ایران اسلامی، دارای دو پیشینه تاریخی تلخ و شیرین است: پیشینه تلخ آن مربوط به دوران سخت و تاریك حكومت دو هزار و پانصد ساله پادشاهان ظالم و مستبد میباشد و پیشینه شیرین آن مربوط به دوران ظهور اسلام است كه ایرانیان با پذیرش دین الهی، جایگاه و ارزش فطری، عقلانی و الهی خود را یافتند و به پاس این افتخار از همان سالهای آغازین ظهور اسلام، خدمات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ارزندهای به جامعه اسلامی ارائه كرده و در همه زمینهها، حماسه آفریدند، به گونهای كه بالاترین تشویقها و مقامها را از سوی قرآن و عترت به خود اختصاص دادند. كه در این مجال به نمونههایی از آنها اشاره میشود.
ایرانیان در منظر قرآن:
طبق استناد به احادیثی كه وارد شده در قرآن آیاتی وجود دارد كه اشاره به قوم ایران و ایرانیان دارد كه به بعضی از آنها اشاره میشود. پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به هنگام تلاوت قرآن به این آیه رسیدند كه خداوند میفرماید: « ... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَكُمْ ثُمَّ لا یَكُونُوا أَمْثالَكُمْ»[1] یعنی « و اگر روی برگردانید (خداوند) جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.» از آن حضرت پرسیدند: كسانی كه اگر ما روی برگردانیم خداوند آنها را به جای ما قرار میدهد چه كسانی هستند؟ رسول خدا در حالی كه بردوش سلمان فارسی میزد فرمود: «این مرد و قوم او هستند.»[2]
در حدیثی دیگر ابوهریره میگوید: خدمت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نشسته بودیم كه سوره جمعه نازل شد. آن را برای ما تلاوت كرد و وقتی به آیه « و آخرینَ منهم لمّا یلحقوا بِهم»[3] رسید، مردی پرسید یا رسول الله آن گروه چه كسانیاند؟ آن حضرت ضمن اشاره به سلمان فرمودند: «قسم به جان كسی كه جانم در دست او است «لو كان الایمان معلقاً بالثریا لتناوله رجل من العجم و اسعدهم به الفارس؛ اگر ایمان به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمان قرار گیرد افرادی از عجم آن را به دست میآورند و سعادتمندترین آنها مردم فارس (ایران) هستند.»[4]
آیه دیگری در قرآن است كه طبق حدیث نبوی از ایرانیان به عنوان پاسداران و نگهبانان دین یاد شده است. آیه میفرماید: «اگر این قوم نسبت به آن (هدایت الهی) كفر ورزند (مهم نیست) زیرا كسانی را نگاهبان آن ساختیم كه نسبت به آن كافر نیستند.»[5] شخصی از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ پرسید: ای رسول خدا منظور از آن گروه نگهبان دین در این آیه چه كسانی هستند؟ حضرت فرمودند: سوگند به خدا، این گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.»[6]
قرآن از اسلام آوردن ایرانیان،كوششها، خدمات و تلاشهای پر ثمر آنان برای پیشرفت اسلام، در زمینههای مختلف پیشگویی میكند كه نشانگر جایگاه بلند ایرانیان است كه به اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ ایمان آورده و با عشق و معرفت از قرآن و عترت پاسداری میكنند.
ایران و ایرانیان از زبان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ :
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ غیر از احادیثی كه در تفسیر آیات در مورد ایرانیان آوردیم، بارها در مورد ایران و ایرانیان سخن گفته و از آنها به نیكی یاد كرده است كه به چند مورد اشاره میشود. پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرمایند «ایرانیان خویشاوندان ما اهل بیتاند ... »[7] و در جای دیگر میفرمایند: «اعظم الناس نصیباً فی الاسلام اهل الفارس؛ در بین مردم، مردم فارس بیشترین سهم را از اسلام دارند.»[8] و در جایی دیگر از ایرانیان به عنوان خوشبختترین مردم یاد كرده و میفرمایند: «اسعد العجم بالاسلام اهل الفارس؛ خوشبختترین ملت غیر عرب به واسطه اسلام مردم ایرانند.»[9] و در مقالی دیگر ایرانیان را اهل بهشت مینامد و آنها را جزء شفاعت شدگان در قیامت به حساب میآورد و میگویند: «اول كسانی كه در روز قیامت برایشان شفاعت میكنم از میان امتم، اهل بیتم هستند سپس نزدیكترین نزدیكانم از قریش ... سپس از عجمها»[10]
علی ـ علیه السلام ـ هم كه حكومتش حكومت عدل و داد بود و ملاك برتری انسانها را به یكدیگر تقوا و ایمان آنها میدانست احترام خاصی به ایران و ایرانیان داشت و هیچ تبعیضی میان اعراب و آنها قائل نمیشد و همیشه از آنها به نیكی یاد میكرد روزی اشعث نزد امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ آمد و از میان صفوف جماعت گذشت تا خود را به نزدیكی حضرت رساند و گفت: «ای امیر مؤمنان این سرخ رویان (ایرانیان) كه اطراف شما را گرفته و نزد شما نشستهاند بر ما چیره شدهاند.» حضرت از این سخن اشعث ناراحت شد و سرش را به زیر افكند، بعد فرمودند: « آیا امر میكنید كه آنان (ایرانیان) را طرد كنم؟ هرگز طرد نخواهم كرد چون در این صورت از زمره جاهلان خواهم بود. اما سوگند به خدایی كه دانه را شكافت و بندگانش را آفرید، حتماً شما را برای برگشت مجدد به آیینتان سركوب میكنند، همانگونه كه شما آنان (ایرانیان) را در آغاز برای پذیرش این آیین سركوب نمودید.»[11]
علی ـ علیه السلام ـ همیشه در بزرگداشت ایرانیان میكوشید و به آن تأكید میكردند، هنگامی كه عمر از راه ایران به طرف مدینه میرفت، قصد كرد زنان ایرانی را بفروشد و مردان آنها را عبد عرب قرار دهد تا افراد ضعیف را حمل كنند و پیران را بر پشت خود طواف دهند. امام علی ـ علیه السلام ـ به او فرمود: پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرمایند: «بزرگان قوم را احترام كنید، هرچند مخالفت شما كردند و این ایرانیان حكیم و با احتراماند آنها به ما سلام میكنند و رغبت به اسلام دارند ... » عمر گفت علی بن ابیطالب از من پیشی گرفت و عزم مرا درباره عجمها نقض كرد.»[12]
وقتی ایرانیان از تبعیض اعراب نسبت به خود شكایت كردند علی ـ علیه السلام ـ به پیش اعراب رفت و در این زمینه با آنها صحبت كرد و مفید واقع نشد آن حضرت میان موالی آمد و گفت: «با كمال تأسف اینان حاضر نیستند با شما روش مساوات در پیش گیرند و مانند یك مسلمان متساوی الحقوق رفتار كنند. من به شما توصیه میكنم كه بازرگانی پیشه كنید، خداوند به شما بركت خواهد داد.»[13]
ائمه دیگر هم در مناسبتی و رویدادهای مختلف از ایران و ایرانیان و آداب و رسوم آنها تعریف و تمجید كردند همواره سعی داشتند ذهنیت برتری اعراب بر ایرانیان را از بین ببرند مخصوصاً همانطور كه از روایات و شواهد بر میآید امام زمان ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ به ایران عنایت خاصی دارند آن حضرت خطاب به میرزای قمی میفرمایند: «این جا (ایران) خانه شیعیان ما است. میشكند، خم میشود، خطر هست ولی ما نمیگذاریم سقوط كند، ما نگهاش میداریم.»[14]
روایات و احادیث در مورد شهرهای ایران مخصوصاً قم و خراسان هم بسیار چشمگیر میباشد و در این روایات از شهر قم بسیار تعریف و تمجید شده است كه به طور اختصار به بعضی اشاره میشود.
در فضیلت شهر قم و اهل آن روایات بیشماری وجود دارد كه در آنها از قم با عناوین و القاب مختلف و ستایشهای گوناگونی یاد شده مثل سرزمین نجیبان، حجت بلاد، معدن علم و فضل، استراحتگاه مؤمنان، مأوای فاطمیان، محل باز شدن در بهشت، سرزمین مقدس، حرم اهل بیت، شهر پر بركت، كوفه كوچك و ... كه به بعضی اشاره میشود. امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: «اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا و اهل كوفه اوتادنا[15]؛ مردم خراسان بزرگان ما و مردم قم یاران ما و مردم كوفه حامیان استوار ما هستند.» در جای دیگر امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرمایند: «بر مردم قم فرشتهای بالهایش را گشوده است كه هیچ جباری نمیتواند اراده بد كند مگر این كه خداوند او را ذوب میكند، مانند نمك در آب. سپس به عیسی بن عبدالله اشاره كرد و فرمود: سلام خدا بر اهل قم كه شهرهای آنان را از آب باران سیراب میكند و بركاتش را بر آنها نازل میكند و بدیهایشان را به خوبی بدل میكند. آنها اهل ركوع، سجود، قیام و قعود هستند. آنها فقها و علما و فهمیده ها هستند. آنها اهل درایت و روایت و حسن عبادت هستند.»[16] و یا در مورد شهر طالقان امام صادق ـ علیه السلام ـ میفرماید: «خدای متعال را گنجهایی است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشی كه از آغاز تا كنون باز نشده و به اهتزاز در نیامده است. این خطه دارای مردانی است كه نسبت به ذات مقدس خداوند تردیدی در آن قلبها ایجاد نمیشود ... آنان زاهدان شب و شیران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطیعتر از كنیزكان نسبت به مولای خویشاند ... شعار آنان خونخواهی سالار شهیدان امام حسین ـ علیه السلام ـ است ... به واسطه این رادمردان خداوند امام بر حق مهدی ـ علیه السلام ـ را پیروز میگرداند.»[17]
[1] . سوره محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ ، آیه 38.
[2] . میزان الحكمه، ریشهری، ج 10، ص 70.
[3] . جمعه، آیه 3.
[4] . الدرالمنثور، ص 152.
[5] . انعام، 89.
[6] . نفس الرحمن، ص 48.
[7] . كنزالاعمال،ج 2، ص 303.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . همان، ص 94.
[11] . ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 284.
[12] . بحارالانوار، ج54 ، ص330.
[13] . بحارالانوار، ج 9، ص124.
[14] . عنایات ولی عصر به علماء و مراجع، ص 109.
[15] . بحارالانوار، ج 57، ص217.
[16] . همان، ج 60، ص 216.
[17] . همان، ج 53، ص 307.
منبع : اندیشه قم