در آن زمانى كه ميدان حيات انسان از همه طرف، دستخوش حملات ويرانگر اميال و غرايز حيوانى و شيطانى شده بود، و بر اثر آن حملات و طوفانها ساختمان كرامت و فضيلت از ريشه رو به ويرانى مىنهاد؛ در آن زمان كه در تمام جهان عدهاى زورگو و مفتخور و گروهى شكم پرست و شهوتران، انسان و انسانيت را به بردگى و بندگى برده بودند، و به دست و پاى مركز انديشه و قلب و روح بشر زنجير اسارت نهاده بودند؛ در آن زمان كه تمام محصولات مادى و معنوى جامعه انسانى در خدمت طاغيان، ياغيان، قلدران، استعمار و استثمارگران بود و انسان روى زمين از انسانيت و حقوق خود بىبهره بود؛ در آن زمان كه ستونهاى درستى شكسته شده بود، و جز هواپرستى، مكتبى بر انسان حاكم نبود، و بشريت گرفتار خواب سنگين غفلت بود، و عوارض جهل و بىخبرى در تمام شئون زندگى انسانى بيداد مىكرد، و عمق فاجعه در حدّى بود كه تصورش براى كسى امكان ندارد؛ وجود مقدس حضرت حق از باب لطف، رأفت، عنايت و رحمت، براى نجات انسانيت شخصيتى بزرگ و وجودى سترگ و انسانى فرزانه، كه جامع تمام كمالات انسانى بود و بال و پَر دانشش به عالم مُلك و ملكوت سايه داشت به نام محمد بن عبداللَّه صلى الله عليه و آله و سلم مبعوث به رسالت كرد تا آلودگى تمام بدبختىها را از دامن حيات انسان بشويد و آدمى را به كمالاتى كه لايق اوست برساند.
خداوند عزيز براى پيشبرد رسالت و تداوم آن خط معنوى تا صبح قيامت كتابى به نام قرآن به همراه رسول بزرگوارش فرستاد، تا به وسيله آن تمام انسانها را، در تمام ادوار تاريخ، به سعادت ابدى و خير دنيا و آخرت برساند.
منبع : پایگاه عرفان