قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

بندگى گويندگان‏

گويندگان را در يك تقسيم مى توان به دو گروه تقسيم نمود:

1- گوينده صادق، حكيم، عادل، خيرخواه، عالم، بينا و دلسوز.

2- گوينده كاذب، خائن، غارتگر، شقى و گمراه.

خداوند بزرگ متكلمى است كه مستجمع جميع صفات كمال است، و همانند او كسى طالب خير دنيا و آخرت بشر نيست، البته براى رسيدن به كمالات و حقيقت گفتار او، بايد دست به دامن سه نفر زد: پيامبر، امام معصوم، فقيه جامع الشرايط. پيامبر و امام با تفسير و توضيحشان بر قرآن، و فقيه با اجتهادش در روايات و عرضه اجتهاد از مسائل الهى خبر مى دهند.

انسان با شنيدن سخن پيامبر، امام و فقيه و به اجرا گذاشتن آن، در حقيقت خدا را عبادت كرده؛ زيرا پيامبر، امام و فقيه فقط مبلّغ فرهنگ حقند، و در اين خط، انسان جز عبادت خدا عبادت ديگرى ندارد؛ زيرا در قرآن مجيد اطاعت از پيامبر و امام و عالم ربانى، در حقيقت اطاعت از خدا شناخته شده چنانچه در قرآن آمده است:

«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» .

«هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده».

و نيز قرآن دستور داده از «اولِى الْامْر» كه عبارت از امام معصوم و فقيه عادل است اطاعت كنيد؛ چرا كه اطاعت از اينان اطاعت از خداست.

اما اگر انسان از اطاعت خدا، پيروى از پيامبر، امام و فقيه جامع الشرايط سر باز زند، اين طور نيست كه از بندگى و فرمان برى آزاد شود و به خيال خود راحت گردد؛ بلكه در اين زمينه، مطيع غير خدا خواهد شد، حال اين غير يا طاغوت هاى بيرونى و يا طاغوت درون كه هواى نفس است مى باشد.

مطيع خدا و تسليم حق، راهى براى فرمان دادن غير خدا در شئون حياتش باقى نمى گذارد، و مطيع و فرمانبر غير، راهى براى برنامه هاى الهى در زندگيش قرار نمى دهند، و در صورت دو شكل اطاعت، هم اطاعت از خدا و هم اطاعت از غير خدا، انسان را به پليدى شرك دچار مى كند.

در صورت نشنيدن فرمان خدا كه باعث رشد و كمال انسان است، آدمى دچار شنيدن خواسته هاى خود و خواسته هاى ديگران شده و متّصف به صفت بندگى غير مى گردد. تعبيراتى از قبيل عبد هوى، عبد دنيا، عبد شكم، عبد مال، عبد طاغوت در قرآن و روايات زياد آمده و خلاصه بايد گفت: بيرون آمدن از خط نورانى بندگى حق، انسان را به ناچار دچار بندگى ذلت بار شيطانى، در همه چهره هايش و بندگى هواى نفس مى كند و نقطه شروع خسارت انسان هم از همين جاست. قرآن مى گويد: كسى كه خود را از حق محروم كند، در قيد ولايت طاغوت خواهد رفت:

«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ» .

«و كسانى كه كافر شدند، سرپرستان آنان طغيان گرانند».

يا جاى ديگر مى فرمايد:

«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» .

«پس آيا كسى كه معبودش را هواى نفسش قرار داده ديدى؟».

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه