قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ناعلاج بودن درد مرگ‏

مقدارى گوشت، پوست و استخوان در مقابل مرگ چه مقاومتى مى‌تواند داشته باشد؟ ما مى‌توانيم اميد ببنديم به اين كه هميشه زنده‌ايم؟ ما مى‌توانيم دل خوش كنيم كه دائم در دنيا هستيم؟

ابن سينا مى‌گويد:

از جرم حضيض خاك تا اوج زحل‌

 

كردم همه مشكلات گردون را حل‌

     

بيرون جَستم ز بند هر مكر و حيل‌

 

هر بند گشاده شد مگر بند اجل‌

     

گره مرگ، گرهى است كه خدا به زندگى موجودات زده است و هيچ دستى در عالم پيدا نمى‌شود كه اين گره را بتواند باز كند.

وجود مبارك حضرت مجتبى عليه السلام را چند بار زهر دادند. امام هر بار كنار قبر پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و دعا كردند. خداوند متعال ايشان را شفا داد. بار آخرى كه به حضرت زهر خوراندند، در سنّ چهل و هفت سالگى بود. به محضر مبارك ايشان اصرار كردند كه مانند دفعه‌هاى قبل كنار حرم پيغمبر صلى الله عليه و آله برويد و دعا كنيد، دعاى شما مستجاب است و خدا به شما شفا مى‌دهد.

حضرت اين جمله را جواب دادند و فرمودند: «مرگ علاج ندارد»؛ يعنى اگر همه ائمه و انبيا عليهم السلام نيز براى كسى كه بايد بميرد دعا كنند كه نميرد، مى‌ميرد و آن دعا مستجاب نمى‌شود.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
  • مرگ
  • مرگ و زندگی
  • درد مرگ
  • ناعلاج بودن درد مرگ‏
  • اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه