منابع:
کتاب : تفسير حكيم ج2
نوشتہ : استاد حسین انصاریان
اهداف نزول قرآن مجيد در برخى از آيات شريفه خود قرآن بيان شده از جمله:
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ: «1»
در وحى بودن و حقانيت اين كتاب با عظمت هيچ شكى نيست سراسرش هدايت براى كسانى است كه ميخواهند خود را از دچار شدن به خزى دنيا و عذاب آخرت حفظ كنند.
قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ: «2»
اى مردم مسلماً از سوى پروردگارتان براى شما پند و موعظه، و درمان دردهاى فكرى و روانى و مادى و معنوى و سراسر هدايت و رحمت براى مؤمنان آمده است.
قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: «3»
بىترديد از سوى خدا براى شما نور و كتابى روشنگر آمده است خدا به وسيله آن كسانى را از خشنودى او پيروى كنند به راههاى سلامت راهنمائى مىكند، و آنان را به توفيقش از تاريكىهاى جهل، كفر، شرك، نفاق به سوى روشنائى معرفت، ايمان و عمل صالح بيرون مىآورد و به راه راست هدايت مىكند.
اميرالمؤمنين (ع) در رابطه با حكمت نزل قرآن، و فلسفه ظهور آن و اهداف پاك و مقدسش مىفرمايد: آنگاه قرآن را بر محمد (عليهما السلام) نازل كرد، نورى كه چراغهايش خاموش نمىشود، و چراغى كه افروختگىاش كاهش نمىپذيرد، و دريائى كه عمقش به دست نمىآيد، و راهى كه حركت در آن گمراهى نمىآورد، و شعاعى كه روشنىاش به تاريكى نمىگرايد، و جدا كننده حق از باطل كه برهانش خاموش نمىشود، و ساختمانى كه پايههايش ويران نگردد، و داروئى كه بيم بيمارىهاى آن نمىرود، و قدرتمندى كه يارانش را شكست نرسد، و حقى كه مددكارانش به خذلان ننشينند.
كتاب خدا معدن ايمان است و ميان سراى آن، و چشمههاى دانش است و درياهاى آن، و باغهاى عدالت و داد و حوضهاى آن، و پايههاى اسلام و اساس آن و وادىهاى حق و دشتهاى سرسبز آن، دريائى است كه آب برداران آبش را تمام نكنند، و چشمههائى است كه آبكشان آبش را به آخر نرسانند، و آبشخورهائى است كه واردان از آن كم ننمايند، و منازلى است كه مسافران راهش را گم نكنند، و نشانههائى است كه از چشم راهروان پنهان نماند، و تپههائى است كه روندگان از آنها نگذرند، خداوند آن را سيرابى تشنگى دانايان قرار داد، و بهار قلوب بينايان، و مقصد و هدف راهشايستگان، و داروئى كه پس از آن بيمارى نيست، و نورى كه با آن تاريكى نمىباشد، و ريسمانى كه جاى چنگ زدن به آن محكم است، و حصار استوارى كه آفات را بر اوج آن راه نيست، عزت است براى دوستدارانش، و ايمنى و صلح است براى وارد شوندهاش، و هدايت است براى اقتدا كنندهاش، و دليل است براى كسى كه آن را مذهب و دين خود قرار دهد، و برهان است براى كسى كه به وسيله آن سخن گويد، و شاهد است براى آن كه به وسيله آن با دشمن به جدال و گفتگو برخيزد، و پيروزى است براى كسى كه به آن حجت آورد، و راهبر است براى آن كه به آن عمل نمايد، و مركب رساننده به قرب حق است براى كسى كه آن را بكار گيرد، و نشانه روشن است براى آن كه نشانه جويد، و سپر بازدارنده از بلا است براى كسى كه آن را در بركند، و دانش است براى آن كه آن را در گوش جاى دهد، و خبر صحيح است براى كسى كه روايت نمايد، و حكم حقى است براى آن كه حكم دهد. «4» در هر صورت ايمان به قرآن، ايمان به همه حقايق است: ايمان به خدا، به قيامت، به حشر و نشر، به ميزان و كتاب عمل، به بهشت و دوزخ، به فرشتگان، به پيامبران، به اوصيا، به احكام، به مسائل اخلاقى.
اين ايمان هنگامى كه گُل عمل از آن بشكفد، و با تقوا و پرهيز از هر گناهى آبيارى شود، و آفتاب خلوص بر آن بتابد سبب سعادت دنيا و آخرت، و خوشبختى امروز و فردا مىشود.
تصديق قرآن نسبت به تورات و انجيل
تورات و انجيل كه اولى بر موسى و دومى بر حضرت مسيح نازل شد، حاوى مسائل اعتقادى، عملى و اخلاقى بود و براى زدودن ظلمتهاى فكرى و درونى ودرمان دردهاى معنوى و هدايت انسان به سوى خدا و رحمت براى اهل ايمان فرستاده شد.
قرآن مجيد هم به صورتى كاملتر و جامعتر از تورات و انجيل براى همان اهداف نازل گشت.
به بنىاسرائيل مىگويد اين قرآن تصديق كننده همان حقايق تورات و انجيل است كه بر دو پيامبر گذشته نازل شد، نه مخالف و مباين آن كه از ايمان آوردن به آن امتناع ورزيد.
قرآن عهد جامع و كامل حق به سوى بندگان است، اگر به اين عهد وفادار باشيد دعايتان مستجاب مىشود و شايسته ورود به بهشت و كرامت مىگرديد.
اى بنىاسرائيل ايمان به قرآن در حقيقت كامل كردن ايمان به تورات و انجيل است و تكذيب قرآن كه حاوى همه حقايق تورات و انجيل و بيش از آن است تكذيب تورات و انجيل است.
در جمله مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ نمىخواهد بگويد قرآن مساوى و هموزن تورات و انجيل است بلكه قرآن چون آخرين كتاب الهى است و تا قيامت عهدهدار هدايت انسان است و تر و خشكى نيست مگر آن كه ريشه و اصلش در اين كتاب است ضرورتا از همه كتابهاى پيشين از جمله تورات و انجيل كاملتر و برتر است.
مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ مىگويد قرآن از نظر هدف و فلسفه نزول هيچ فرقى با كتابهايى كه بر پيامبران نازل شد نمىكند ولى از نظر محتوا و احكام و حقايق از همه كتابها كاملتر و جامعتر است.
كمال قرآن نسبت به ديگر كتابهاى آسمانى تا جائى است كه پيامبر فرمود:
«لو كان موسى حياً لما وسعه الااتباعى:» «5»
اگر موسى زنده بود، مجاز به كارى جز پيروى از من نبود.
اى بنىاسرائيل علما و دانشمندان شما و برخى از خودتان مىدانيد و آگاه هستيد كه تورات و انجيل به نزول قرآن و نبوت محمد بشارت دادند و شما هم پيش از نزول قرآن و بعثت پيامبر در انتظار اين حادثه بوديد، اكنون بر اساس بشارت تورات و انجيل به قرآن ايمان بياوريد قرآنى كه آيات تورات به ويژه آيات بشارت تورات و انجيل را تصديق مىكند و به شما زمينه باور و ايمان نسبت به خودش و نبوت پيامبر را مىدهد.
نهى از كفر به قرآن
با توجه به مطالب بسيار مهمى كه در سطور قبل گذشت، بايد به اين معنا توجه داشت كه تكذيب و كفر به قرآن تكذيب تورات و انجيل و در حقيقت تكذيب خدا و قيامت و انبيا و به ويژه موسى و عيسى و همه حقايق ملكوتى و عرشى و تكذيب احكام و فرمانها و خواستههاى پروردگار عالم است.
به يهود مىگويد شما غير از مشركين هستيد، مشركين تورات و انجيل را نمىشناختند و خبرى از نزول قرآن و بعثت پيامبر نداشتند، ولى شما پيش از نزول قرآن و بعثت پيامبر نسبت به قرآن و نبوت پيامبر شناخت داشتيد و اوصاف رسول اسلام را در تورات و انجيل خوانده بوديد و جداً انتظار ظهور او را مىبرديد، بنابراين كفر شما آگاهان و تكذيب شما عالمان غير از كفر ديگران است و زيان و خسارتش با كفر ديگران قابل مقايسه نيست، پس شما اولين آگاهان و عالمانى نباشيد به تكذيب قرآن و كفر به اين منبع حقايق دست يازيد، كه كفر شما و تكذيب حقايق به وسيله شما و خلاصه كتمان شما نسبت به حق كه عالم و آگاه به آن هستيد و مورد توجه و اعتماد ملت خود مىباشيد سبب كفر و تكذيب ديگران و پراكنده شدن آنان از حول محور دين و در نتيجه ضربه بسيار سنگين و غير قابل جبران به مسئله هدايت و فطرت و عقل و زندگى انسان است و يقينا موجب مىشود كه گناه بشريت و عصيان و كفر و تكذيب جوامع و ملتها بر عهده شما قرار گيرد و شما را به غضب و خشم خدا و عذاب دردناك قيامت و آتش دوزخ كه رهائى از آن براى ابد غير ممكن است گرفتار كند.
از رسول خدا روايت شده:
«من سنّ سنه حسنه فله اجرها و اجر من عمل بها الى يوم القيامه، و من سن سنه سيئه كان عليه وزرها و وزر من عمل بها الى يوم القيامه:» «6»
كسى كه روش نيكى را بنا نهد، پاداش آن روش معادل و پاداش هر كه تا قيامت به آن عمل كند براى او خواهد بود و هر كس روش زشتى را بنا گذارد، كيفر آن روش و معادل هر كه تا قيامت به آن عمل كند بر عهده اوست.
بىترديد سبب كفر به قرآن از ناحيه هر كس كه باشد كبر و غرور و حسد و تعصب جاهلى است.
يهود به دعوت حضرت حق كه عامل سعادت دنيا و آخرت آنان بود توجه نكردند، و به تكذيب قرآن كه در حقيقت تكذيب تورات و انجيل بود برخاستند و خود را مستحق خزى دنيا و عذاب آخرت نمودند و بار كفر ديگران را هم تا قيامت به دوش برداشتند!!
آرى از گروه عالمان و آگاهان اگر آنان اوّل مؤمن به قرآن مىشوند ديگران را نيز تا قيامت به عرصه ايمان آورده بودند و از اين طريق به خير بىنهايت و رحمت واسعه حق و بهشت عنبر سرشت دست مىيافتند.
فروش آيات به بهاى اندك
قرآن به آگاهان يهود اخطار كرد و به آنان هشدار داد كه آيات مرا در تورات و انجيل كه بشارت به نزول قرآن و بعثت پيامبر در آن بيان شده با بهاى اندك و متاع قليل دنيا عوض نكنيد.
ولى عالمان و آگاهان يهود كه همه ساله از جيب عوام يهود مخارج خود را اداره مىكردند و بر آنان رياست و آقائى و حكمرانى داشتند و مىدانستند اگر به يهود تفهيم كنند و به باور آنان بدهند كه اين پيامبر همان انسان والائى است كه در تورات و انجيل وصفش بيان شده و عوام يهود به اسلام و پيامبر گرايش پيدا كنند، احتمال دارد از مال ناچيز دنيا و متاع اندكش بىبهره شوند، به تحريف معانى آيات بشارت دست زدند و به پيامبر گفتند براى ما روشن است كه پيامبر و اهل بيت او ظهور مىكنند ولى تو و اهل بيتت آنانى كه در آيات بشارت بيان شده نيستيد، بلكه آنان پانصد سال ديگر مىآيند!! «7»
پرواى از خدا
چون لازمه تقوا و پرواى از خدا ايمان به قرآن و اجتناب از تبديل دين و آيات حق به بهاى اندك از مال و متاع دنياست به يهود مخصوصاً به احبار و علما و دانشمندانشان خطاب شده واياى فاتقون: در ارتباط با آيات تورات و انجيل و به ويژه آياتى كه در آن بشارت به محمد و اهلبيتش قرار دارد فقط از من پروا كنيد و از كفر به قرآن و تكذيب آن كه تكذيب تورات و انجيل است و در هر صورت تكذيب همه حقايق است بپرهيزيد، زيرا بىپروائى از خدا بخصوص در مسئله قرآن و رسالت پيامبر شما را به ذلت و خوارى در دنيا و عذاب دردناك ابدى در قيامت دچار مىكند و در اين زمينه هر كس تا قيامت از شما پيروى كند علاوه بر اين كه گناهكار و اهل عذاب است همه گناهانش نيز بر عهده شما هم خواهد بود!
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بقره، آيه 2.
(2)- يونس، آيه 57.
(3)- مائده، آيات 15- 16.
(4)- نهجالبلاغه خطبه 189.
(5)- منهج، ج 1، ص 254.
(6)- مجمعالبيان، ج 1، ص 186.
(7)- صافى، ج 1، ص 124.
منبع : پایگاه عرفان