قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

جاده معرفت و محبت

 

انسان در جاده معرفت به این حقیقت پی‌‌می‌برد که کسی غیر از خدا در عالم کاره‌ای نیست و مالکیت، ولایت، کانون عشق، کانون جذب و رحمتی و تکیه‌گاهی غیر از وجود مقدس حضرت حق وجود ندارد؛ به همین دلیل، دل آدم از دنیا برمی‌گردد و یکپارچه مجذوب وجود مقدس او‌ می‌شود. آن وقت انسان از همان ابتدا این‌گونه نگاه‌ می‌کند که آیا آن چیزی که من‌ می‌خواهم قبول کنم، مناسب با این عشق به حق هست یا نه، و اگر بود آن را می‌پذیرد و اگر با آن عشق‌ مناسب نبود با کمال جرات و شجاعت آن را رد‌ می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید:

)قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيـرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَـرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في سَبيلِهِ فَتَـرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللهُ بِأَمْرِهِ وَ الله لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقين (

بنابراین، انسان عاشق هر کس را که هماهنگ با این عشق نیست، قبول‌ نمی‌کند و افراد هم برایش تفاوت نمی‌کنند. عاشقی مانند ابراهیم (ع) با عموی خود آذر هم رودربایستی نداشت و به او‌ می‌گفت که اگر هماهنگ با محبوب من شوی من نیز با تو هستم و اگر هماهنگ با محبوب من نباشی حتی در قلبم نیز تو را دوست ندارم!

اما محبت که کم شود، حرارت عمل نیز کم و انسان در عمل سست‌ و کسل‌ می‌گردد. چنین شخصی حاضر است ساعت چهار صبح برای غیرخدا بیرون بیاید و تا شب خودش را در آتش عشق شیطانی دیگری بسوزاند، ولی حاضر نیست دو دقیقه در همان ساعت چهار صبح که بیدار می‌شود و آب هم در دسترس دارد وضو بگیرد و نماز بخواند. عشق وقتی نباشد حاضر است برای غیرخدا سی سال با ترس و لرز جاسوسی کند، اما حاضر نیست درِ نیمه شب که همه خوابند پنج دقیقه در خلوت خودش با خدای خویش یک «یا الله» بگوید. پس خیلی تفاوت میان اهل معرفت و غیر آنان و میان عاشق و فرد کسل است! همچنین تفاوت بسیاری است میان کسی که محبت دارد و کسی که دلسرد است! و دلسردی از خدا بدترین گناه و مساوی با کفر است.

 

البته آنهایی که عاشق بوده‌اند، هیچ چیز در عشق آنها اثر منفی‌ نگذاشته و گوش آنها بدهکار حوادث و طوفان‌ها نبوده است.


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه