قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

در مدار عقل نه شهوت‏

در آثار اسلامى، از پنج نوع فكر سخن به ميان آمده است و هر انسانى مى تواند در فضاى اين پنج نوع فكر پرواز كند:

«التفكر على خمسه اوجه».

فكر آدمى بر پنج نوع است.

بى ارزش ترين انسان ها، با قرار گرفتن در مدار انديشه، به انسان هايى ارزشمند تبديل مى شوند. وقتى انسان از مادر زاده مى شود، از نظر وجودى، بسيار كم ارزش است. اما با قرار دادن برنامه هايش در راه انديشه، مى تواند خود را به ارزش هاى بى نهايت برساند. قدرت فكر، وجود انسان را پرواز مى دهد و به مرحله لقاى پروردگار مى رساند؛ به جايى كه كسى قدرت محاسبه ارزش او را ندارد.

اى برادر تو همه انديشه اى

 

مابقى خود استخوان و ريشه اى.

     

ما بايد خود را خرج مقام عالى وجودمان- كه عقل است- بنماييم، نه خرج مقام پايين آن كه شهوت است. اگر بخواهيم يك پارچه خرج شهوت شويم، در كوره پُر حرارت شهوت آب مى شويم و ديگر از انسانيتمان هيچ چيز باقى نمى ماند. اما اگر خرج مقام عالى وجودمان كه انديشه و عقل است شويم، به طور دائمى عظمت پيدا مى كنيم.

اميرالمؤمنين، عليه السلام، سخن زيبايى دارند كه بسيار باارزش است. ايشان مى فرمايند:

«أصل الإنسان لُبّه وعقله ودينه ومروته».

واقعيت، حقيقت، و ريشه انسان مغز اوست و عقل او پايبند دين و مردانگى اوست.

در ادامه حديث آمده است:

«حيث يجعل نفسه».

البته، اگر بفهمد و اين ريشه و پايبندى را براى خود انتخاب كند.

عقل در اين جمله به معناى «پاى بند» است.  هنگامى كه شتر را در سفرها براى استراحت مى خوابانند، به زانويش زانوبند مى بندند تا نتواند بلند شود و بار صاحبش را بردارد و در دل كوير ناپديد گردد. عقل مورد نظر روايت به معناى همين زانوبند است. بدين ترتيب، معنى عبارت ريشه هر انسانى مغز اوست فهميده مى شود. انسان بايد به ريشه خود توجه كند، زيرا اگر به ريشه برسد، شاخ و برگ هايش زنده مى مانند و ميوه هايش شيرين خواهند شد. اما اگر بخواهد فداى فرع شود- كه همان شهوت و شكم است- بر شاخ و برگ هايش ميوه تلخ و غير مفيدى خواهد روييد. نگاه به نامحرم، به دست آوردن و خوردن هر چيزى، قدم نهادن به هرجا كه انسان دلش بخواهد و گوش دادن به هر صدايى، ميوه هاى شيرينى براى وجود آدمى نيستند.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه