نویسنده: علی اصغر رضوانی
1- وحدانیّت خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«فنفسی مؤمنة بالله وحده لاشریک له» (1)؛
«قلب من به خداوندی که تنهاست و شریکی برای او نیست ایمان دارد».
از عبارت فوق استفاده میشود که خداوند متعال یکی است و هیچگونه شریک و همتایی ندارد.
2- توحید در الوهیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:«و اسألک یا الهی و اله کلّ شیء» (2)؛
«و از تو میخواهمای خدای من و ای خدای هر موجودی».
یکی از اقسام توحیدی، توحید در الوهیت است؛ یعنی تنها ذات مستجمع جمیع صفات جمال و کمال که به طور مستقل آنها را داراست و در وجودش به کسی وابسته نیست و علة العلل همهی موجودات است و بدین جهت مستحق پرستش میباشد یکی است و او جز خداوند متعال نمیباشد، و لذا او خدای حضرت مهدی (علیه السلام) و خدای هر موجودی است.
و نیز از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خدا عرضه میدارد:
«یا من لا اله الا هو» (3)؛
«ای کسی که جز او خدایی نیست».
3- توحید در معبودیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال میفرماید:«لیس دونک من معبود» (4)؛
«جز تو کسی سزاوار پرستش نیست».
یکی از اقسام توحید نظری توحید در معبودیت است؛ یعنی هیچ معبود و موجودی قابل پرستش به جز او نیست، چرا که اوست خالق هستی و همهی امور بشر به او وابسته میباشد.
4- عبودیت و مخلوقیت، فارق بین خدا و اولیا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) فرمود:«لافرق بینک و بینها الا انّهم عبادک و خلقک» (5)؛
«میان تو و آنها تفاوتی نیست مگر اینکه آنان بنده و آفریدهی تواند».
اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به جهت قرب تام به خداوند متعال مظهر صفات جمال و کمال او شدهاند، همانگونه که هرگاه شخصی به نور یا حرارت نزدیک شود مظهر آنها میگردد گرچه از خود اصالتی در آنها ندارد. و بدین جهت است که بنابر این نقل، حضرت مهدی (علیه السلام) میفرماید: فرقی بین اهل بیت (علیهم السلام) و خداوند متعال نیست جز در عبودیت و مخلوق بودن آنان، که همان فرق بین اصالت و تبعیت است.
5- توحید در کبریایی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:«یا من... تفرد بالآلاء و الکبریاء، فلا ضدّ له فی جبروت شأنه» (6)؛
«ای کسی که در بخششها و بزرگواری یکتایی و از این رو در شأن و جلالت ضدّی برایت متصوّر نمیشود».
بزرگی هر کسی به صفات کمال و جمال اوست، و از آن جا که خداوند متعال در کبریایی و بزرگی بینظیر است لذا در عالم خدا وجود دارد با این خصوصیت که همان کبریای یکتا است و دیگران هم اگر کبریایی دارند یا ناقص است و یا در آن وابستهی به خداوند متعالاند.
6- توحید در مالکیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:«یا من توحّد بالمُلک، فلاندّ له فی ملکوت سلطانه» (7)؛
«ای آنکه در پادشاهی و سلطنت یگانه هستی از این رو در قلمرو حاکمیتت رقیبی وجود ندارد».
یکی از اقسام توحید، توحید در مالکیت است؛ زیرا خالق انسان و همهی موجودات خداوند است و همهی موجودات به او وابستهاند پس مالک اوست و سلطهی حقیقی و مستقل هم برای اوست.
7- خداوند، مالک مُلک هستی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:«اللهم مالک الملک...» (8)؛
«بار خدایا!ای صاحب سلطنت...».
تمام مُلک و ملکوت و هر آنچه مردم مالک آن هستند و خود مردم، همه و همه را خداوند متعال مالک است، و این همان توحید در مالکیت میباشد؛ زیرا که خالق حقیقی اوست پس مالک نیز میباشد.
8- مالکیت بنده از جانب خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:«تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممّن تشاء» (9)؛
«سلطنت بر هر کسی که بخواهی عنایت مینمایی و از هر کس که بخواهی میگیری».
اگر کسی مالک چیزی است، ملکیتش اعتباری میباشد؛ زیرا که مالک حقیقی خداست و اوست که بر هر کسی که صلاح بداند سلطنت و پادشاهی میدهد و نیز از هر کس که صلاح بداند باز میستاند.
9- توحید در فاعلیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:«... و اسألک باسمک الذی اجریت به الماء فی عروق النبات بین اطباق الثری، و سُقْتَ الماء الی عروق الاشجار بین الصخرة الصمّاء» (10)؛
«... و از تو میخواهم به اسمت که به واسطهی آن آب را در ریشههای گیاهان بین طبقههای زمین جاری ساختی، و آب را به ریشههای درختان بین صخرهی گنگ سوق دادی».
گرچه به ظاهر باغبان و زارع است که آب را به زمین جاری میسازد تا به ریشههای درختان که در طبقههای زمین پیچیده و رفته بر شد ولی همهی اینها به فرمان و مشیت و تقدیر الهی است و لذا زارع حقیقی او میباشد همانگونه که در قرآن کریم میفرماید:
(ءَأَنتُمْ تَزْرَعَونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ) (11)؛
«آیا شما آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟!».
10- توحید در عبودیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:«و اسألک یا... ربی و ربّ کلّ شیء» (12)؛
«و از تو میخواهم ای... پروردگار من و پروردگار هر موجودی».
یکی از اقسام توحید توحید ربوبی است، به این معنا که تنها مربّی مستقل در این عالم که تربیت همهی موجودات به او بازمیگردد خداوند متعال است، او که پروردگار امام زمان (علیه السلام) و پروردگار هر موجودی است.
تمام موجودات اعم از انسان، نباتات، جمادات و مجردات، همه و همه تحت تربیت خداوند متعالاند گرچه به واسطهی اشخاص یا موجوداتی باشد.
و نیز از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال عرضه میدارد:
«انت الله رب العالمین» (13)؛
«تو خدایی هستی که پروردگار عالمیان میباشی».
11- ربوبیت مطلقهی خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:«انت الرب و نحن المربوبون» (14)؛
«تو پروردگاری و همهی ما تربیتشدگان توییم».
اگر کسی در این عالم مربی است به امر و ارادهی و مشیت او میباشد، و ربوبیت خداوند حتی شامل اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نیز میشود.
12- توحید در الوهیت، منشأ توحید در ربوبیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:«انت الله الذی لا اله الا انت، مدبّر الأمور» (15)؛
«تو خدایی هستی که جز تو خدایی نیست، تدبیر کنندهی کارهایی».
از آن جا که ذات مستجمع صفات جمال و کمال که مستقل در آنهاست یکی است و لذا معبود حقیقی نیز یکی است یعنی ذات پاک خداوند متعال، لذا مدبر و مربی مخلوقات هم یکی است که به طور مستقل عالم را تدبیر میکند و اگر تدبیر کنندهای هست تحت تدبیر خداوند متعال میباشد.
13- توحید در عظمت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«الحمدلله الذی... لاشبیه له فی عظمته» (16)؛
«ستایش خدایی را سزاست که... در بزرگواری مانندی برای او نیست».
خداوند متعال دارای مجد و عظمت و شرفی است که هیچ کس شبیه و مثل آن را ندارد، و هر کس که دارای عظمت است از جانب خداوند متعال گرفته و عظمت او به خداوند باز میگردد.
14- توحید در علم
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«لیس نحن شرکاءه فی علمه» (17)؛
«ما شریکان او در علمش نیستیم».
یکی از اقسام توحید، توحید در علم است؛ یعنی تنها کسی که عالم به تمام امور بوده و علمش مستقل و بینهایت است خداوند متعال است و هیچ کس در این نوع علم حتی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) شریک نیست؛ آری اولیای الهی به جهت قرب به خداوند مظهر صفات جمال و کمال او شده که از آن جمله علم الهی است که خداوند به آن افاضه کرده است.
15- توحید در قدرت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«لیس نحن شرکاءه فی... قدرته» (18)؛
«ما شریکان خدا در قدرت او نیستم».
یکی از اقسام توحید، توحید در قدرت است؛ یعنی تنها قادر علی الاطلاق که هیچ نقصی در قدرت او وجود نداشته و نخواهد داشت و در این صفت استقلال دارد خداوند متعال است، دیگران در قدرت همگی به او وابسته هستند حتی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام).
16- توحید در ستایش
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«الحمدلله رب العالمین حمداً لاشریک له...» (19)؛
«ستایش مخصوص پروردگار عالمیان است، ستایشی که برای آن شریکی و همتایی نیست...».
یکی از اقسام توحید، توحید در ستایش است، به این معنا که ملک و حمد و ستایش و اصل و حقیقت آن برای خداوند متعال است؛ چرا که تمام خوبیها و خیرات به او بازمیگردد و لذا اگر قرار باشد که کسی به جهت کاری مدح و ستایش شود در حقیقت خداوند است که باید ستایش گردد.
17- توحید در خالقیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«الحمدلله الذی لاشریک له فی خلقه» (20)؛
«ستایش خدایی را سزاست که در آفرینش شریک ندارد».
از جملهی اقسام توحید، توحید در خالقیت است؛ یعنی تنها خالق مستقل در عالم، خداوند متعال میباشد؛ و تمام افراد غیر او در خلق و آفرینش تحت مشیت و ارادهی او هستند، و عالم را بدون شریک و همتا آفرید.
18- دعا از امام، خلق از خدا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«و اما الأئمة - (علیهم السلام) - فانّهم یسألون الله تعالی فیخلق... ایجاباً لمسألتهم و اعظاماً لحقهم» (21)؛
«و اما امامان - (علیهم السلام) - پس آنان از خداوند متعال میخواهند و او خلق میکند... به جهت برآورده کردن خواستهی آنها و تکریم حقّشان».
امامان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) از خداوند میخواهند و او نیز خواستهی آنان را به اجابت میرساند به جهت حقّی که خداوند متعال برای آنان مقرر کرده است.
19- توحید در رازقیت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«و اما الأئمة - (علیهم السلام) - فانهم یسألونه فیرزق ایجاباً لمسألتهم و اعظاماً لحقّهم» (22)؛
«و اما امامان - (علیهم السلام) - پس آنان از خداوند متعال میخواهند و او روزی میدهد، به جهت پیاده کردن خواستهی آنان و بزرگداشت حقشان».
یکی از اقسام توحید، توحید در رازقیت است؛ به این معنا که روزی رسان عموم مخلوقات عالم خداست و تمام روزیها به او بازمیگردد، و لذا اهل بیت (علیهم السلام) از خدا میخواهند و او درخواست آنها را به جهت حقی که دارند به اجابت میرساند.
20- توحید در حق
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند عرضه میدارد:«و اسألک بکل حق هو لک» (23)؛
«و از تو میخواهم به هر حقی که آن حق برای توست».
از آنجا که هرچه هست در این عالم برای خداوند متعال میباشد و لذا تمام حقوق به طور اصالت و حقیقی برای اوست گرچه ممکن است خداوند برای برخی از افراد بر عهدهی دیگران حقوقی را قرار داده باشد.
21- حقوقی را که خداوند برای خود قرار داده
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند عرضه میدارد:«اسألک... بکل حق جعلته علیک» (24)؛
«از تو میخواهم... به هر حقی که آن را بر خود قرار دادی».
وهابیان میگویند: هیچ کس بر عهدهی خداوند حقی ندارد، آری هیچ کس نمیتواند برعهدهی خداوند حقی قرار دهد ولی این خداوند است که برعهدهاش حقوقی را برای افراد قرار داده و بر آن پایبند است. و لذا در قرآن کریم میفرماید:
(وَكَانَ حَقّاً عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ) (25)؛
«و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!».
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی عرضه میدارد:
«الهی بحث من ناجاک و بحق من دعاک فی البرّ و البحر...» (26)؛
«پروردگارا تو را سوگند میدهم به حق کسی که با تو مناجات میکند و به حق آنکه در خشکی و دریا تو را میخواند...».
از این جملات استفاده میشود که مناجات کنندگان و دعاکنندگان در خشکی و دریا بر خداوند متعال حق اجابت دارند؛ گرچه این حق را خداوند بر خودش قرار داده است.
22- توحید در عزت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند عرضه میدارد:«تعز من تشاء، بیدک الخیر، انک علی کلّ شیء قدیر» (27)؛
«هر کس را که بخواهی عزیز و هر کسی را که بخواهی ذلیل میکنی، به دست توست خیر، همانا تو بر هر چیزی قدرت داری».
عزت در اصل و حقیقت و تمام انواع آن برای خداوند متعال است همانگونه که در قرآن کریم آمده است:
(فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً) (28)؛
«همه عزتها از آن خداست؟!».
و لذا عزت را به هر کس که مصلحت بداند عنایت کرده و در مقابل، هر کس که آن را نخواهد و به آن پشت پا زند و از آن روی گردان شود ذلیل و خوار خواهد داد؛ چراکه خیر به دست قدرت با کفایت اوست و او بر هر کاری تواناست.
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 173.
2. مهج الدعوات، ص 28.
3. بلد الامین، ص 333.
4. اقبال الاعمال، ص 647.
5. اقبال الاعمال، ص 646.
6. بحارالانوار، ج 98، ص 391.
7. بحارالانوار، ج 98، ص 391.
8. مهج الدعوات، ص 68.
9. همان.
10. مهج الدعوات، ص 69.
11. واقعه، آیه 64.
12. مهج الدعوات، ص 28.
13. بحارالانوار، ج 92، ص 275.
14. بحارالانورا، ج 95، ص 266.
15. منتخب الأثر، ص 521.
16. زادالمعاد، ص 110.
17. احتجاج طبرسی، ج 2، ص 473.
18. احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 473.
19. غیبت، طوسی، ص 287.
20. زادالمعاد، ص 110.
21. احتجاج، ص 471.
22. احتجاج، ص 471.
23 . بحارالانوار، ج 91، ص 275.
24. بحارالانوار، ج 91، ص 275.
25. روم، آیه 47.
26. بحارالانوار، ج 95، ص 450.
27. مهج الدعوات، ص 68.
28. نساء، آیه 139.
رضوانی، علی اصغر؛ (1388)، دینشناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول
منبع : پایگاه عرفان