قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
تاریخ انتشار : 9 خرداد 1394 ساعت 08:49 صبح

حرام‏ خورى، على‏ اكبر تربيت نمى‏ كند


در ايام كودكيم پيرمردى بزرگوار، باتقوا، منظم، در محل ما زندگى مى‌كرد، در بازار تهران واسطه بود، تجار به خاطر تديّن و ادب و سلامت او عجيب به خريد و فروشش اعتماد داشتند، سه وقت به نماز جماعت مى‌آمد، جاذبه عجيبى براى جذب بچه‌ها به مسجد داشت، من از جمله كودكانى بودم كه به عشق او حتى به نماز جماعت صبح مى‌رفتم، داستانهاى عجيبى از دوران هشتاد ساله عمرش براى ما تعريف مى‌كرد كه عجيب آموزنده و بيداركننده بود، مى‌گفت جوانى مؤمن و نورانى در منطقه ناصر خسرو، همراه با پدر و مادرش زندگى مى‌كرد، پدرش مسائل شرعى را رعايت نمى‌كرد، او كه با اهل علم و مجالس مذهبى سر و كار داشت از وضع پدرش رنج مى‌برد، نصيحت‌هاى دلسوزانه‌اش در پدر اثر نمى‌كرد، به حالت قهر به شهر رى كنار مرقد حضرت عبدالعظيم رفت، سالى را در آنجا دست‌فروشى كرد، و براى مردم بازار مسائل شرعيه گفت، سحر عاشورا جهت ديدن پدر و مادر به تهران آمد، پدر و مادرش جهت عزادارى به تكيه دولت رفته بودند، خود او هم روانه آن محل شد، از قضا شمر تعزيه مريض شده بود، و به معركه حاضر نشد، رئيس تعزيه‌خوانها آن جوان را ديد، چون با او سابقه آشنائى داشت، او را دعوت به انجام مراسم كرد، پذيرفت، لباس پوشيد، وارد ميدان شد با مهارت بازى كرد، پدرش در ميان جمعيت او را شناخت از اين كه در نقش شمر درآمده بود ناراحت شد، پس از پايان مجلس همگى به خانه آمدند، پدر از پسر سئوال كرد غذا خوردى؟ پاسخ داد نه، گفت در پستوى خانه خمره شيره، و ظرف ماست هست، بياور و بخور، وقتى به سر خمره شيره آمد موشى را در آن مرده يافت، ماست خالى آورد، مشغول خوردن شد، پدر گفت چرا شيره نياوردى؟ جواب داد موش مرده‌اى در آن يافتم، نجس بود، خوردن نجس حرام، با لحنى تند به پسر گفت: هنوز دست از اين مقدّس‌بازى برنداشته‌اى؟ پس از چند لحظه سكوت گفت: پسرم، اكنون كه پس از يك سال بازگشته‌اى چرا شمر شدى، و در نقش على‌اكبر قرار نگرفتى؟ پسر با لحنى زيبا و جالب گفت: پدر شيره‌اى كه موش مرده در آن افتاده، توقع نداشته باش هر كه از آن بخورد نطفه‌اش تبديل به على‌اكبر شود، نتيجه غذاى حرام شمر است!!
جوانان سعى كنيد پدر واجد شرايط شويد، تا فرزندان شما صالح و شايسته شوند، پدران اگر در شما عيبى هست، كه آن عيب باعث خرابى ساختمان باطنى فرزند شما مى‌شود، به رفع آن عيب برخيزيد، كه قيامت براى همه انسانها روز عجيبى است.

کتاب:نظام خانواده در اسلام، ص: 741

نوشته:استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
  • تربیت
  • حلال و حرام
  • پدر و مادر
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه