در زمان حكومت «هارون» كنيزان خوشرو و خوش اندام به دست آورد و بر سر آنان عمامه نهاد و زلف و گيسوان مردانه براى آنها آراست و قبا و كمربند به آنان پوشانيد، تا اندام آنها برازنده شد، آنگاه آنان را نزد هارون فرستاد، آنها برابر او گردش كردند و دل او را ربودند. هارون آنها را در معرض تماشاى مردم از خاص و عام قرار داد، و ديگران هم از او پيروى كرده، كنيزان زيبا روى را با جامه مردانه آراستند كه آنها را غلاميات مىگفتند.
اين برنامههاى شهوتانگيز و كردارهاى ناپسندى كه به دنبال داشت، با ساير برنامههاى قبيح و شرمآور، از اواخر قرن دوم اسلامى، با آن همه رسوايى در اجتماع اسلامى آغاز شد، و روزگار تيرهاى را براى مسلمين به تدريج به ارمغان آورد.
هارون الرشيد در ايام حكومت خود «بوزينهاى» را مقام امارت داد آنچنان كه 30 مرد از رجال دربار وى، ملازم ركاب آن بوزينه بودند. به امر خليفه شمشيرى بر كمر او بسته و هر كس كه به خدمت درگاه او مىرفت، دستور داشت دست بوزينه را ببوسد، قبيحتر از آن اين كه بوزينه هارون زمامدار اسلامى، بكارت چند دختر را نيز برداشته بود.
هارون در يكى از مجالس طرب و عيش، چنان بر سر كيف آمد كه دستور داد تا سه ميليون درهم بر سر حضار نثار كنند و بار ديگر كه به طرب آمد دستور داد آوازه خوان مجلس را فرمانرواى مصر كنند.
زمامدار واقعى اسلام يعنى اميرمؤمنان على عليه السلام فرمان ايالت مصر را چندى به عهده «محمد بن ابوبكر» آن رجل بزرگ دينى، و بعد به عهده مالك اشتر كه از بزرگان عاليقدر جهان بشريت بود و براى على چون على براى پيامبر بود قرار داد ولى زمامدار غاصب و شهوتپرست بنىعباس، آوازه خوان شهوتانگيزى را حكومت مصر مىدهد. بيچاره امت اسلام كه گرفتار چه نوع حكومتى بود.
«منصور عباسى» كه از جنايتكاران عجيب دوران تاريخ بشر است، پس از مرگ، ششصد ميليون دينار، و «هارون الرشيد» بعد از مردن، نزديك به نهصد ميليون دينار به جاى گذاشت.
منبع : پایگاه عرفان