قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

آثار سخنان مباح‏

 

اول: مشغول كردن كرام الكاتبين به چيزى كه در آن فايده و خيرى نباشد. حق مردم عاقل آن است كه از ايشان شرم دارد و ايشان را نرنجاند:

«ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» .

دوم: فرستادن نامه نزد خداى تعالى، پر از لغو و هرز و بيهوده. پس بنده بايد از اين حذر كند و از خداى تعالى بترسد.

گفته‌اند: يكى به ديگرى نگريست، و سخنى ناسزا گفت، او را گفت: اى مرد! نوشته‌اى به نزد خداى تعالى مى‌فرستى، بدان كه چه مى‌نويسى در آن.

سوم: خواندن آن در روز قيامت نزد خداى عزوجل در برابر مردمان با رنج، ترس، برهنگى، گرسنگى، تشنگى، از بهشت منقطع، از نعمت محبوس.

چهارم: ملامت و توبيخ بى حد، كه: چرا گفتى؟ و به چه سبب گفتى؟ و حجت منقطع شد. گفته‌اند:

ايَّاكَ وَالْفُضُولَ فَانَّ حِسابُهُ يَطُولُ.

«سخن اضافه از حق مگو كه حساب آن طولانى است».

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه