شايد هيچ يك از ما توجه نداشته باشيم، ولى وجود هر يك از ما مجموعهاى است از آنچه ياد گرفته، شنيده و ديدهايم؛ در حقيقت، مجموعهاى است از كسانى كه در ما سبب رشدى و تربيتى (يا بيمارى و انحرافى) شدهاند. براى همين، اين واقعاً من نيستم كه براى شما مىنويسم يا حرف مىزنم، بلكه آن معلمهايى هستند كه در وجود من زندگى مىكنند؛ پدر و مادرم هستند كه در وجود مناند. لذا از اين سخنان، آن معلم و پدر و مادرم در برزخ بهره مىبرند.
خلاصه كلام، فكر چيز خوبى است. آنها كه مىخواهند به كلاس بروند و براى بچههاى مردم درس بدهند بايد فكر كنند كه وقت دانشآموزان را با چه امور مثبتى مىتوان پر كرد و چه مىتوان انجام داد كه وقتشان بيهوده هدر نرود. ما در قبال اين ساعتها و دقيقهها به مردم مديون مىشويم. سعى كنيم عمرمان صرف ايجاد رشدى در مردم شود، در غير اين صورت، بعيد است از عهده پاسخ عمرى كه از ديگران تباه كردهايم برآييم.
منبع : پایگاه عرفان