیان می کند.
ظهور تولّی و تبرّی در زیارت عاشورا
از تأکید بر زیارت امام حسین به گونه کلّی و زیارت آن حضرت در روز عاشورا و خواندن زیارت عاشورا در همه ایام استفاده می شود که یکی از نکات مورد توجه تجلّی و ظهور تولّی و تبرّی در زندگی شیعیان و پیروان اهل بیت رسول اللّه(ص) است، در زیارت عاشورا تولّی و اظهار ولایت و پذیرش آن به خوبی آشکار است و همچنین تبرّی و اظهار برائت و انزجار از ظالمان و ستمگران و کسانی که آن ها را به شهادت رساندند.
حال به فرازهایی از این زیارت اشاره می شود.
فرازهایی که گویای تولّی است در چند بند بیان می شود
الف: در فراز اول که با سلام و درود بر آن حضرت آغاز می شود و زائر می گوید:سلام برتو ای اباعبداللّه، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیرالمؤمنین و سرور اوصیاء، سلام بر تو ای فرزند فاطمه سرور زنان جهان، سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا و یگانه روزگار، سلام بر تو و جان های پاکی که در آستانه تو فرود آمدند، سلام الهی بر همه شما در همیشه زمان، تا هنگامی که من زنده ام و روز و شب پایدار باقی است.
ای اباعبداللّه، بی تردید مصیبت تو بسیار سخت و تحمّل آن بر همه انسان های مسلمان بسی دشوار است نه تنها بر موجودات زمینی بلکه دیدن آن صحنه های دلخراش و جانکاه برای ساکنان آسمان ها نیز سنگین بود.
ب: یا ابا عبداللّه انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامة؛ ای حسین، ای ابا عبداللّه، بی شک تا روز رستاخیز بر این عقیده استوار می مانم که در کنار یاران شما بوده و در جبهه همرزمان شما باشم.
ج: بابی انت و امی، لقد عظم مصابی بک فاسئل اللّه الّذی اکرم مقامک و اکرمنی بک، ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد(ص) اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین (ع) فی الدّنیا و الآخرة.
پدر و مادرم فدای تو باد، تحمّل مصیبت تو بسیار سخت است، از خدایی که منزلت کریمانه ای به تو بخشید و مرا در سایه آشنایی با تو گرامی داشت مشتاقانه خواستارم در رکاب پیشوای پیروزی از خاندان نبوی(ص) که به هدف خونخواهی تو برمی خیزد، توفیق حضور داشته باشم.
بار خدایا مرا در پرتو الطاف سالار شهیدان در دنیا و آخرت جزو رو سفیدان و آبرومندان درگاهت قرار ده.
در فراز بعدی زائر راه تقرّب به خدا و پیامبر خدا و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را ولایت و محبت امام حسین(ع) و بیزاری از دشمنان آن ها می داند.
فرازهایی که به بیان تبرّی می پردازد
الف: در مجموع این زیارت تبرّی به صورت لعن و نفرین نسبت به کسانی که اساس ظلم و ستم را بنیان نهادند بیان می شود. از جمله می فرماید: فلعن اللّه امّة اسّست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعن اللّه امّة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم الّتی رتّبکم اللّه فیها و لعن اللّه امّة قتلکتم و لعن اللّه الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم، برئت الی اللّه والیکم منهم و من اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم.
لعنت خداوند بر کسانی که اساس ظلم بر شما خاندان نبوی را بنیان نهادند، لعنت خدا بر نامسلمانانی که منزلت خدادادی شما را نادیده گرفتند و شما را از جایگاه امامت بیرون راندند و خلافت الهی شما را به یغما بردند.
لعنت خدا بر کسانی که بر اثر ترس و جهالت و سفاهت به طاغوت زمان پیوستند و زمینه کشتار شما را فراهم ساختند، از همه این افراد و کسانی که سبب شیوع و گسترش تفکر اموی شدند و گروهی که به جای پذیرش ولایت الهی ولایت طاغوت را پذیرفتند و افرادی که طوق بندگی و پیروی بی چون و چرای آنان را به گردن آویختند از همگی آنان گسسته، به خدا و خاندان پاک شما می پیوندم.
در فراز بعدی مصادیق ظالمان را متذکر شده و از افرادی چون آل زیاد و آل مروان و همه فرزندان امیه و ابن مرجانه (ابن زیاد) و عمر بن سعد و شمر یاد می کند که ملعون هستند و در پایان این فراز می گوید: نه تنها این افراد مورد لعن و نفرین خدایند بلکه کسانی که مقدّمات پیکار با حسین(ع) را فراهم ساختند مورد لعن قرار داده و فرمود:و لعن اللّه امّة اسرجت و الجمت و تنقّبت لقتالک یعنی لعنت خدا بر سپاهیانی که با آماده سازی مقدمات و ساخت زین و لگام برای اسب های جنگی و پوشیدن نقاب زمینه کشتار شما را فراهم کردند.
ب: در یک فراز اظهار برائت و انزجار می کند از کسانی که پایه گذار ستم بر اهل بیت و شیعیان آن ها بودند و از خدا می خواهد که این اظهار برائت را روزی آنان قرار دهد و در شعار ویژه ای که گفته شد صد بار آن را بگویید، به صورت کلی می گوید: اللهم العن اوّل ظالم ظلم حق محمّد و آل محمّد و آخر تابع له علی ذلک اللّهم العن العصابة الّتی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله اللّهم العنهم جمیعاً؛ خدایا نخستین ستمگر بر اهل بیت پیامبر و همه پیروانش را لعنت کن گروهی که به جنگ با امام حسین(ع) برخاستند و آنان که سپاهیان جهالت و سفاهت را بدرقه کردند و کسانی که به این جنایت هولناک رضایت دادند، افکار آنان را پسندیدند و به کردار آنان شادمان شدند، خدایا همگی آنان را لعنت کن از مجموعه این زیارت چند مطلب استفاده می شود.
اول: تقرّب به خدا از راه دوستی و ولاء امام حسین(ع) و اهل بیت به طور کلّی و دوستی و موالات دوستان آن ها و برائت و انزجار از ظالمان و ستمگران و پیروان و دوستان و زمینه سازان گسترش تفکّر ستم و ستمگری حاصل می شود.
بنابراین کسانی که تنها با ابراز محبّت و دوستی و پیوند با آن ها به خواهند به مقامات معنوی نائل شوند پنداری بیش نیست بلکه این ولایت و دوستی باید ملازم با برائت و انزجار از ظالمان و دوستان آن ها نیز باشد.
دوم: برائت تنها به این نیست که آدمی از ظالمان و ستمگران اعراض کند بلکه باید با اظهار تبرّی از آن و هر کسی که به گونه ای با ظلم و ستم همراه است نیز ملازم باشد از این رو کسانی که مستقیماً به اهل بیت ستم کرده اند یا ستمگران را یاری نمودند و یا به ستم بر آنان راضی باشند هر سه گروه در ستم سهیم اند و تبرّی و انزجار از آن ها نیز لازم است.
سوم از زیارت عاشورا استفاده می شود که برائت از ظالمان و ستمگران به این است که آن ها را مورد لعن قرار دهند. در واقع این گروه از رحمت و مغفرت خدا محرومند چنان که ملاحظه می شود که در قرآن گروه هایی چون ظالمان(7)،دروغ گویان،(8) کافران،(9) و کسانی که حق را کتمان کرده اند.(10) مورد لعن خدای سبحان قرار گرفتند و بلکه برخی علاوه بر لعن خدا، مورد لعن لعن کنندگان نیز قرار گرفتند، خواه فرشتگان باشند یا مؤمنان یا هر کسی، بنابراین اگر در زیارت عاشورا کسانی که به پیامبر و اهل بیت آن حضرت ستم کرده اند، مورد لعن قرار گرفتند باید توجه داشت که این مطلب ریشه قرآنی دارد.
چهارم: زائری که زیارت عاشورا را قرائت می کند خواسته هایی دارد که از جمله آن خواسته ها این است که خدای سبحان حیاتش و مماتش و زندگی و مرگش را زندگی و مرگ پیامبر و اهل بیت آن حضرت قرار دهد و می گوید: اللّهم اجعلنی فی مقامی هذا ممّن تناله منک صلوات و رحمة و مغفرة، اللّهم اجعل محیای محیا محمّد و آل محمّد و مماتی ممات محمّد و آل محمّد؛ خدایا مرا در این جایگاهی که هستم از کسانی قرار ده که از درود و تحیّت، لطف و رحمت و عفو و مغفرت تو بهره مند باشد. خدایا زندگی و مرگ مرا با حیات و ممات پیامبر و اهل بیتش همگون قرار ده، در این فراز زائر می گوید: زندگی پیامبر و اهل بیت آن حضرت زندگی همراه با انس با خدا و عزّت و طهارت و در واقع زندگی پاکیزه وحیات طیّب بوده است به من نیز همان زندگی را اعطاء کن و مرگی ده که در آن عزّت و با عشق به لقای الهی باشد. چنان که مرگ آن ها نیز مرگ با عزّت و همراه با عشق به لقاء الهی بوده است.
زیرا معیار حیات پاکیزه و زندگی سعادتمندانه چیزی جز همراهی و هماهنگی با آن بزرگواران نیست آن ها هستند که اسوه و الگوی آدمیان هستند، بنابراین انسانی که می خواهد زندگی و مرگ سعادتمندانه داشته باشد باید الگوهای زندگی و مرگ سعادتمندانه را که معصومین علیهم السلام هستند بشناسد و با ابعاد زندگی آن ها آشنایی پیدا و در عمل نیز در همه ابعاد زندگی از آن ها پیروی نماید. در این صورت است که مرگ او و حیات او مرگ و حیات سعادتمندانه خواهد شد.
چگونگی دریافت درود و رحمت الهی
در قسمت آغاز این فراز زائر از خدا می خواهد که در جایگاهی که قرار دارد از کسانی قرار دهد که به او درود و رحمت و مغفرت اعطاء می گردد. قرآن کریم راه آن را به ما توجّه داده از جمله در سوره بقره فرمود:«و بشّر الصابرین الّذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا للّه و انا الیه راجعون، اولئک علیهم صلوات من ربّهم و رحمة و اولئک هم المهتدون.»(11)
و بشارت ده به صبر پیشگان، آن ها که هرگاه مصیبتی به ایشان می رسد می گویند: ما از خدائیم و به سوی او باز می گردیم این ها همان ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آن ها هدایت یافتگانند چنان چه پیامبر و ائمه معصومین(ع) از ویژگی صبر و استقامت برخوردارند و به همین دلیل مشمول درود و رحمت خدا قرار گرفتند. انسان مسلمان نیز باید با صبر و ایستادگی در برابر گناهان ونسبت به اطاعت الهی و در برابر مصائب و رویدادهای تلخ از درود خاص الهی و رحمت حق بهره مند شوند.
اسباب مغفرت الهی
و اگر بخواهند از مغفرت الهی برخوردار باشند باید از راه های گوناگون از جمله تحصیل تقوای الهی و پروا پیشگی به مغفرت الهی نائل شوند:«یا ایها الّذین آمنوا اتّقوا اللّه یجعل لکم فرقاناً و یکفّر عنکم سیئاتکم و یغفرلکم؛(12) ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت خدا پرهیز کنید برای شما وسیله ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می دهد و گناهانتان را می پوشاند و شما را مورد مغفرت و آمرزش قرار می دهد.»
از جمله اموری که سبب برخورداری از مغفرت الهی می شود، دوستی خدا همراه با پیروی از پیامبر است:« قل ان کنتم تحبّون اللّه فاتبعونی یحببکم اللّه و یغفرلکم ذنوبکم؛(13) بگو اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد.»
یکی از اموری که باعث مغفرت الهی می شود، گفتن سخن حق و درست و منطقی است: «یا ایّها الّذین آمنوا اتقوا اللّه و قولوا قولاً سدیداً یصلح لکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکم؛(14) ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا کارشما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد.»
نتیجه گیری
آن چه که در این مقاله تحت عنوان ظهور و تجلّی و تبرّی در زیارت عاشورا مورد بررسی قرار گرفته است روشن می شود که:
اولاً: آدمی بر فطرت الهی آفریده شده است که به مقتضای آن فطرت الهی به کمال عشق می ورزد و از نقص و شرّ گریزان است.
ثانیاً: به مقتضای این گرایش فطری انسان به خدای سبحان که کمال مطلق است عشق می ورزد و به تبع آن به هرچه که وجهه الهی داشته باشد از جمله به اولیاء الهی و انسان های کامل نیز عشق می ورزد و چون به آن ها عشق می ورزد به دیدار آن ها می رود و به زیارت آنها می پردازد تا از این راه، هم عشق و محبّت خود را به آن ها نشان دهد و هم از راه باطل و انحراف فاصله بگیرد.
ثالثاً: یکی از زیارت هایی که محبّان اهل بیت به آن ترغیب شدند زیارت عاشورا است که خطاب به سید الشهداء حسین بن علی(ع) خوانده می شود که محتوای این زیارت از سویی تجلّی و ظهور تولّی و اظهار محبت نسبت به اولیاء حق و پیامبر و اهل بیت پیامبر است که با درود با امام حسین(ع) آغاز می شود و از سوی
دیگر تبلور تبرّی و اظهار انزجار نسبت به ظالمان و ستمگران و همراهان آنان و کسانی که به آن تمسّک می کنند و به ظلم آن ها راضیند نیز می باشد که با توجه به تأکید بر مداومت بر آن انسان این درس را از مکتب فکری امام دریافت می کند که باید با ستم و ستمگران مبارزه کند.
رابعاً: انسان زائر با اظهار تولّی و تبرّی با توجه به معرفتی که نسبت به حق امام حسین(ع) پیدا می کند در مقام دعا از خدای سبحان درخواست می کند که زندگی او زندگی پیامبر و اهل بیت او و مرگ او مرگ پیامبر و اهل بیت او باشد یعنی زندگی که در آن توحید و اخلاق و ارزش های انسانی و عشق به خدا جلوه کند و مرگ او نیز با عشق به لقاء الهی و توأم با عزّت و ارجمندی بوده و با مغفرت و آمرزش الهی در درگاه حق حضور یابد.
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
1. سوره روم، آیه 3.
2. سوره نحل، آیه 35.
3. ثواب الاعمال، صدوق، ص 107.
4. همان، ص 108.
5. همان، ص 110 به بعد.
6. بحارالانوار، ج 98، ص 291 - 290.
7. سوره اعراف، آیه 44.
8. سوره آل عمران، آیه 61.
9. سوره بقره، آیه 89.
10. سوره بقره، آیه 159.
11. همان، آیات 157 - 155.
12. سوره انفال، آیه 29.
13. سوره آل عمران، آیه 31.
14. سوره احزاب، آیه 71.
پدید آورنده : حجة الاسلام و المسلمین محمدرضا مصطفی پور
منبع : پايگاه حوزه