قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

چهل و هفت سال حكومت‏ شاه قاجار


در يك سخن بايد گفت: كه طول حكومت شاه قاجار و ظلم و شقاوت بيشمارش، آن چنان مردم ايران را در خفقان فرو برده بود كه مردم، ديگر نسبت به محيط و جامعه‌شان، عادت كرده بودند؛ زيرا او درست چهل و شش يا هفت سال بود كه سلطنت مى‌كرد و كارش به خدايى رسيده بود، و از اين مهم‌تر سلاطين شرق نيز او را احترام مى‌كردند و يك نوع شيخوخيت برايش قائل بودند.
پس يك ايران بود و يك مرد به نام ناصرالدين شاه! و يك ايران بود و مشتى رعيت گرسنه و جولان عده‌اى خرافاتى، و اكنون مرد بى‌نظير شرق مى‌بايست با چنين موجود مغرور و كينه‌توزى، مواجه مى‌گرديد و با او به مكالمه برمى‌خاست. موجودى كه جز تملق و ستايش چيزى نشنيده بود و جز ترس و وحشت اطرافيانش چيزى نديده بود.
سرانجام سيّد در بيست و دوم يا سوم ربيع الثانى 1304 با احترام فراوان به پايتخت قدم گذاشت‌.
رجال، علما، دانشمندان، مشاهير عصر دسته دسته به استقبال او شتافتند و او دور از همه اين خوش‌آمدگويى‌ها، يكسر به خانه دوست قديمى خود حاجى «محمد حسن امين الضرب» رفت و آنجا اقامت گزيد.


منبع : پایگاه عرفان
  • حکومت
  • سيد جمال الدين اسد آبادى‏
  • شاه قاجار
  • ظلم و شقاوت
  • مغرور
  • مرد بینظیر شرق
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه