براى شناخت مقربين، كافى است نمونهاى از آن ذكر شود تا با شناخت آن مفهوم اين جايگاه نيز به دست آيد. در ابتدا، بايد گفت در مقابل كسانى كه به مقام قرب رسيدهاند، كسانى قرار دارند كه به اسفل السافلين- يعنى پستترين پستان- رهسپار شدهاند و كارشان در اين پستى به جايى رسيده كه به فرموده قرآن مجيد به هيزم جهنم تبديل شدهاند:
«فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً».
حطب در لغت عرب به معناى هيزم است. منظور از حطب در اين آيه انسان يا آدميزادهاى كه لياقتش دوزخ است نيست، بلكه هيزم است. يعنى اين افراد به قدرى از انسانيت دور شدهاند كه از آنها نمىتوان به انسان تعبير كرد. اين هيزم در بازار قيامت خريدارى ندارد، زيرا نه فايدهاى بر آن مترتب است و نه به كارى مىآيد.
از طرفى، موجودى كه در دنيا چراغ عقل را خاموش كرده و لامپ فطرت را سوزانده و بناى وجدانش را ويران كرده به تعبير قرآن قلبش بدل به سنگ و حتى سختتر از آن شده است:
«كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً».
چنين انسانى در سنگدلى از سنگ سختتر شده و بدل به هيزم پوك و پوچى شده كه موريانه گناه مغزش را خورده است. آيا چنين كسى مىتواند توقع رفتن به بهشت داشته باشد؟ كسى كه دهان خوردن نعمتهاى الهى و معده هضم نعمتهاى حق را ندارد؛ كسى كه پوستش نعمتها را لمس نمىكند و گوش كر و چشم كورش صداى خدا را در بهشت نمىشنود و وجه الله را نمىبيند، چه سنخيتى با بهشت دارد؟ اين معناى واقعى سقوط در اسفل السافلين است.
منبع : پایگاه عرفان