منابع :
کتاب : تفسير حكيم جلد یک
نوشته : استاد حسین انصاریان
با توجه اين كه حضرت حق در آيات قرآن مجيد، و به زبان پيامبران و امامان همه انسانها را دعوت به تقوا كرده، و از آنان خواسته است در همه شئون زندگى و در هر قدمى كه برمىدارند و قلب را به هر نيتى كه مىسپرند تقواى الهى يعنى اجتناب از هر حرامى كه در رابطه با هر شأنى از شئون حيات است رعايت كنند بىترديد اجراى اين فرمان نورانى و پر بركت از طرفى، و اتصال به تقوا از طرف ديگر براى انسان منافع و آثارى خواهد داشت.
اگر تقوا را چون درختى پاك و شجرهاى طيبه تصور كنيم كه همين گونه هم هست، پس بايد اعتراف كنيم كه اين درخت بايد و قطعاً ثمرات و محصولات بسيار مفيدى در عرصهگاه حيات دنيا و آخرت انسان از خود ظهور دهد.
اين اوراق اگر بخواهد همه ثمرات و منافع تقوا را از طريق قرآن و روايات بيان كند بدون شك به چندين جلد خواهد رسيد و از مسير تفسير ديگر آيات شريفه كتاب مجيد حق باز خواهد ماند، ولى براى اين كه مطالعه كنندگان محترم از اين خرمن پرفيض خوشهاى برگيرند به ترتيب سورههاى قرآن به گوشهاى از منافع و آثار تقوا اشاره مىشود.
فلاح و رستگارى
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ: «1»
نسبت به خدا در همه امورتان پروا كنيد تا هماى فلاح و رستگارى را در آغوش بگيريد.
فلح در لغت به معناى شكافتن است، و از آنجا كه زارع و كشاور زمين را با گاو آهن مىشكافد و هر گونه مانع رشد دانهها را از ميان برمىدارد، و زمين را آماده تخم پاشى و رشد گياه مىكند عرب به او فلاح مىگويد.
كسى كه با رعايت تقوا در همه شئون حيات، موانع راه سعادت دنيا و آخرت را بر طرف مىكند، و آنچه را سد راه خوشبختى است مىشكافد و حركت در راه حق را ادامه مىدهد يقيناً به فلاح و رستگارى كه همانا نعمت جاويد الهى در قيامت است مىرسد.
راغب اصفهانى در كتاب المفردات خود كه بيان و توضيح لغات قرآن است مىنويسد: فلاحى كه اهل تقوا و آراستگان به ايمان در قيامت به آن مىرسند عبارت است از: دانش و معرفت بىجهل، عزت به ذلت، حيات بىمرگ، ثروت و غناى بىفقر است.
معيت و همراهى با حق
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ: «2»
و از خدا پروا كنيد و بدانيد بىترديد خدا همراه با پرهيزكاران است.
اجتناب و دورى انسان از همه آلودگىهاى ظاهر و باطن، و جدا زيستن آدمى از فساد و گناه و معصيت كه عامل طهارت و پاكى است، زمينه ساز معيت و همراهى خدا با آدمى است، و خداى مهربان با هر كس معيت و همراهى داشته باشد مسلماً از آفات و فتنهها در دنيا، و بلاها و عذابها در آخرت در امان خواهد بود.
اهل خدا، و مسافران به سوى دوست، و سالكان راه محبوب ترك همه گناهان را ركن و اساس تقوا دانسته، و بناى آباد دنيا و آخرت را مبتنى بر آن مىدانند و از چهار منزل مراقبت آن را اول منزل و پايه آن برشمردهاند:
«الاول ترك المعاصى و هذا هو الذى بنى عليه قوام التقوى و اسس عليه اساس الآخرة و الاولى، ما تقرب المتقربون بشيئ اعلى و افضل منه.
الثانى الاشتغال بالطاعات مع حضور القلب.
الثالث عدم الغفلة.
الرابع الحزن الدائم قال: انى لا اسكن الا فى قلب محزون.» «3»
اولين مرحله و منزل مراقبت ترك همه گناهان است، و اين ترك و آزاد زيستن از معاصى است كه پايههاى تقوا بر آن بنا شده، و اساس آخرت و دنياى صحيح را بر آن نهادهاند، بندگان مقرب خدا كه با ارزشترين انسانهايند به چيزى برتر و بهتر از ترك همه گناهان به خدا تقرب نجستهاند.
در معارف الهيه آمده: موسى از خضر پرسيد آراسته به كدام حقيقت شدهاى كه به من مأموريت دادهاند از تو بخشى از اسرار و واقعيات را بياموزم، و با چه وسيله به اين مرتبه و مقام رسيدهاى؟! خضر در پاسخ گفت: به ترك همه گناهان. دومين مرحله مراقبت مشغول بودن به طاعات و عبادات با حضور قلب است.
و سومين مرحله آن خالى بودن از غفلت و بىخبرى نسبت به حقايق هستى است.
و چهارمين آن اندوه دائم و حزن هميشگى نسبت به عمر گذشته و فرصتهاى از دست رفته و كوتاهى در عبادت است.
حضرت حق جل و علا فرمود: من جز در دل محزون سكونت نمىگيرم!
مصون ماندن از عذاب سخت
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ: «4»
از خدا پروا كنيد و بدانيد مسلماً خدا در كيفر بسيار سختگير است.
آرى كسى كه به فرمانها و احكام حضرت حق گردن ننهد، و زحمات و كوشش پيامبران و امامان را كه جز هدايت انسان به سوى خير دنيا و آخرت هدفى نداشتند قدردانى ننمايد، و آئين و دين خدا را به مسخره بگيرد، و معبود خود را هواى نفس خويش قرار دهد، و به راه ياغيان و طاغيان برود مستحق سختترين كيفر و شديدترين عقاب و عذاب است، و هر كس از خدا پروا كند و به حفظ خويش از گناهان و فسق و فجور برخيزد، و در همه شئون زندگى تقواى الهى را رعايت نمايد البته از كيفر سخت او براى ابد در امان خواهد ماند.
مصون ماندن از نقشههاى خائنانه دشمنان
وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً: «5»
و اگر صبر و تقوا پيشه كنيد و در ميدان جهاد پايدار بمانيد و از دوستى و موالات با دشمنان خدا بپرهيزيد، نقشههاى خائنانه و كيد و حيله آنان اندك زيانى به شما نخواهد رسانيد.
در اين آيه شريفه خداى عزيز استقامت در ميدان جنگ، و اجتناب از دوستى و معاشرت با دشمنان را مانع و سدى سخت در برابر اثر گذارى نقشه و تدبير شيطانى ياغيان و طاغيان مىداند.
آرى اگر مسلمانان در برابر دشمنان خدا سستى نشان دهند، و از خود مقاومتى به ميدان نياورند، و راه دوستى و معاشرت و آميزش با دشمنان را باز بگذارند، سزاوار شكست و ذلت مىشوند، و نقشه و تدبير خائنانه دشمنان بر تمام شئون حيات آنان اثر مىگذارد، و از اين طريق زيانها و خسارتهاى غير قابل جبرانى به مسلمانان وارد مىآيد.
ايمان به خدا و قيامت، و توحيد و طاعت اقتضاء مىكند كه انسان در ميدان هر جهادى تا پيروزى قطعى استقامت ورزد، و در همه امورش از تكيه بر دشمنان و پناه بردن به ولايت و دوستى آنان بپرهيزد، تا از زيان نقشههاى آنان در امان بماند، زيرا كسى كه به خدا توكل مىكند و بر آزمايشات الهى استقامت مىورزد، و فقط به يارى او چشم مىدوزد، در هر ميدانى نسبت به خواسته بر حقش چيره مىشود، و بر دشمنانش پيروز مىگردد، و در حفاظت نيكوى پروردگارش محفوظ مىماند.
ولى آن كه از غير خدا توقع يارى مىكند، و به خودش واگذار شده قطعا از يارى پروردگارش و نصرت و حفظ خدايش محروم خواهد ماند.
من استعان بغير الله فى طلب
فان ناصره عجز و خذلان: «6» آن كه در خواسته و طلبى از غير خدا يارى بخواهد، بىترديد يار او ناتوانى و خوارى است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره 189.
(2)- بقره 194.
(3)- تذكره المتقين شيخ مفيد بهايى ص
(4)- بقره 196.
(5)- آل عمران 120.
(6)- تفسير محىالدين، ج اول ص 215.
منبع : پایگاه عرفان