قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مؤمن و رحمت خدا

 

منابع :
کتاب : تفسير حكيم جلد یک
نوشته : استاد حسین انصاریان

 

در روايت است جوانى در آستانه مرگ قرار گرفت، در حالى كه زبانش از گفتن «لااله‌الاالله» بسته شد، اطرافيانش نزد پيامبر آمدند و حضرت را از مشكلى كه براى جوان پيش آمده بود خبر دادند، آن پيشواى رحمت كنار جوان آمد و شهادت به توحيد را به او تلقين كرد، او دچار اضطراب مى‌شد، و از گفتن باز مى‌ماند!

حضرت پرسيد آيا نماز نخوانده، روزه نگرفته، زكات نپرداخته؟ گفتند: همه اين امور را انجام داده است، فرمود آيا عاق پدر و مادر است؟ پاسخ دادند آرى! حضرت فرمود مادرش را بياوريد. مادرش كه پيره زالى كور چشم بود آمد، حضرت فرمود: آيا از او گذشت نمى‌كنى؟ گفت: نه زيرا به من در حدى لطمه وارد نموده كه چشمم از دست رفته!! حضرت فرمود: هيزم و آتش بياوريد، پيرزن گفت آتش براى چه مى‌خواهى؟ حضرت فرمود: مى‌خواهم او را در برابر تو به كيفر كارى با تو كرده بسوزانم!

پيرزن دو بار گفت: از او گذشتم، از او گذشتم، آيا من او را نه ماه در رحمم براى سوختن به آتش حمل كردم، آيا او را دو سال براى سوزانده شدن به آتش شير دادم، يا رسول الله پس مهر مادرى كجاست؟

مادر با مهر اندكى كه در دل نسبت به فرزند داشت، مهرى كه جلوه‌اى ناچيز از مهر و رحمت حضرت رب است از جوانش گذشت و به همين سبب زبان فرزندش در آستانه ورود به جهان آخرت به گفتن «لااله‌الاالله» باز شد، مهر و رحمت بى‌نهايت حق كه چشمه نامحدود همه مهرهاست كجا اجازه مى‌دهد مؤمنى كه شصت سال يا هفتاد سال يا كمتر يا بيشتر خدا را بندگى كرده، و اگر مرتكب گناهى شده به آغوش توبه درآمده به آتش قيامت بسوزد و از پاداش اعمالش محروم شود؟!! «1» در اين زمينه بيش از پيش به عمق گفتار حضرت رضا (ع) در ضمن دعايش به پيشگاه حق پى‌مى‌بريم:

«رحمن الدنيا و الآخرة و رحيمهما:» «2»

در اينجا مناسب است توجه همگان و به ويژه اهل خدا را به اين نكته ظريف جلب كنم كه چون بر اساس آيات قرآن مهر و رحمت حق بى‌نهايت و نسبت به كل شيئى فراگير و نيز بر خشمش كه در حقيقت عذاب اوست سبقت و پيشى دارد، بايد به هنگام دعا از حضرتش مناسب با رحمتش از او درخواست حاجت كنند و در اين زمينه به آيات و دعاهائى كه از اهل بيت رسيده و در آنها به همه تعليم داده‌اند كه از خدا چه بخواهيد توجه و دقت كنند، زيرا از رحمت بى‌نهايت، اندك خواستن اسائه ادب به حضرت رحمن و رحيم است، و با ادب دعا تناسب ندارد.

براى نمونه به برخى عناوين خواسته‌هائى كه از پيشگاه رحمن و رحيم به وسيله عارفان عاشقش درخواست شده اشاره مى‌كنم.

پروردگارا ما را در زمره صالحان و شايستگان درآور، «3» پروردگارا از عالم بالا براى ما سفره‌اى پر از نعمت نازل كن، «4» پروردگارا به ما خير و خوبى دنيا و آخرت عنايت كن، «5» پروردگارا بر ما صبر و استقامت فرو ريز و قدم‌هايمان را در صراط مستقيمت و جهاد در راهت ثابت و استوار بدار، و بر كافران پيروز كن، «6» پروردگارا قلوب ما را پس از اين كه هدايتمان نمودى از انحراف و ضلالت، و ميل به سوى باطل حفظ فرما، «7» پروردگارا گناهان ما را بيامرز، و زشتى‌هاى ما را بپوشان، و جان ما را در حالى كه همراه با نيكان باشيم بگير. «8» اعضا و جوارحم را براى به كار گرفتن در خدمتت نيروبخش، و دلم را براى عزيمت به سوى حضرتت قوى و محكم گردان، و كوشش در به دست آوردن خشيت از عظمتت را به من عطا فرما، و دوام در پيوستن به خدمتت را به من عنايت نما، تا با جسم و جان در ميدان‌هاى پيشتازان به سويت به حركت آيم، و در گروه شتابندگان به سويت بشتابم. و به سوى بارگاه قربت در زمره مشتاقان غرق شوق گردم، و همانند نزديك شدن مخلصان به تو نزديك شوم، چون ترس يقين كنندگان از تو بيم ورزم، و در جوار رحمتت با مؤمنان گردآيم. «9»

انوار معرفتت را براى ما كامل كن، و شيرينى عفو و گذشتت و لذت آمرزشت را به ما بچشان، و قلوب ما را روز لقاءت به وسيله تماشاى جلال و جمالت با ديده باطن شاد فرما، و عشق دنيا را چنانكه از دل شايستگان برگزيده‌ات و نيكان ويژه حرميت بيرون بردى از دل ما بيرون بر، به مهربانيت اى مهربان‌ترين مهربانان. «10» خدايا دورى گزيدن از خانه غرور را كه خانه دنياست روزى من كن و دل دادن به خانه جاودان را رزق من قرار ده، و پيش از فرا رسيدن مرگ استعداد براى آن را نصيب من فرما. «11» خدا فروتنى فروتنان واقعى را از تو درخواست دارم، و نيز اخلاص اهل يقين، و همراهى با نيكان، و شايستگى درك حقايق ايمانى، و بهره از هر نيكى و خوبى و سلامت از هر گناه، و مستوجب شدن به رحمتت و موجبات آمرزشت و رسيدن به بهشت و نجات از آتش را از تو خواهانم. «12» خدايا عقل كامل و مغز وزين و دل پاك و عمل بسيار و ادب شايان به من عنايت فرما. «13»

 

گوشه‌اى از روايات باب رحمت‌

پيامبر در رواياتى مى‌فرمايد:

«ان الله تعالى خلق مأة رحمة فرحمة بين خلقه يتراحمون بها و ادخر لاوليائه تسعة و تسعين:» «14»

بى‌ترديد خدا، صد رحمت به وجود آورد، يك رحمتش ميان آفريده‌هاى اوست كه به سبب آن به يكديگر مهر مى‌ورزند، و نود و نه رحمت را براى دوستان و اوليائش ذخيره كرد.

«ما خلق الله من شيئ الا و قد خلق له ما يغلبه و خلق رحمة تغلب غضبه:» «15»

خدا چيزى را نيافريد مگر اين كه در برابرش چيزى را آفريد كه بر آن چيره باشد، و رحمتش را به وجود آورد كه بر خشمش (كه عذاب اوست) غلبه دارد.

«اطلبو الخير دهركم كله و تعرضوا لنفحات الله فان لله نفحات من رحمته يصيب بها من يشاء من عباده:» «16»

در همه روزگارتان خواهان خير باشيد، و خود را در معرض نسيم‌هاى الهى قرار دهيد، براى خدا نسيم‌هائى از رحمتش مى‌باشد كه به هر كس از بندگانش بخواهد مى‌رساند.

مردى به رسول خدا گفت:

«احب ان يرحمنى ربى قال: ارحم نفسك و ارحم خلق الله يرحمك الله:» «17»

دوست دارم خدا به من رحم كند، حضرت فرمود به خودت و به خلق خدا رحم كن تا خدا رحمتش را نصيب تو نمايد.

حضرت سجاد فرمود:

«لا يهلك المؤمن بين ثلاث خصال: شهادة ان لا اله الا الله و شفاعة رسول الله و سعة رحمة الله عزوجل:» «18»

مؤمن ميان سه خصلت دچار هلاكت نمى‌شود: شهادت به وحدانيت خدا، اتصال به شفاعت رسول حق، و رحمت فراگير خداى عزوجل.

از رسول خدا روايت شده: چون گنه‌كاران مؤمن را به دوزخ برند، آتش بر آنان سرد شود تا هنگامى كه بيرون آيند، آنگاه خطاب الله بر فرشتگان آيد كه ايشان را به فضل و رحمت من به بهشت بريد كه درياى مرحمت و امتنان من بى‌كران، و فضل و احسانم بى‌پايان است.

و از اهل بيت روايت شده: چون روز قيامت رسد، حق تعالى همه اهل ايمان را يك جا گرد آورد و خطاب نمايد من از حقوقى كه بر عهده شما دارم گذشتم، شما هر حقى كه در ذمه يكديگر داريد بگذريد تا به بهشت درآئيد.

و نيز از رسول رحمت روايت است، چون روز قيامت شود بنده‌اى از اهل ايمان را حاضر كنند، خطاب آيد: نعمت مرا سر بار معصيت ساختى و چندان كه نعمت را بر تو افزودم تو بيشتر عصيان ورزيدى، عبد از شرمسارى معصيت سر در پيش افكند، خطاب عزت رسد كه: اى بنده من سر بردار، همان ساعت كه معصيت كردى من تو را آمرزيدم و قلم عفو بر سر آن كشيدم!!

و بنده‌اى ديگر را نزديك آرند، آن بيچاره به خاطر بسيارى معصيت سر به زير افكند و از شرمسارى به گريه آيد، خطاب الهى در رسد كه: اى بنده من آن روز كه گناه مى‌كردى و مى‌خنديدى تو را شرمسار نساختم، امروز كه خجالت مى‌كشى و گناه نمى‌كنى و زارى مى‌نمائى چگونه تو را عذاب كنم، گناهت بخشيدم و رخصت دخول بهشت دادم!! «19» غرق گنه نااميد مشو زدربار ما ‌

كه عفو كردن بود در همه دم كار ما بنده شرمنده تو خالق بخشنده من بيا بهشتت دهم مرو تو در نار ما جدر دل شب‌خيز و ريز قطره اشكى جزچشم كه دوست دارم كند گريه گنهكار ما توبه شكستى بيا هر آنچه هستى بيا جاميدوارى بجو زنام غفار ما جاهل دلى درباره رحمن رحيم گفته: رحمان است به روزى دادن جانداران و رحيم است به آمرزش سيئآت مؤمنان. در روزى و رزق اعتماد به رحمانى او كن نه بر كسب خود، ولى كسب را مگذار تا كاهل نشوى، و در آمرزش گناهان بر رحيمى او اعتماد ورز نه بر عمل خود، اما عمل را ترك مكن تا غافل نشوى.

 

 

پی نوشت ها:

 

 

______________________________

 

(1)- تفسير كبير ج 1، ص 235.

(2)- نورالثقلين ج 1، ص 12، حديث 55.

(3)- مائده 84.

(4)- مائده 114.

(5)- بقره 201.

(6)- بقره 250.

(7)- آل عمران 8.

(8)- آل عمران 193.

(9)- بخشى از دعاى كميل.

(10)- بخشى از مناجات زاهدان مفاتيح الجنان ص 215.

(11)- از دعائى زين العابدين‌ع مفاتيح، ص 389.

(12)- از دعاهاى اميرالمؤمنين، مفاتيح ص 392.

(13)- از دعاهاى زين‌العابدين در زهنگام زيارت اميرالمؤمنين.

(14)- تفسير معين ص 1.

(15)- تفسير معين ص 1.

(16)- كنزالعمال حديث 31325.

(17)- كنز العمال، حديث 44154.

(18)- بحار، ج 78، ص 159.

(19)- تفسير فاتحة الكتاب يكى از دانشمندان پس از عصر فيض كاشانى، ص 70.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


بیشترین بازدید این مجموعه