قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نظريه مكتب‏هاى بشرى‏ در مورد انسان

بدون شك فرهنگى كه از انسان شناخت ندارد، قدرت راهنمايى او را نداشته و نمى تواند او را به آنچه خير اوست، و به آنچه به ضرر و زيان اوست آگاه كند.

گرچه فرهنگ هاى مادّىِ تاريخ، ادعاى شناخت انسان را داشتند و مى گفتند: ما بشر را به آنچه خير اوست هدايت كرده و از آنچه به ضرر اوست آگاه مى كنيم؛ اما گذر زمان ثابت كرد كه ادعاى آنان پوچ و فرهنگ آنان جز خسارت و ضرر براى بشر سودى ندارند.

اينان با جهل و عدم شناخت بشر و ندانستن جايگاه و موقعيت حقيقى او، دست به باز كردن راهى براى درمان دردهاى روحى و روانى انسان زدند، و هر كس را در آن راه قرار دادند، غرق در گمراهى و بدبختى نمودند.

اين نكته را نبايد فراموش كرد كه فرهنگ هاى زمينى به بُعد معنوى انسان يا اصلًا توجه نداشتند و يا اگر داشتند بسيار كم بوده و نظر آنان به بعد مادى انسان نيز نظر صحيحى نبوده است؛ زيرا از ميليون ها سال قبل تاكنون نتوانسته اند به حل مشكلات دنيايى انسان موفق شوند.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه