على عليه السلام روزى كاتب خود «عبيداللَّه بن ابو رافع» را فرا خواند و فرمود:
ده تن از ثقات و كسانى كه مورد اعتمادند را نزد من بياور!، گفت: اى اميرمؤمنان! نام آنان را بفرما، فرمود:
اصبغ بن نباته، ابوالطفيل عامر بن وائله كنانى، زربن حبش اسدى، جويرية بن مسهر عبدى، حارث بن عبداللَّه، اعور همدانى، مصابيح نخعى، علقمة بن قيس، كميل بن زياد و عمر بن زراه. عبيداللَّه بن ابو رافع آنان را دعوت كرد و همه شرفياب حضور اميرمؤمنان عليه السلام شدند.
حضرت خطاب به آنها فرمود:
اين نوشته را بگيريد كه بايد عبيداللَّه بن ابو رافع، آن را در حضور شما هر روز جمعه قرائت كند، اگر شخص ماجراجويى، غوغا برپا كرد شما كتاب خدا در ميان بگذاريد و او را به انصاف بخوانيد.
در آن نوشته، على عليه السلام برنامههاى مفصلى قرار داده بودند كه ما اصول عالى اجتماعى آن را، كه پارهاى از برنامههايش از نظر اجرا مربوط به حاكم اسلامى در سايه ايمان مردم است نقل مىكنيم؛ تا اولًا اصول اسلام از نظر حكومت و ثانياً آثار شوم شهوتپرستى و تخريب برنامهها از طرف زمامداران اسلامى روشن گردد، اينك به متن نوشته اميرمؤمنان عليه السلام كه خود كاملترين مجرى آن در جامعه اسلامى بود توجه كنيد:
«فرستاده خدا به سوى شما از خود شما و همزبان شما بود. كتاب، حكمت، فرايض و سنت را به شما تعليم كرد، شما را امر به صله ارحامتان، به مصونيت خونهايتان و به اصلاح ذات البين فرا خواند و دستور داد: آن امانات را به صاحبانشان رد كنيد، به عهد خود وفا كنيد، سوگند خود را بعد از تأكيد نقض ننماييد، عطوفت به يكديگر نموده و سراغ هم ديگر برويد. با يك ديگر نيكى كنيد، به روى هم خندان باشيد، سخاوت داشته باشيد، به يكديگر رحم كنيد و از چپاول، ستم و حسد بر يكديگر بپرهيزيد. حرف ناروا و تهمت نزنيد، شراب نخوريد كه حرام است و همچنين از كسرى كيل، كمى ترازو و وزن نهى فرمود، و در ضمن آنچه به گوش شما تلاوت كرد، راه پيش شما نهاد كه زنا نكنيد، ربا نگيريد، اموال يتيمان را نخوريد، در زمين تباهى و فساد مكنيد و تعدى ننماييد؛ خدا تعدى كاران را دوست ندارد. كوتاه سخن آنكه هر خيرى را كه شما را به بهشت نزديك مىكرد و از آتش دور مىنمود امر داد و از هر شرى كه به آتش نزديك مىنمود و از بهشت دور مىكرد نهى فرمود» .
منبع : پایگاه عرفان