منابع:
کتاب: تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد یازدهم
نویسنده: استاد حسین انصاریان
فرازهاى عرشى و ملكوتى اين دعا، موقعيت بسيار مهم ماه رمضان، و اهميّت مسئله الهى روزه را نشان مىدهد.
جملات زيباى اين دعا، به اين معنا هشدار مىدهد، كه ماه رمضان و روزه در آن باعث سوختن هيمه گناه از پرونده و ريزش رحمت الهى بر عبد خداست.
اين ماه به حقيقت ماه اسلام است، زيرا هر انسان عاشقى با اتصال به روزهاى كه شرايط ظاهرى و باطنى آن در قرآن و روايات بيان شده، تبديل به يك مسلمان واقعى و يك موجود با تقوا و يك عنصر تسليم در برابر حضرت محبوب مىشود.
در اين ماه دامن جان و حقيقت نفس، و اعضا و جوارح به كشور پاكى سفر مىكنند، و در پايان ماه به تقوا و طهارت مورد نظر دوست مىرسند.
يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» «1»
اى اهل ايمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه كه بر پيشينيان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهيزكار شويد.
ماه رمضان ماه تصفيه بدن از آلودگىها و رسوبهاى غذايى است، رسوبهايى كه باعث امراض گوناگون وريدى، خونى، قلبى، و جسمى است.
ماه تصفيه و پاكى از گناهان و معاصى و رذايل اخلاقى و نفسى و روحى و عملى است، و اين همه وقتى ميسّر است كه روزه جسمى و نفسى و قلبى گرفته شود، و به تعبير اهل دل، روزه عام كه روزه بدن، و روزه خاص كه روزه جان، و روزه خاصّ الخاص كه روزه قلب است.
روزه بدن امساك از مفطرات، و روزه نفس امساك از رذايل اخلاقى و معاصى اعضا و جوارح، و روزه قلب امساك از غير حق است!
اين ماه به راستى ماه قيام و به پا خاستن براى كسب معرفت و بينش، و تحصيل حق و حقيقت و به دست آوردن كرامت و فضيلت، و فراهم آوردن عشق و شور از توجه به حضرت محبوب، و ماه اقدام جانانه براى ورود به مدار عبادت خالصانه و بندگى عاشقانه است.
ماه رمضان ماه پيوند خوردن به قرآن براى كسب هدايت، و منور كردن جان به نور آيات بيّنات، و ماه تلاوت قرآن و ماه تشخيص حق از باطل در همه امور است.
فضايل اين ماه فضايلى فوقالعاده و بىشمار است. به خاطر حرمت اين ماه آنچه در ديگر ماهها بر انسان از طلوع فجر تا فجر ديگر حلال است حرام مىباشد، جسم از روى آوردن به خوراكىها و آشاميدنىها ممنوع است، روزه اين ماه را نمىتوان پيش انداخت، و نيز جايز نيست آن را به دست تأخير سپرد، كه بر واجد شرايط واجب است در همان ماه مبارك قيام به اين عبادت بزرگ كند.
روزه فوايد جسمى و روحى فراوان دارد، شفابخش جسم، و توانبخش جان است، پاك كننده آدمى از رذايل حيوانى است، در ساختن فرد صالح و سامان دادن اجتماع بسيار مؤثّر است، در تهذيب و تزكيه نفس و رهاندن انسان از روزمرّگى و واماندگى در نيازهاى تن، تأثير بسزائى دارد.
فوائد طبّى و بهداشتى روزه كه از سودمندىهاى كوچك اين فرضيه انسانساز مىباشد به حدّى است كه شايد نياز به توضيح و تكرار نداشته باشد و بيشتر مردم كم و بيش از آن آگاهند.
معده و دستگاه گوارش از اعضاى پركار اندام آدمى است، با سه وعده غذا كه معمول مردم است تقريباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحليل و جذب و دفع مشغول است.
روزه باعث مىشود كه از يك سو اين اعضا استراحت كنند و از فرسودگى مصون بمانند و نيروى تازهاى بگيرند، و از سوى ديگر ذخاير چربى كه زيانهاى مهلكى دارند تحليل رفته و كاسته شوند.
روزه و سلامتى
در روايات اسلامى حتى به فوائد جسمى روزه نيز تصريح شده تا برخى از سست عنصران اگر نه با ايمان كامل حدّاقل با توجّه به فوائد بهداشتى روزه، اين فريضه ثمربخش را بجاى آورند و از سودمندىهاى گوناگون آن در حدّ خود بهرهور شوند.
پيامبر بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله در همين رابطه فرموده است:
صُومُوا تَصِحُّوا. «2»
روزه بگيريد تا سالم بمانيد.
و نيز در روايات بسيارى، پيشوايان بزرگ اسلام فرمودهاند:
معده آدمى خانه بيمارىهاى اوست و پرهيز از غذا درمان آن است. «3» بديهى است، آنگاه اين فوايد بهداشتى بهتر به دست مىآيد كه روزهدار امساك روز را با زياده روى در شب تلافى نكند، كه پرخورى خود موجب زيانهاى چشمگير براى دستگاه گوارش است.
با پيشرفت دانش پزشكى، برخى از پزشكان و متخصصان دريافتهاند كه امساك از خوردن و آشاميدن، عالىترين روش درمانى است.
يكى از پزشكان مىگويد:
طرح درمان به وسيله روزه چنان معجزه آساست كه به كار بستن آن مسير طرحها و برنامههاى طب عملى و جرّاحى را تغيير خواهد داد، زيرا روزه راه تازهاى به روى دانش پزشكى مىگشايد و سلاح مؤثرى براى مبارزه با بيمارىها به اين دانش مىبخشد، سلاحى كه مىتوان آن را از راههاى گوناگونى مورد استفاده قرار داد و انسان را در مبارزه با علّت بيمارىها براى بهبود بيماران به نتيجه مطلوب و آشكار مىرساند.
با روزه و امساك مىتوان بيمارىهايى را بهبود بخشيد و معالجه كرد، البته در صورتى كه با اعتدال و ميانهروى مقرون باشد و هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود.
بايد توجّه داشت بر خلاف تصور كوتاه انديشان، روزه هيچ گونه ضررى براى افراد سالم مكلف ندارد، و اگر كسى بيمار باشد و نتواند روزه بگيرد از انجام اين تكليف اسلامى معاف است، و نيز اگر روزه بگيرد و با اين كار بيمارتر شود، و يا روزهاش باعث گردد كه بيماريش ادامه يابد، كار حرامى مرتكب شده و روزهاش هم نزد خدا پذيرفته نيست.
افراد سالم بايد بدانند كه روزه نه تنها زيانى برايشان ندارد، بلكه موجب تندرستى و صحّت مزاج است، و به گفته برخى شكمپرستان كه خود روزه نمىگيرند و ديگران را نيز از روزه باز مىدارند و تلقين مىكنند كه روزه موجب زخم معده مىشود، نبايد اعتنا كرد. اين گونه دروغها فقط بهانه افراد سست عنصرى است كه اسير شكم خويشند و از عزم و اراده انسانى در آنان خبرى نيست.
روزه باعث استراحت معده است و در حال روزهدارى اسيد معده به جاى غذا به وسيله صفرا خنثى مىشود و زخم ايجاد نمىگردد. «4» اكثريت قريب به اتفاق مسلمانان متدين ماه مبارك رمضان را روزه مىدارند و به هيچ وجه شكايتى از اين بيمارى ندارند و نسبت بيمارى زخم معده در ميان روزهداران بيشتر از ديگران نيست.
روزه و تقوا
روزه عامل مؤثّرى در ايجاد و تقويت روحيّه تقوا و پرهيزكارى است.
قرآن مجيد اين فايده بزرگ را با جمله:
لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» «5»
تا پرهيزكار شويد.
يادآور مىشود و اين عبادت را عامل مهم تقوا مىشمارد. تقوا و پرهيزكارى در تربيت و سازندگى و شخصيت اسلامى يك مسلمان نقش بسيار مهمى دارد، و براى رسيدن به همين اثر پر ارزش است كه بهترين عبادت در ماه صيام و در حال روزه اجتناب از گناهان است.
ورع از محارم الهى كه رسول خدا آن را بهترين عمل در ماه رمضان دانسته «6» شرط كمال روزه است.
روزهدار با به كار بستن اين دستور ملكوتى روح تقوا را در خود زنده مىكند و اين مراقبت ثمربخش در ماه مبارك رمضان و در حال روزه بسيار آسانتر است، چرا كه گرسنگى و تشنگى و ديگر محدوديتهاى روزه، شعلههاى سركش غرايز حيوانى و هوسها را تا حدّ چشمگيرى خاموش مىسازد و حتى اگر موقتاً هم باشد گريبان عقل و جان را از چنگ شهوات رها مىسازد و براى روزهدار زمينهاى آماده براى تمرين تقوا و پرهيزكارى فراهم مىشود، و با مراقبت و تمرين پياپى در يك ماه نيروى بازدارنده از گناه در او به وجود مىآيد و خصلت خوددارى در او ريشه مىگيرد و رشد مىكند، و او با گذراندن اين برنامه يك ماهه توفيق مىيابد كه پس از يك ماه روزه نيز پرهيزكار باقى بماند و بدين ترتيب به مقام پر ارج تقوا كه به فرموده قرآن و پيشوايان معصوم ما كرامت انسان بدان وابسته است، براى هميشه نايل آيد.
حكومت غرايز و شهوات بر انسان خطرناكترين حكومتها است و آدمى را اسير و بىاختيار مىسازد و به پستى و رذالت مىكشاند. مبارزه با سلطه شهوات نفس كه در اسلام جهاداكبر ناميده شده به پايمردى و ارادهاى استوار نياز دارد.
انسان با روزهدارى كه امساك از خوردن و آشاميدن و خوددارى از برخى چيزهاى ديگر است در واقع با خواهشهاى خويش مىجنگد و در برابر غرايز خود مقاومت مىكند، تمرين اين عمل اراده و تصميم را در انسان نيرومند مىسازد و جان را از قيد حكومت و سلطه هواها و خواهشها مىرهاند.
امير المؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
افْضَلُ النَّاسِ مَنْ جاهَدَ هَواهُ وَ اقْوَى النّاسِ مَنْ غَلَبَ هَواهُ. «7»
بهترين مردم كسى است كه با هواى نفس مبارزه كند، و نيرومندترين آنان كسى است كه بر آن پيروز شود.
پس روزه داران بهترين مردمند، چرا كه با خواستههاى نفسانى مبارزه مىكنند، و اگر با مراقبت و كوشش از روزه خود اين بهره را بگيرند كه بر نفس خود مسلّط شوند از نيرومندترين مردم نيز خواهند بود.
گر برفت اندر غمت دل گو برو |
جان اگر هم شدفدايت گو بشو |
|
حسن تو اى جان من پاينده باد |
هر چه جز تو گو به قربان تو شو |
|
من طمع از خود بريدم آن زمان |
كه به عشقت جان و دل كردم گرو |
|
هر دمى جانى فدا سازم تو را |
در هماندم بخشى از سر جان نو |
|
جان نو بخشد جمالت نو مرا |
كهنه را گويد جلالت كه برو |
|
هر دمم عيدىّ و قربان نوى است |
خلعتى نوروز نو روزىّ نو |
|
دوست مىخواند تو را اى فيض هان |
در ره او پاى از سر كن بدو |
|
(فيض كاشانى)
روزه و معرفت
روزه چراغ معرفت و آگاهى را در درون برمىافروزد، روزه و به ويژه روزه ماه رمضان موجب مىشود كه حكومت شهوات و اميال شيطانى جاى خود را به حكومت تقوا و پيروى از دستورهاى الهى بدهد و تيرگى هوسها و شهوات در جان آدمى به نورانيّت و روشنى باطن تبديل شود.
در سايه همين صفا و پاكى حاصل از روزه است كه روزهدار با خودآگاهى نه تنها شكم را از خوردن و آشاميدن، كه دست و پا و چشم و گوش و زبان و همه اعضاى خويش را از آنچه خدا حرام فرموده نگاه مىدارد، و مىتواند به آن درجه از تقوا نايل آيد كه حتى از انديشه و فكر گناه نيز دورى گزيند، و اين اوج نورانيت روزه است.
امير المؤمنين عليه السلام نيز به همين مرتبه اشاره مىفرمايد:
صِيامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِكْرِ فِى الآْثامِ افْضَلُ مِنْ صِيامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ. «8»
روزه دل از انديشه گناهان برتر از روزه شكم از خوردن و آشاميدن است.
بارى صفا و پاكى حاصل از روزه و خوددارى و پرهيزكارى روزهدار همچون سپرى است كه روزهدار را از آتش عذاب الهى كه مولود گناهان است، مصون مىدارد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ. «9»
روزه، سپرى است كه روزهدار را از آتش جهنّم حفظ مىكند.
روزه و صبر
صبر از خصلتهايى است كه در اخلاق اسلامى بر آن بسيار تأكيد شده است، انسان مسلمان در زندگى فردى و اجتماعى خويش در راه هدفهايى مبارزه مىكند و با مشكلاتى نيز رو به رو است، بدون خصلت صبر، پيروزى بر مشكلات و رسيدن به هدفها آسان نيست، صبر و تحمّل بر نيروى مقاومت و پايدارى آدمى مىافزايد و اراده را توانا مىسازد، هيچ ملّتى اگر تحمل ناگوارىها را نداشته باشد بر مشكلات خويش و بر دشمنان خود نمىتواند پيروز گردد. با صبر و مقاومت است كه مىتوان به پيكار ستمگران رفت.
و دست استعمارگران را كوتاه نمود، و روزه به ويژه در روزهاى گرم و طولانى تابستان كه فشار تشنگى طاقت فرسا مىشود، به طور چشمگيرى به انسان صبر و مقاومت مىبخشد و تحمّل رنج و سختى را بر آدمى آسان مىسازد.
قرآن كريم با توجّه به همين اثر است كه از روزه به «صبر» تعبير كرده است:
وَاسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «10»
از صبر و نماز [براى حل مشكلات خود و پاك ماندن از آلودگىها و رسيدن به رحمت حق] كمك بخواهيد.
امامان معصوم ما صبر را در اين آيه به روزه تفسير كردهاند «11» و پيامبر بزرگوار اسلام نيز ماه رمضان را ماه صبر ناميدهاند:
شَهْرُ الصَّبْرِ، وَ انَّ الصَّبْرَ ثَوابُهُ الْجَنَّةُ. «12»
رمضان ماه صبر است، و پاداش صبر بهشت است.
امام صادق عليه السلام فرموده:
هرگاه بر كسى حادثهاى جانكاه پيش آمد روزه بگيرد كه خدا فرموده است:
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» «13»
امامان بزرگوار ما در روايات و دعاها، ماه رمضان را ماه مواسات ناميدهاند. «14» از نتايج بارز روزه برانگيختن حسّ همدردى نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان كه زندگى آسودهاى دارند و رنج فقر و طعم روزه، وسيلهاى است كه آنان را از غفلت مىرهاند و رنج مستمندان را به ياد آنان مىآورد تا به دستگيرى فقيران همّت گمارند و به درد دل آنان برسند.
از سويى به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارك رمضان بسيار سفارش شده است، و از سوى ديگر گرسنگى و تشنگى روزه، موجب درك رنج مستمند مىگردد و بدين ترتيب ثروتمند به فقير نزديك مىشود و احساسها رقت مىيابد و احسان و انفاق فزونى مىگيرد و جامعه كمك به همنوع را مىآموزد.
مواسات يعنى سهيم ساختن برادران در رزق و روزى، و رمضان را به همين جهت ماه «مواسات» ناميدهاند تا مسلمانان به احسان نسبت بهم بپردازند و با تمرين بر اين صفت ارزنده انسانى، جامعه را از حقد و كينه برهانند و برادروار در كنار هم از نعمتهاى الهى بهره بگيرند.
شايسته است كه روزهداران به همه اين نكات انسانى توجّه كنند و بكوشند حقيقت فريضه روزه را آن چنانكه بايد به جا آورند و ماه مبارك رمضان را آن چنانكه سزاوار اين ماه است به سر آورند تا همگان ازبرنامههاى سازنده اسلامى بهرهور شوند.
از حضرت عسگرى عليه السلام پرسيدند: چرا روزه واجب شده است؟ فرمودند:
تا ثروتمند درد گرسنگى را دريابد و به فقير توجّه كند. «15» هشام از حضرت صادق عليه السلام علّت روزه را پرسيد، امام فرمود:
خداوند روزه را واجب كرد تا غنى و فقير با هم مساوى باشند. و بدان جهت كه غنى رنج گرسنگى را لمس نكرده تا به فقير رحم كند و هر وقت چيزى خواسته قدرت به دست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است كه ميان بندگانش يكنواختى به وجود آورد و خواسته است ثروتمند طعم گرسنگى را بچشد، و اگر جز اين بود ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحّم نمىكرد. «16»
روزه و توبه
ماه رمضان ماه خدا، ماه آشنايى با قرآن، ماه عبادت، ماه دعا، ماه آمرزش، ماه توبه و بازگشت از گناهان و اصلاح نفس است.
در اين ماه به قرائت قرآن بسيار سفارش شده و مرسوم مسلمين است كه در رمضان بيشتر از ماههاى ديگر قرآن مىخوانند و اين وسيلهاى است كه جامعه اسلامى با قرآن و معارف آن آشنايى بيشترى پيدا كند و براى پيشرفت در صراط خدا و اسلام از كلام خداى متعال آموزش بگيرد.
رمضان ماه عبادت و بندگى و راز و نياز با معبود جهان است.
در روايات اسلامى تأكيد شده كه در اين ماه با توجّه و خضوع بيشتر نمازها را به جا آورند، و از نمازهاى مستحبى در شب و روز غفلت نورزند، و بدين ترتيب با يك ماه تمرين مؤمنان به عبادت خالصترى موفّق مىشوند و جانها به خدا نزديكتر مىگردد. ماه رمضان ماه دعا است.
پيشوايان گرامى فرمودهاند:
مؤمنان در اين ماه و به ويژه در شبهاى مبارك قدر در دعا و نيايش مبالغه كنند و با توجّه به اثرات سازنده دعا و نيايش، روزهداران مىتوانند در پيوند معنوى خويش با خداى متعال تحولى به وجود آورند و بيش از پيش به ذات متعال هستى بخش او نزديك شوند و كسب فيض كنند.
رمضان ماه آمرزش و توبه و بازگشت به سوى خداست، آنان كه در زندگى خويش آلودگىهايى داشتهاند مىتوانند با روزه جان خويش را شستشو دهند و در خلوت سحرها با رو كردن به خداى مهربان درون را صفا بخشند و از خداى خويش طلبِ آمرزش كنند، و مىتوانند با همين زمينه براى هميشه از كجىها و گمراهىها دست بردارند و به راه آيند.
معصومان عليهم السلام فرمودهاند:
گناهان در اين ماه بخشيده مىشود؛ و اين مژده بزرگى است براى آنان كه لغزشهايى داشتهاند تا نوميد نباشند و از بركات اين ماه استفاده كنند و به سوى خدا بازگردند و روى دل به جانب او دارند و با او پيمان ببندند كه از گناهان دست بشويند و خود را اصلاح كنند و گذشته را جبران نمايند، و بدون ترديد گناهكار پشيمانى كه در اين ماه مبارك براى خدا روزه بدارد و از گذشته خويش شرمسار باشد و از خدا آمرزش بخواهد، مورد مهر و عفو خدا قرار خواهد گرفت و سعادتش تأمين مىشود.
از بركتهاى اين ماه همين انقلاب روحى و تحول درونى روزهداران و همين توفيقات عملى است، كه انسان آلوده را پاك مىسازد و از عذاب الهى كه محصول گناهان است نجات مىبخشد و روزهدار را از ظلمتها به نور و تقوا و فضيلتهاى اخلاقى، به نور توبه و بازگشت به سوى خدا، به نور مهر و رحمت حضرت حق مىكشاند.
رضا دادم به عشق او اگر غارت كند جانم |
كه جان صد چو من بادا فداى عشق جانانم |
|
به زخم عشق او سازم كه زخمش مرهم جانست |
به داغ درد او سازم كه درد اوست درمانم |
|
غمى كز عشق يار آيد به شادى بر سرش گيرم |
به هر چه دوست فرمايد غلام بنده فرمانم |
|
مرا همّت چو طور آمد ارادت وادى اقدس |
درخت آتشين عشق است و من موسىّ عمرانم |
|
مرا همّت چنان آمد كه گر از تشنگى ميرم |
به منّت آب حيوان را ز دست خضر نستانم |
|
(منصور حلّاج)
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره (2): 183.
(2)- بحار الأنوار: 59/ 267، باب 88، حديث 46؛ الدعوات، راوندى: 76، حديث 179.
(3)- مستدرك الوسائل: 16/ 453، باب 109، حديث 20527؛ عوالى اللآلى: 2/ 30، حديث 72.
(4)- اولين دانشگاه و آخرين پيامبر: 3/ 79.
(5)- بقره (2): 183.
(6)- وسائل الشيعة: 10/ 313، باب 18، حديث 13494؛ الأمالى، شيخ صدوق: 93، حديث 4.
(7)- غرر الحكم: 242، حديث 4903.
(8)- غرر الحكم: 176، حديث 3365.
(9)- من لايحضره الفقيه: 2/ 74، حديث 1871؛ تهذيب الأحكام: 4/ 151، باب 40، حديث 1.
(10)- بقره (2): 45.
(11)- الكافى: 4/ 63، حديث 7؛ من لايحضره الفقيه: 2/ 76، حديث 1776.
(12)- الكافى: 4/ 64، حديث 4؛ وسائل الشيعة: 10/ 307، باب 18، حديث 13484.
(13)- الكافى: 4/ 63، حديث 7؛ من لايحضره الفقيه: 2/ 76، حديث 1777.
(14)- وسائل الشيعة: 10/ 7، باب 1، حديث 12697؛ من لايحضره الفقيه: 2/ 73، حديث 1766.
(15)- وسائل الشيعة: 10/ 8، باب 1، حديث 12700؛ الكافى: 4/ 181، حديث 6.
(16)- بحار الأنوار: 93/ 371، باب 46، حديث 53؛ من لايحضره الفقيه: 2/ 73، حديث 1766.
منبع : پایگاه عرفان