قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

هفت ویژگی‌ یک انتقاد سازنده

 

در جامعه بشری همه یه یک صورت فکر نمی‌کنند. اندیشه‌ها و دیدگاه‌ها با یکدیگر متفاوت است و گاه تضاد و تعارض میان افراد در موضوعاتی واحد پیدا می‌شود. این امر سبب شده است از دیرباز پدیده‌ای با عنوان نقد در بین افراد پدید آید که به نوبه خود می‌تواند سبب پیشرفت علوم و هویدا گشتن مشکلات و آسیب‌های دانش‌ها، طرح‌ها، علوم و ... گردد.

اما این پدیده کهن در صورتی مفید فایده است که آداب و شرایط خاص آن مورد توجه قرار گیرد و الا ممکن است واکنش منفی طرف مقابل را در بر داشته باشد و حتی عواقبی ناگوار به همراه آورد. این موضوع در تمامی ابعاد زندگی بشر ـ خانوادگی و اجتماعی ـ نمود دارد در نتیجه لازم است آگاهی کامل از نحوه صحیح نقد نمودن دیگران داشته باشیم. در این مجال به برخی از مهم‌ترین این آداب اشاره می‌گردد:

 

آداب نقد دیگران:

نقد دیگران در حوزه‌های مختلف زندگی می‌تواند کاربرد داشته باشد. در برخورد همسران با یکدیگر، والدین با فرزندان، فرزندان با والدین، معلمین با دانش‌آموزان، دانش‌آموزان با معلمین، مردم نسبت به مسئولان، مسئولان نسبت به مردم، دانشمندان با یکدیگر و ... . در این میان آدابی نیز برای این موضوع لحاظ شده است که در ذیل برخی از مهم‌ترین آن‌ها مدنظر قرار داده می‌شود:

1ـ برشمردن سره و ناسره با هم: در بررسی گفتار، رفتار و آثار دیگران این اصل مهم را باید در نظر داشت که هر فردی و هر اثری علاوه بر اشتباهات، بی‌شک نقاط مثبت و مفیدی نیز دارد و نمی‌توان یکسر آن را بد دانست. در نتیجه هنگام نقد باید انصاف را رعایت کرده و پیش از بیان اشتباهات دیگران، خوبی‌ها و نقاط مثبت آن‌ها را بیان نمود. این کار سبب می‌گردد ذهن مخاطب آماده شده و در مقابل سخنان منتقد جبهه‌گیری نکند.

 از این روست که معصومین (علیهم السلام) همواره یاران خویش را به داشتن برخوردی منصفانه با دیگران تشویق نموده‌اند: امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «الْإِنْصَافُ یَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ یُوجِبُ الِائْتِلَاف »؛ انصاف، اختلافات را از بین مى‌برد و موجب الفت و همبستگى مى‌ شود». (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 394 ، ح 9116)

2ـ علم کافی نسبت به موضوع: پیش از پرداختن به نقد افراد و ارزیابی آثار و افکار دیگران لازم است فهمی صحیح نسبت به موضوع به دست آورد. اگر برای مثال قرار است پدری فرزند خود را به دلیل انجام کاری مورد نقد قرار دهد ابتدا باید اطلاع کافی از صحت وقوع آن عمل از سوی فرزندش داشته باشد. در کنار آن باید از انگیزه فرزند خویش نیز به خوبی مطلع شود تا مبادا نقد وی به وادی تهمت کشیده شده و به دلیل زود قضاوت کردن، اعتماد فرزند به پدر کم‌رنگ شود. این موضوع در مورد آثار نویسندگان، سیاستمداران و ... نیز مطرح است. زمانی می‌توان اندیشه و آثار این افراد را مورد نقد قرار داد که اطلاعی کافی از موضوع مدنظر آن‌ها در دست باشد نه اینکه هرکسی در هر موقعیتی بدون شناخت ابعاد و شرایط بحث، به خود اجازه نقد افراد را دهد. در حدیثی از امام علی (علیه السلام) آمده است: «اَلا وَ اِنَّ اللَّبیبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْآراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ»؛ «بدانید عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد». (غررالحكم، ص 178)

در هنگام نقد دیگران زمان و مکان از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. به عنوان نمونه اگر فردی انتقادی نسبت به همسر خود دارد نباید هنگام خستگی همسر، آن را بیان کند چرا که هنگام خستگی آدمی توان شنیدن سخنان معمولی را ندارد چه رسد به نقد که نیازمند فکر و دقت است. یا هنگامی که مملکت دچار آشوب‌های داخلی یا جنگ‌های خارجی است باید دست از انتقادات برداشت و تنها برای سامان دادن شرایط تلاش نمود

در روایتی دیگر از ایشان آمده است: «لا تقل بما لا تعلم بل لا تقل كل ما تعلم». (تحف العقول، ص 68)

3ـ به کار بردن کلمات مثبت، محترمانه و مناسب: نقد باید به صورتی کاملاً محترمانه و به دور از کلمات زننده و تحقیرآمیز صورت گیرد. امری که تأثیر بسیار زیاد در اثرپذیری نقد می‌تواند داشته باشد. در روایتی زیبا از امام علی (علیه السلام) آمده است: «اَلْعاقِلُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِكْمَةً وَ مَثَلاً وَ الاَحْمَقُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِلْفا»؛ «عاقل، هر گاه سخن بگوید، آن را با سخنى حكیمانه و ضرب المثل همراه سازد و نادان هرگاه سخن بگوید، آن را با سوگند همراه كند». (شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 20، ص 289) به خداوند نیز این موضوع را در قرآن مورد توجه قرار داده و می‌فرماید: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً»؛ «و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید». (بقره/83)

4ـ زمان و مکان مناسب: در هنگام نقد دیگران زمان و مکان از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. به عنوان نمونه اگر فردی انتقادی نسبت به همسر خود دارد نباید هنگام خستگی همسر، آن را بیان کند چرا که هنگام خستگی آدمی توان شنیدن سخنان معمولی را ندارد چه رسد به نقد که نیازمند فکر و دقت است. یا هنگامی که مملکت دچار آشوب‌های داخلی یا جنگ‌های خارجی است باید دست از انتقادات برداشت و تنها برای سامان دادن شرایط تلاش نمود.

5ـ مختصر و مفید بودن: نقدی سازنده است که در کوتاه‌ترین عبارات ممکن مقصود خویش را به مخاطب برساند. اگر منتقد در زمان سخن گفتن تلاشی در جهت مختصر نمودن کلام خود نکند مخاطب را خسته کرده و ممکن است سبب بی‌اثر شدن کلام خود گردد. در نتیجه حجم نقد باید به اندازه‌ای باشد که حوصله خواننده را سر نبرد. پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) فرمودند: «هنگامی که موسی بن عمران (علیه السلام) با خضر (علیه السلام) ملاقات کرد موسی (علیه السلام) به وی گفت: مرا موعظه کن. خضر گفت: ای کسی که جویای دانشی! بدان که گوینده کمتر از شنونده خسته می‌شود، پس هیچ گاه اهل مجلس خود را خسته مکن». (بحار، ج 1، ص 226)

در روایتی دیگر از امام علی (علیه السلام) نقل شده است: «خیر الکلام ما لا یملّ و لا یقلّ»؛ «بهترین کلام، گفتاری است که خسته کننده نباشد و از گوینده نکاهد. [یعنی جایگاه گوینده‌اش را پایین نیاورد]». (غرر الحکم، ص 355)

6ـ شفافیت نقد: در هنگام نقد باید شفاف سخن گفت و از پیچیدگی در کلام جلوگیری کرد. این امری است که همواره مورد نظر پیشوایان دینی قرار داشته است. به عنوان نمونه حضرت موسی (علیه السلام) پیش از حرکت به سوی فرعونیان از خداوند متعال تقاضا می‌کند کلامی به وی عنایت کند که دیگران آن را به خوبی دریابند: «یَفْقَهُوا قَوْلی». کلام باید رسا و واضح باشد و به صورت شفاف، مطلب را بیان دارد، اما بی‌پروا نباشد.

در بررسی گفتار، رفتار و آثار دیگران این اصل مهم را باید در نظر داشت که هر فردی و هر اثری علاوه بر اشتباهات، بی‌شک نقاط مثبت و مفیدی نیز دارد و نمی‌توان یکسر آن را بد دانست. در نتیجه هنگام نقد باید انصاف را رعایت کرده و پیش از بیان اشتباهات دیگران، خوبی‌ها و نقاط مثبت آن‌ها را بیان نمود

7ـ نقد خودِ اثر نه گوینده آن: از دیگران موضوعاتی که هنگام نقد باید بدان توجه نمود آن است که توجه و تمرکز بر اثر و فعل فرد باشد و نقد سبب زیر سۆال بردن شخصیت وی نشود. در کنار این نباید فراموش نمود که هر انسانی ـ غیر از معصومین (علیهم السلام) ـ ممکن است دچار اشتباه و خطا در کلام، رفتار و افکار خویش شوند. در این زمینه نیز تفاوتی میان دکتر، علامه، فیلسوف و ... وجود ندارد. در نتیجه می‌توان با حفظ شرایط و پاسداشت مقام والای افراد؛ افکار یا اعمال آنان را نقد نمود. چنانچه از امام علی (علیه السلام) مشهور است: «لا تنظر إلى من قال و انظر إلى ما قال». (غرر الحكم و درر الكلم، ص 744)

در کنار موارد مذکور، آدابی چون با دلیل سخن گفتن و نسبت کذب به دیگران ندادن نیز باید مدنظر قرار گیرد.

 

نتیجه

نقد دیگران در حوزه‌های مختلف زندگی می‌تواند کاربرد داشته باشد. در این میان آدابی نیز برای این موضوع لحاظ شده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره نمود:برشمردن سره و ناسره با هم، علم کافی نسبت به موضوع، به کار بردن کلمات مثبت، محترمانه و مناسب، زمان و مکان مناسب، مختصر و مفید بودن، شفافیت نقد، نقد خودِ اثر نه گوینده آن، با دلیل سخن گفتن و نسبت کذب به دیگران ندادن. تمامی این موارد ریشه‌هایی اسلامی داشته و با استفاده از منابع دینی می‌توان اهمیت و ضرورت توجه بدان‌ها را بیش از پیش دانست.

زینب مجلسی راد           


منبع : تبیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه