قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

فضائل و حسنات آمد

مرحوم راشد مى نويسد:

من «حسينعلى راشد» در سال (1284 شمسى) متولد گشته ام و پدرم تقريباً در سال (1251 شمسى)، متولد گشته بوده است بنابراين در زمان ولادت من او تقريباً 34 ساله بوده، چون من سه ساله شدم، پدرم از كاريزك- كه ما هنوز مقيم آن ده بوديم و به شهر تربت نرفته بوديم- با قافله اى پياده به كربلا رفت و آن همان سالى بود كه مجلس را به توپ بسته بودند و اين سفر هفت ماه به طول انجاميد.

روزى را كه پدرم بازگشت به ياد دارم مرد و زن همگى جمع شده بودند و در خانه ما جاى نشستن نبود، قند در آب انداخته بودند و به مردم شربت مى دادند و مردم، دور پدرم حلقه زده بودند، زنى از زنان ده در ميان جمع به پا ايستاده بود و دستش را بالا مى برد و پايين مى آورد و مى گفت:

دين آمد، ايمان آمد، نور آمد، رحمت آمد، خير آمد، بركت آمد، محراب آمد، منبر آمد، نماز آمد، مسجد آمد، كتاب آمد، قرآن آمد؛ مرتب از اين گونه جملات مى گفت و منظره او و صدايش چنان در نظرم مجسم است كه گويى همين ديروز بوده است .


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه